کلمه جو
صفحه اصلی

systole


معنی : انقباض قلب، دل ترنجش، کوتاه سازی هجا، مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
معانی دیگر : (تپش قلب) تنجیدگی، سیستول، تنجش، انقباض قلب (در برابر: فراخش diastole)، انقبا­قلب

انگلیسی به فارسی

دل ترنجش، مرحله انقباضی یک دوره کار قلب، انقباض قلب، کوتاه سازی هجا


سيستول، انقباض قلب، دل ترنجش، کوتاه سازی هجا، مرحله انقباضی یک دوره کار قلب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: systolic (adj.)
• : تعریف: the rhythmic contraction made by the heart and its ventricles that pushes blood from the chambers. (Cf. diastole.)

• regular contraction of the heart; shortening of a naturally long syllable (prosody)

مترادف و متضاد

انقباض قلب (اسم)
systole

دل ترنجش (اسم)
systole

کوتاه سازی هجا (اسم)
systole

مرحله انقباضی یک دوره کار قلب (اسم)
systole

جملات نمونه

1. The papillary muscles contract during systole to prevent regurgitation of blood into the atria.
[ترجمه ترگمان]ماهیچه های papillary در طول systole منقبض می شوند تا از مسدود شدن خون در دهلیز جلوگیری کنند
[ترجمه گوگل]عضلات پاپیلری در طول سینتول برای جلوگیری از سورجیتالسیون خون به فتق وجود دارد

2. Because the heart undertakes having the systole of rhythm and diastole activity ceaselessly, haemal ability keeps flowing in the circulatory system of closedown.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که قلب متعهد می شود که the rhythm و انقباض فعالیت diastole را داشته باشد، توانایی haemal در سیستم گردش خون of جریان می یابد
[ترجمه گوگل]از آنجا که قلب مسئولیت داشتن سیستول ریتم و فعالیت دیاستول را بدون وقفه دارد، توانایی حامل در سیستم گردش خون بسته می شود

3. Your heart's ventricles then contract ( ventricular systole ), pumping blood out of your heart.
[ترجمه ترگمان]سپس ventricles قلب شما منقبض می شوند (ventricular)و خون را از قلب خود بیرون می ریزد
[ترجمه گوگل]سپس بطن قلب شما قرارداد (سیستول بطنی)، خون خود را از قلب خود منتقل کنید

4. Local acrobatics therapeutics can enhance sarcous systole ability through own activity, reach cure and the action that prevent sweeny thereby.
[ترجمه ترگمان]داروهای ضد عفونی محلی می توانند توانایی systole را از طریق فعالیت خود افزایش دهند و به درمان و عملی که از آن جلوگیری می کند کمک کنند
[ترجمه گوگل]درمان های موضعی آکروباتیک می تواند توانایی سینوسی سارکو را از طریق فعالیت های خود افزایش دهد، به درمان و اقداماتی که موجب جلوگیری از Sweeny می شود، برسد

5. Systole presses heighten, diastolic pressure drops, pressing of arteries and veins also increases accordingly.
[ترجمه ترگمان]systole تشدید می شود، فشار انقباضی، فشار عروق و veins نیز بر این اساس می افزاید
[ترجمه گوگل]فشار سیستول افزایش می یابد، افت فشار دیاستولیک، فشار دادن شریان ها و رگ ها نیز افزایش می یابد

6. Longitudinal displacement measures myocardial motion amplitudes in systole and visualizes the segmental velocity - time integrals.
[ترجمه ترگمان]جابجایی طولی، دامنه های حرکت قلب را در systole اندازه گیری می کند و انتگرال خطی سرعت قطعه ای را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]جابه جایی طولی، دامنه های حرکتی قلب در سینتول را اندازه گیری می کند و انتگرال های زمان گسسته را نشان می دهد

7. Methods Mitral regurgitation during systole were analysed retrospectively in patients with left ventricular dysfunction.
[ترجمه ترگمان]روش های Mitral regurgitation در طول systole به صورت گذشته نگر در بیماران دارای عملکرد نادرست بطن چپ تجزیه و تحلیل شدند
[ترجمه گوگل]روشهای ریوی دهی میترال در طی سیستول در بیماران مبتلا به اختلال بطن چپ، به صورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفتند

8. Stapes flesh systole is to be involved sensory, feeling and motorial, place of nerve muscle connect and flesh fiber results of a series of complex physiology activity.
[ترجمه ترگمان]systole پوست Stapes شامل حسی، احساس و حساسیت، مکان اتصال ماهیچه عصبی و نتیجه یک سری فعالیت های فیزیولوژی پیچیده است
[ترجمه گوگل]Systole گوشت گاو است که درگیر حساسیت، احساس و حرکتی، محل عضله عصبی اتصال و نتایج فیبر گوشت از یک سری از فعالیت فیزیولوژی پیچیده است

9. Conclusion The nursing intervention can decrease the postpartum pains of uterus systole caused from intravenous drip of oxytocin after obstetrics finish dilatation and curettage of uterus.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری مداخله پرستاری می تواند باعث کاهش درد پس از زایمان شود که ناشی از قطره خون اکسی توسین پس از اتمام زایمان و curettage رحم است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: مداخله پرستاری می تواند پس از زایمان سیستول رحم ناشی از قطره داخل وریدی اکسی توسین پس از زایمان کامل شده و کورتاژ رحم را کاهش دهد

10. From judge on the whole, current Fujian economy still lies the evening that adjusts systole.
[ترجمه ترگمان]از قضاوت در کل، اقتصاد Fujian فعلی هنوز همان شب است که systole را تنظیم می کند
[ترجمه گوگل]از قضاوت در کل، اقتصاد فعلی فوجیان هنوز شب است که سیستول را تنظیم می کند

11. Tic is show a muscle or a group of muscle are fast, the systole that reduplicative clonicity or rigidity sex do not suffer consciousness to control.
[ترجمه ترگمان]Tic یک ماهیچه و یا یک گروه از ماهیچه را نشان می دهد، the که سکس reduplicative و یا جنسیت سفت و سخت را تحمل نمی کنند
[ترجمه گوگل]تیک یک عضله نشان می دهد یا گروهی از عضلات سریع هستند، سیستولی که کولونیتی مجدد یا استحکام جنسی نمی تواند آگاهی را کنترل کند

12. Results The surfaces of the prolapsed mitral valves showed rough and accompanied with abnormal tendinous chordae, and their bodies projected into left atrium during systole.
[ترجمه ترگمان]نتایج سطوح دریچه میترال به سختی نشان داده شدند و همراه با tendinous غیر عادی و bodies که در طول systole به دهلیز چپ کشیده شده بودند، ظاهر شدند
[ترجمه گوگل]نتایج سطوح دریچه های میترال پرولاپس نشان دهنده خشن و همراه با chordae تناسلی غیر طبیعی بود و بدن آنها در دهلیز سمت چپ در سیستول پیش بینی شده بود

13. Each heartbeat has two basic parts: diastole and atrial and ventricular systole.
[ترجمه ترگمان]هر تپش قلب دارای دو بخش اصلی است: انقباض و دهلیزی و دهلیزی
[ترجمه گوگل]هر ضربان قلب دارای دو بخش پایه دیاستول و سیتول بطنی و بطنی است

14. When your heart's right ventricle fills with blood, it contracts ( ventricular systole ).
[ترجمه ترگمان]وقتی بطن راست قلب شما خون را پر می کند، منقبض می شود (ventricular systole)
[ترجمه گوگل]هنگامی که بطن راست قلب شما خون را پر می کند، قرارداد (سیستول بطنی) قراردارد

پیشنهاد کاربران

systole ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: انقباض قلب
تعریف: منقبض شدن یا دورۀ انقباض قلب به ویژه انقباض بطن ها


کلمات دیگر: