کلمه جو
صفحه اصلی

legislation


معنی : قانون، قانون گزاری، تدوین و تصویب قانون، وضع قاون
معانی دیگر : قانونگذاری، وضع قانون، تصویب قانون، قانون گذراندن، قانون مصوب، قانون (وضع شده)، دادیک

انگلیسی به فارسی

وضع قانون، قانونگذاری، تدوین و تصویب قانون


قانون مصوب، قانون (وضع شده)


قانون گذاری، قانون، قانون گزاری، تدوین و تصویب قانون، وضع قاون


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a bill or proposal enacted into law by a governing body.
مترادف: act
مشابه: amendment, bill, enactment, ordinance, statute

(2) تعریف: the act or process of passing laws.
مترادف: lawmaking

• act of making or enacting laws; laws, statutes
legislation consists of a law or laws passed by a government; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] (وضع) قانون، تقنین، قانونگذاری، لایحه قانونی

مترادف و متضاد

قانون (اسم)
edict, rule, regulation, code, law, legislation, statute

قانون گزاری (اسم)
legislation

تدوین و تصویب قانون (اسم)
legislation

وضع قاون (اسم)
legislation

law of a government


Synonyms: act, bill, charter, codification, constitution, enactment, lawmaking, measure, prescription, regulation, ruling, statute


جملات نمونه

1. remedial legislation
قانونگذاری بازساختی

2. the legislation of good laws
گذراندن قوانین خوب

3. the new legislation is intended to fight addiction
هدف قانون جدید مبارزه با اعتیاد است.

4. the power of legislation resides in the parliament
اختیار قانونگذاری مربوط به مجلس شورای ملی است.

5. The legislation has a fundamental weakness.
[ترجمه مجید طرقی دریاسری] این قانون ضعفی بنیادی دارد.
[ترجمه ترگمان]این قانون ضعف بنیادی دارد
[ترجمه گوگل]این قانون یک ضعف اساسی دارد

6. Congress has been tinkering with the legislation.
[ترجمه ترگمان]کنگره با این قانون تغییر کرده است
[ترجمه گوگل]کنگره با قوانین مقابله کرده است

7. The impact of the new legislation has been greatly overstated.
[ترجمه ترگمان]تاثیر قانون جدید تا حد زیادی اغراق شده است
[ترجمه گوگل]تاثیر قانون جدید تا حد زیادی فراتر رفته است

8. The police think that such legislation would be unworkable.
[ترجمه ترگمان]پلیس فکر می کند که چنین قانونی unworkable خواهد بود
[ترجمه گوگل]پلیس فکر می کند که چنین قوانینی غیر قابل اجرا خواهد بود

9. This is a very important piece of legislation .
[ترجمه ترگمان]این یک قانون بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]این یک بخش بسیار مهمی از قانون است

10. Because of the legislation I could not employ a woman. Women have made themselves unemployable. They have scored an own goal.
[ترجمه ترگمان]به خاطر قانون، من نمی توانستم یک زن استخدام کنم زنان خودشان را unemployable کرده اند آن ها گل خود را به ثمر رساندند
[ترجمه گوگل]با توجه به قانون، من نمیتوانم یک زن را استخدام کنم زنان خود را بیکار ساخته اند آنها گل خود را به ثمر رسانده اند

11. The legislation is still in draft form.
[ترجمه ترگمان]این قانون هنوز در حال تدوین پیش نویس است
[ترجمه گوگل]این قانون هنوز در قالب پیش نویس است

12. He gave his assent to the proposed legislation.
[ترجمه ترگمان]او موافقت خود را با قانون پیشنهادی اعلام کرد
[ترجمه گوگل]او موافقت خود را به قانون پیشنهادی داد

13. New legislation makes it an offence to carry guns.
[ترجمه Mr.Polar] قانون جدید، حمل سلاح را جرم می داند. ( یعنی حمل کردن سلاح از این بعد توسط قانون جرم شناخته میشه )
[ترجمه ترگمان]قانون جدید باعث جرم حمل اسلحه می شود
[ترجمه گوگل]قانون جدید باعث می شود که اسلحه حمل شود

14. This new legislation effectively prevents us from trading.
[ترجمه ترگمان]این قانون جدید به طور موثر از تجارت ما جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]این قوانین جدید به طور موثر از تجارت ما جلوگیری می کند

15. The legislation has failed to achieve its stated objectives.
[ترجمه ترگمان]این قانون نتوانست به اهداف بیان شده خود برسد
[ترجمه گوگل]این قانون نتوانسته است به اهداف اعلام شده اش دست یابد

the legislation of good laws

گذراندن قوانین خوب


the new legislation is intended to fight addiction.

هدف قانون جدید مبارزه با اعتیاد است.


the power of legislation resides in the parliament.

اختیار قانونگذاری مربوط به مجلس شورای ملی است.


پیشنهاد کاربران

تشریع


لایحه قانونی است که برای تصویب یا عدم تصویب آن در مجلس بررسی و رای گیری می شود. پس از تصویب، Legislation تبدیل به قانون یا همانLaw شده و لازم الاجرا می شود.

قوه مقننه

• A poll shows that an overwhelming majority is in favor of the legislation. Submit
نظرسنجی نشان می دهد که اکثریت قاطع طرفدار این قانون هستند.

1 - قانون یا مجموعه قوانین
2 - قانون گذاری

لایحه قانونی که به مجلس جهت تصویب ویا غیر می رود و همراه با فعل to pass می باشد to pass legislation قانون را تصویب کردند


کلمات دیگر: