کلمه جو
صفحه اصلی

legality


معنی : قانونی بودن، مطابقت با قانون، رعایت قانون
معانی دیگر : قانونیت

انگلیسی به فارسی

قانونی بودن، مطابقت با قانون، رعایت قانون


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: legalities
(1) تعریف: the quality or condition of being legal; lawfulness.

(2) تعریف: observance of or compliance with the law.

(3) تعریف: a rule or obligation required by the law.

- the manifold legalities of the contract
[ترجمه ترگمان] the manifold قرارداد،
[ترجمه گوگل] حقوق قانونی منفی قرارداد

• lawfulness; obedience to the law
the legality of an action or situation concerns whether or not it is allowed by law.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] قانونی بودن، مشروعیت، حقانیت

مترادف و متضاد

قانونی بودن (اسم)
legality, legitimacy

مطابقت با قانون (اسم)
legality

رعایت قانون (اسم)
legality

جملات نمونه

1. the legality of your action is questionable
قانونی بودن عمل شما مورد تردید است.

2. Several ministers have questioned the legality of the ban.
[ترجمه پیمان] چند وزیر مشروعیت ممنوعیت را زیر سوال بردند.
[ترجمه ترگمان]چندین وزیر قانونی بودن این ممنوعیت را زیر سوال برده اند
[ترجمه گوگل]وزیران چندین مورد قانونی بودن ممنوعیت را مورد سوال قرار داده اند

3. Six journalists sought to challenge in court the legality of the ban on broadcasting.
[ترجمه پیمان] شش روزنامه نگار در صدد زیر سوال بردن مشروعیت پخش برنامه در دادگاه بودند.
[ترجمه ترگمان]شش روزنامه نگار به دنبال چالش کشیدن در دادگاه قانونی بودن ممنوعیت پخش برنامه بودند
[ترجمه گوگل]شش روزنامه نگار در صدد محکوم کردن ممنوعیت پخش در دادگاه بودند

4. Her lawyer is challenging the legality of the court order.
[ترجمه ترگمان]وکیل او قانونی بودن حکم دادگاه را به چالش می کشد
[ترجمه گوگل]وکیل او به چالش کشیدن قانونی بودن حکم دادگاه است

5. The government does not recognize the legality of this court.
[ترجمه ترگمان]دولت قانونی بودن این دادگاه را به رسمیت نمی شناسد
[ترجمه گوگل]دولت قانونی بودن این دادگاه را به رسمیت نمی شناسد

6. The auditor has questioned the legality of the contracts.
[ترجمه ترگمان]حسابرس قانونی بودن این قراردادها را مورد تردید قرار داده است
[ترجمه گوگل]حسابرس قانونی بودن قراردادها را مورد سوال قرار داده است

7. Judging the legality of the ordinance is within the province of the courts.
[ترجمه ترگمان]با قضاوت درباره قانونی بودن این قانون، در استان دادگاه ها قرار دارد
[ترجمه گوگل]قضاوت در قبال قانونگذاری حکم در حوزه دادگاه است

8. The arrangement is of doubtful legality.
[ترجمه ترگمان]این قرارداد قانونی نیست
[ترجمه گوگل]ترتیب قانونی بودن مشکوک است

9. The court will rule on the legality of the action.
[ترجمه ترگمان]دادگاه بر قانونی بودن این اقدام حکومت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه بر قانونگذاری این قانون حکم خواهد کرد

10. The European Court will decide on the legality of his claim.
[ترجمه ترگمان]دادگاه اروپا درباره قانونی بودن ادعایش تصمیم گیری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه اروپا تصمیم میگیرد که قانونی بودن ادعای او چیست

11. The legality of testing employees for drugs is questionable.
[ترجمه ترگمان]قانونی بودن آزمایش کارمندان برای مواد مخدر سوال برانگیز است
[ترجمه گوگل]قانونی بودن آزمایش کارمندان برای مواد مخدر مشکوک است

12. The legality of that meeting was later questioned.
[ترجمه ترگمان]قانونی بودن این جلسه بعدا مورد سوال قرار گرفت
[ترجمه گوگل]بعدا قانونی بودن این نشست مورد سوال قرار گرفت

13. Some doubt has been cast on the legality of all or some of those methods in certain circumstances.
[ترجمه ترگمان]برخی تردید در مورد قانونی بودن همه یا برخی از این روش ها در شرایط خاص وجود داشته است
[ترجمه گوگل]برخی از شک و تردید در مورد قانونی بودن تمام یا بعضی از این روش ها در شرایط خاص صورت گرفته است

14. They are challenging the legality of the appointment of a receiver and are still hoping to retain control.
[ترجمه ترگمان]آن ها قانونی بودن انتصاب یک گیرنده را به چالش کشیده اند و هنوز هم امیدوار هستند که کنترل را حفظ کنند
[ترجمه گوگل]آنها به طور قانونی از انتصاب گیرنده چالش می زنند و هنوز هم امیدوار هستند که کنترل را حفظ کنند

15. The lawyers reiterated their concern about the legality of the actions taken.
[ترجمه ترگمان]وکلا نگرانی خود را در مورد قانونی بودن اقدامات انجام شده تصریح کردند
[ترجمه گوگل]وکلا نگرانی خود را درباره قانونی بودن اقدامات انجام دادند

The legality of your action is questionable.

قانونی بودن عمل شما مورد تردید است.


پیشنهاد کاربران

هویت قانونی

مشروعیت

قانونگرائی - قانون مداری

قانون مندی

قانون مداری


کلمات دیگر: