کلمه جو
صفحه اصلی

masher


معنی : کوبنده، گوشت کوب، الت قطع کردن یا خرد کردن
معانی دیگر : (خوراک پزی) آلت له کردن (سیب زمینی و غیره)، پوره ساز، له گر، ساطور

انگلیسی به فارسی

ساطور، الت قطع کردن یا خرد کردن، کوبنده، گوشت کوب


مشت، گوشت کوب، کوبنده، الت قطع کردن یا خرد کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a utensil designed to mash vegetables or fruit.

• kitchen implement used to mash food (i.e. potatoes); one who mashes

مترادف و متضاد

کوبنده (اسم)
knocker, thrasher, pounder, masher

گوشت کوب (اسم)
masher

الت قطع کردن یا خرد کردن (اسم)
masher

جملات نمونه

1. Using a potato masher, mash the beans to a paste in the remaining liquid.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک masher سیب زمینی، لوبیا را به خمیر در مایع باقیمانده خمیر کنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از سس مایونز سیب زمینی، لوبیا را به یک خمیر در مایع باقی مانده مخلوط کنید

2. Using a dull knife, whisk or potato masher, cut in butter and grated rinds until mixture resembles coarse crumbs.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک چاقوی dull، masher یا masher سیب زمینی را بزنید، کره و rinds رنده شده را بزنید تا این که مخلوط شبیه تکه های نان زبر باشد
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک چاقو خشن، سیب زمینی یا سیبزمینی، بر روی کره و تره فرنگی بگذارید تا مخلوط شبیه خرده خرده درشت باشد

3. I wave a potato masher at her from the back window.
[ترجمه ترگمان]یک potato را از پشت پنجره به او masher
[ترجمه گوگل]من یک سیب زمینی را از پنجره عقب می کشم

4. My good friends of masher persuasion are in seventh heaven when they have the opportunity of admiring eight pretty faces.
[ترجمه ترگمان]دوستان خوب من در masher در آسمان هفتم هستند که فرصت تحسین کردن هشت چهره زیبا را دارند
[ترجمه گوگل]دوستان خوب من از متقاعد سازی در هفتم هجدهم زمانی که فرصت دارند از هشت چهره زیبا لذت ببرند

5. Put in bowl and mash with masher or electric beater on low speed.
[ترجمه ترگمان]در کاسه بریزید و با masher یا beater الکتریکی با سرعت کم مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]در کاسه قرار داده و با کمترین سرعت با ماشور یا الکتریک بچرخانید

6. Using an electric mixer or potato masher, mash potatoes until almost smooth.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک میکسر الکتریکی یا masher سیب زمینی، سیب زمینی را خمیر کنید تا تقریبا صاف شود
[ترجمه گوگل]با استفاده از میکسر برقی یا سیب زمینی، سیب زمینی را تا زمانی که تقریبا صاف

7. PUREE beans with an immersion blender or potato masher, or remove half of them and puree in a processor or blender.
[ترجمه ترگمان]لوبیا را با یک مخلوط کن یا پوره سیب زمینی مخلوط کنید و یا نصف آن ها را از بین ببرید و در یک پردازنده یا مخلوط کن آن را به پوره تبدیل کنید
[ترجمه گوگل]لوبیا PUREE را با یک مخلوط کننده غوطه وری یا سیب زمینی، یا نیمی از آنها را انتخاب کنید و پوره را در یک پردازنده یا مخلوط کن

8. Includes: Hanger, Potato Masher, Soup Ladle, Spaghetti Server and Slotted Turner.
[ترجمه ترگمان]شامل: Hanger، سیب زمینی masher، سوپ سوپ، اسپاگتی اسپاگتی و Slotted ترنر
[ترجمه گوگل]شامل: آویز، کیوی سیب زمینی، سوپ دامل، سرور اسپاگتی و ترنر شکاف دار

9. A ( Alice ): Let me guess. A masher accosted you?
[ترجمه ترگمان]بذار حدس بزنم A به شما گفت؟
[ترجمه گوگل]A (آلیس): اجازه بدهید حدس بزنم یک ماسکر به شما اعتماد کرد؟

10. Use the machine with the one masher and activate it with another stone of power.
[ترجمه ترگمان]از دستگاه با یک masher استفاده کنید و آن را با سنگ دیگری از قدرت فعال کنید
[ترجمه گوگل]از دستگاه با یک ماشور استفاده کنید و با سنگ دیگری از قدرت آن را فعال کنید

11. Sometimes this going-away masher is a Washington newspaper correspondent, and sometimes he is a Van Something from New York.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات این اتفاق می افتد - masher یکی از خبرنگاران روزنامه واشینگتن است و گاهی اوقات او از نیویورک یک شی وان است
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات این مهاجرت یک خبرنگار روزنامه واشنگتن است، و گاهی اوقات یک ون چیزی از نیویورک است

12. Put both vegetables into a bowl and crush with a potato masher.
[ترجمه ترگمان]هر دو سبزی را در یک کاسه و خرد کردن با یک کیسه سیب زمینی خرد کن
[ترجمه گوگل]هر دو سبزی را به یک کاسه بگذارید و با یک سیب زمینی میل کنید

13. At this point, Plagemann breaks up the pieces with a potato masher.
[ترجمه ترگمان]در این مرحله، Plagemann قطعات را با یک کیسه سیب زمینی از هم جدا می کند
[ترجمه گوگل]در این مرحله، Plagemann قطعه را با یک سیب زمینی پاره پاره می کند

14. All I know is that you wash and chop the potatoes into large chunks, chuck them inside the microwave and when it comes out you mash it with a potato masher.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که می دانم این است که شما ظرف ها را می شوید و تکه های سیب زمینی را به تکه های بزرگ می برید، آن ها را در مایکروویو می گذارید و وقتی که آن را با یک سیب زمینی مخلوط you مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی که می دانم این است که سیب زمینی را به قطعات بزرگ شستشو دهید و آنها را برش دهید، آنها را داخل مایکروویو بشویید و زمانی که آن را بیرون بیاورید، آن را با یک سیب زمینی میل کنید

15. Ensure they are clean and place into a fermentation bin. Crush with your clean hands or a sterilized stainless steel/plastic potato masher. Pour over 1 litre of boiling water and the sugar.
[ترجمه ترگمان]اطمینان حاصل کنید که آن ها تمیز و در حال تخمیر هستند با دستان تمیز خود و یا ضد زنگ ضد زنگ ضد زنگ ضد زنگ ضد زنگ مخلوط کنید یک لیتر آب جوش و شکر را بریزید
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که آنها تمیز و محل را به یک ظرف تخمیر می کنند با دست های تمیز و یا یک سیلندر سیب زمینی ضد زنگ ضدعفونی کننده / ضدعفونی کننده سست کنید پور بیش از 1 لیتر آب جوش و شکر

پیشنهاد کاربران

خراب کننده ، کوبنده

ممنون از برنامه خوبتون💖💗


کلمات دیگر: