detune
detune
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• take out of tune; put out of resonance with a frequency (radio); dull the edges of a snowboard in order that it cannot get stuck in snow
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] تغییر تنظیم تغییر القا کنایی یا ظرفیت یک مدار تنظیم شده به گونه ای که بسامد تشدید آن متفاوت از بسامد سیگنال دریافتی باشد.
پیشنهاد کاربران
ناتنظیم
فعل : تنظیم کننده
انحراف
کلمات دیگر: