1. laden with sorrow
زیر بار غم
2. the tree is laden with fruit
درخت پر از میوه است.
3. their breasts were laden with medals
سینه ی آنها (یا جلو اونیفورم آنها) پر از مدال بود.
4. their horses were laden with booty
اسب های آنان با اموال غارت شده بار شده بود.
5. Dragging the fully laden boat across the sand dunes was no mean feat.
[ترجمه ترگمان]کشتی از روی تپه های شنی که از تپه های شنی روی تپه های شنی دیده می شد، کار بزرگی نبود
[ترجمه گوگل]کشیدن قایق به طور کامل در سراسر تپه های شن و ماسه به معنی شاهکار نبود
6. The tables were laden with food.
[ترجمه ترگمان]میزها پر از غذا بود
[ترجمه گوگل]جداول با غذا بارگذاری شدند
7. He always comes back from France laden with presents for everyone.
[ترجمه ترگمان]او همیشه از فرانسه برگشته و هدایایی برای همه دارد
[ترجمه گوگل]او همیشه از فرانسه با هدایایی برای همه می آید
8. He took the heavily laden tray from her.
[ترجمه ترگمان]سینی پر بار سنگین را از دستش گرفت
[ترجمه گوگل]او سینی شدید از او را گرفت
9. The ship was laden with war materials.
[ترجمه ترگمان]کشتی حامل مصالح جنگی بود
[ترجمه گوگل]کشتی با مواد جنگی بارگذاری شد
10. The trees were laden with apples.
[ترجمه ترگمان]درختان انباشته از سیب بودند
[ترجمه گوگل]درختان با سیب پر شده بودند
11. Many of their heavy industries are laden with debt.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از صنایع سنگین آن ها انباشته از بدهی هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از صنایع سنگین آنها دارای بدهی هستند
12. The trucks were laden with food and medicine.
[ترجمه ترگمان]کامیون ها پر از غذا و غذا بودند
[ترجمه گوگل]کامیون ها با غذا و دارو بارور شدند
13. The men trudged up the hill, laden with supplies.
[ترجمه ترگمان]افراد با بار سنگین از بالای تپه بالا رفتند
[ترجمه گوگل]مردان تپه ها را پرت کردند، با لوازم تسلیم شدند
14. His voice was soft, yet laden with threat.
[ترجمه ترگمان]صدایش نرم و هنوز پر از تهدید بود
[ترجمه گوگل]صدای او نرم بود، اما تهدید به بار آورد
15. The apple trees were laden with fruit.
[ترجمه ترگمان]درختان سیب پر از میوه بودند
[ترجمه گوگل]درختان سیب با میوه پر شده بودند