کلمه جو
صفحه اصلی

lactiferous


معنی : شیر اور، شیر دهنده، شیر زا
معانی دیگر : شیرآور، شیر ده، شیر تراو

انگلیسی به فارسی

شیر دهنده، شیر اور، شیر زا


انگلیسی به انگلیسی

• producing milk, secreting milk; conveying milk

مترادف و متضاد

شیر اور (صفت)
lactiferous

شیر دهنده (صفت)
lactiferous

شیر زا (صفت)
lactiferous

جملات نمونه

1. Second, it is tethered by the hypoplastic lactiferous ducts.
[ترجمه ترگمان]دوم، آن توسط the hypoplastic hypoplastic محدود شده است
[ترجمه گوگل]دوم، آن را توسط کانال های لاکتاتی هیپوپلاستی بند بند

2. Compressible non ascularized reflectie material in a widened lactiferous duct. Puncture revealed only signs of infection but no papilloma or carcinoma.
[ترجمه ترگمان]مواد non ascularized in در لوله lactiferous عریض تر شدند Puncture تنها نشانه هایی از عفونت را آشکار کرد اما نه papilloma و نه carcinoma
[ترجمه گوگل]مواد ضد انعکاس غیر انعکاسی فشرده در یک کانال لاکتی گسترش یافته نقطه عطف تنها علائم عفونت را نشان داد اما هیچ پاپیلوم یا کارسینوم مشاهده نشد

3. The involved lactiferous duct, the subareolar abscess were incised and all the encompassing inflammatory tissues were excised in patients with mammary duct fistula.
[ترجمه ترگمان]در مجاری lactiferous، آبسه subareolar به صورت incised و تمام بافت های ملتهب که در حال حاضر در بیماران مبتلا به فیستول غدد پستانی بودند، وجود داشت
[ترجمه گوگل]مجرای لاکتاتی درگیر، آبسه زیر ابولا آلوده شد و تمام بافت های التهابی درگیر در بیماران مبتلا به فیستول مجاری رحمی قطع شد

4. The lactiferous ducts was dilated by milk and showed various echo patterns.
[ترجمه ترگمان]کانال ها با شیر گشاد شده بودند و الگوهای انعکاسی مختلفی را نشان می دادند
[ترجمه گوگل]مجاری لاکتاتی با شیر گسترش یافته و الگوهای مختلف اکو را نشان دادند

5. Methods:Vertical incision throw the midpoint of the nipple, releasing the fiber tissue around the lactiferous ducts, replacing the nipple at normal position.
[ترجمه ترگمان]روش ها: برش عمودی نقطه میانی نوک پستان را، رها می کند، بافت فیبری را در اطراف مجرای lactiferous رها می کند و نوک پستان را در وضعیت عادی جای می دهد
[ترجمه گوگل]روش ها: برش عمودی، نقطه مرکزی نوک پستان را پرتاب می کند، بافتن فیبر را در اطراف مجاری لاکتاتی آزاد می کند، جایگزین نوک پستان در موقعیت نرمال می شود

6. A small benign intraductal papilloma appears here in a breast duct, typically in one of the main lactiferous ducts beneath the areola.
[ترجمه ترگمان]یک intraductal مهربان کوچک در یک لوله سینه، به طور معمول در یکی از مجراهای تناسلی اصلی زیر هاله دور سینه، ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]یک پاپیلوم داخل ضایعه خوش خیم کوچک در اینجا در کانال سینه ظاهر می شود، معمولا در یکی از کانال های اصلی لاکتوباسیونی زیر آئولا


کلمات دیگر: