کلمه جو
صفحه اصلی

chinaman


(ناخوشایند) چینی، مرد چینی، چینی، اهل چین، چینی فروش

انگلیسی به فارسی

چینیان


(ناخوشایند) چینی، مرد چینی


انگلیسی به انگلیسی

• offensive term for a person of chinese descent

جملات نمونه

1. There are already thirty Chinamen scavenging boards and stuff, and a crowd of Cornish women just standing on the hill watching.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر سی و پنج تخته تمیز کننده و خرت و پرت زیادی وجود دارد و جمعیتی از زنان Cornish در بالای تپه ایستاده و تماشا می کنند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر سی و هفت تخته و مواد ریختنی Chinamen وجود دارد و تعداد زیادی از زنان کورنی فقط در حال تماشای تپه ایستاده اند

2. The Chinamen, I would suppose, were polished by some one then replaced incorrectly.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم چینی ها با کسی که آن را اشتباه گرفته بودند صیقل داده باشند
[ترجمه گوگل]فرض می کنم Chinamen، توسط برخی از جلا جرقه زده شد و سپس به اشتباه جایگزین شد

3. The real Chinaman may be cunning, but there is no malignity in his cunning.
[ترجمه ترگمان]آن مرد چینی واقعی شاید حیله گر باشد، اما شرارت او در حیله گری او وجود ندارد
[ترجمه گوگل]Chinaman واقعی ممکن است حیله گری باشد، اما در حیله گری او هیچ مزاحمی نیست

4. " Why, " the Chinaman exclaimed, " the queer slant of your eyes . Your eyes are off slant! "
[ترجمه ترگمان]مرد چینی نگاه عجیبی به چشمان تو انداخت و گفت: چرا؟ چشمات خاموش شده \" \" \"
[ترجمه گوگل]'چرا،' Chinaman با صدای بلند گفت: 'شگفت انگیز چشمان شما چشمان شما خاموش هستند! '

5. The real Chinaman may be vulgar, but there is no aggressiveness, no blatancy in his vulgarity.
[ترجمه ترگمان]آن مرد چینی واقعی شاید مبتذل باشد، اما هیچ خشونتی در کار نیست
[ترجمه گوگل]Chinaman واقعی ممکن است عجیب و غریب باشد، اما هیچ تهاجمی وجود دارد، هیچ تلخی در اوغلو بودن وجود دارد

6. The real Chinaman may be ugly, but there is no hideousness in his ugliness.
[ترجمه ترگمان]آن مرد چینی واقعی ممکن است زشت باشد، اما از زشتی و زشتی او اثری نیست
[ترجمه گوگل]Chinaman واقعی ممکن است زشت باشد، اما در زشتی او هیچ مزاحمی وجود ندارد

7. The real Chinaman may be coarse, but there is no grossness in his coarseness.
[ترجمه ترگمان]آن مرد چینی واقعی ممکن است خشن باشد، اما از این زمختی استفاده نمی شود
[ترجمه گوگل]Chinaman واقعی ممکن است درشت باشد، اما در برابری او هیچ کمبودی وجود ندارد

8. Chinaman: Used as a disparaging term for a Chinese man.
[ترجمه ترگمان]چینی: به عنوان واژه disparaging برای یک مرد چینی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]Chinaman به عنوان یک اصطلاح فاسد برای یک مرد چینی استفاده می شود

9. The natural capacity of the Chinaman shows itself by the success with which, notwithstanding his timidity, he competes with strangers, wherever he may reside.
[ترجمه ترگمان]ظرفیت طبیعی مردک چینی خودش را با این موفقیت نشان می دهد که با وجود حجب و حیای او، هر جا که باشد با بیگانگان رقابت می کند
[ترجمه گوگل]ظرفیت طبیعی Chinaman خود را با موفقیت نشان می دهد که با وجود غم و اندوه او، با غریبه ها رقابت می کند، در هر کجا که ممکن است اقامت کند

10. The real Chinaman may be stupid, but there is no absurdity in his stupidity.
[ترجمه ترگمان]مرد چینی واقعی شاید احمق باشد، اما حماقت او بی معنی است
[ترجمه گوگل]Chinaman واقعی ممکن است احمقانه باشد، اما در حماقت او هیچ پوچی وجود ندارد

11. He wondered what she'd do if she ever met a Chinaman or a black slave.
[ترجمه ترگمان]از خودش می پرسید اگر یک مرد چینی یا یک برده سیاه را ببیند چه خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او تعجب می کند چه چیزی می خواهد انجام دهد، اگر او تا به حال یک Chinaman یا یک برده سیاه داشته باشد

12. He wondered what she'd do if she ever met a Chinaman or a black slave. Run a mile probably.
[ترجمه ترگمان]از خودش می پرسید اگر یک مرد چینی یا یک برده سیاه را ببیند چه خواهد کرد احتمالا یه مایل راه برو
[ترجمه گوگل]او تعجب می کند چه چیزی می خواهد انجام دهد، اگر او تا به حال یک Chinaman یا یک برده سیاه داشته باشد احتمالا یک مایل را اجرا کنید

13. Henry Lawson wrote "He was meaner than a gold fields Chinaman and sharper than a sewer rat".
[ترجمه ترگمان]هنری لا سن نوشت که was از یک مرد چینی طلا و sharper از یک موش فاضلاب
[ترجمه گوگل]هنری لاوسون نوشت: 'او متراکم تر از مین های طلای Chinaman بود و واضح تر از یک موش فاضلاب'

14. The Hindoo cannot fulfil the required conditions nearly as well as the Chinaman, for he is inferior to him in strength, industry, aptitude for saving, business habits, and prolific power.
[ترجمه ترگمان]The نمی توانند شرایط مورد نیاز را تقریبا همانند مرد چینی به عمل آورند، زیرا او در قدرت، صنعت، استعداد برای پس انداز کردن، عادات تجاری، و قدرت پرکار، پایین تر است
[ترجمه گوگل]هندو نمیتواند شرایط تقریبی و همچنین Chinaman را برآورده کند، زیرا او در قدرت، صنعت، توانایی صرفه جویی، عادت های تجاری و قدرت باروری او را تحت تاثیر قرار می دهد


کلمات دیگر: