کلمه جو
صفحه اصلی

wrap up


معنی : به نتیجه رسیدن، تمام کردن
معانی دیگر : خاتمه دادن، (عامیانه)، پایان دهنده، پایانی، خلاصه ی آخر برنامه، گزارش پایانی، نتیجه، خاتمه یافتن، تمام شدن

انگلیسی به فارسی

خاتمه یافتن، به نتیجه رسیدن، تمام شدن، گزارش، خلاصه


بسته شدن، به نتیجه رسیدن، تمام کردن


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to finish or organize tidily; conclude.
مشابه: complete, conclude, end

- The detective wrapped up the details of the crime.
[ترجمه ترگمان] کارآگاه جزئیات جنایت رو پیچیده
[ترجمه گوگل] کارآگاه جزئیات جرم را پیچیده کرد
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a summary, esp. of broadcast news.

• final summary or report; summary of the news
finish, take care of the final details, "tie up loose ends"; summarize; wrap in paper or cloth, package; absorbed, engrossed
wear much clothes in order to keep warm; cover yourself up

مترادف و متضاد

به نتیجه رسیدن (فعل)
fetch up, aim, wrap up

تمام کردن (فعل)
finish, attain, fulfill, process, end, wrap up, exhaust, integrate, fiddle away, polish off

finish


Synonyms: bring to a close, close, complete, conclude, determine, end, halt, polish off, terminate, wind up


Antonyms: begin, introduce, start


جملات نمونه

1. Make sure you wrap up in the cold wind.
[ترجمه سجاد] مطمئن شو که در باد سرد لباس گرم بپوشی
[ترجمه ترگمان] مطمئن شو که توی باد سرد wrap
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که در باد سرد سرد می شوید

2. Diana is taking the opportunity to wrap up the family presents.
[ترجمه كيميا] دیانا از این فرصت استفاده میکند تا هدیه های خانوادگی را کادو ( بپوشاند ) کند.
[ترجمه ترگمان]دایانا از این فرصت استفاده می کند تا هدیه های خانوادگی را به پایان برساند
[ترجمه گوگل]دایانا این فرصت را برای تدارک خانواده ارائه می دهد

3. Wrap up warmly - it's bitter outside.
[ترجمه siamak] خودت را بخوبی بپوشان . هوای بیرون سوزناک است
[ترجمه ترگمان]بیرون بپیچ به گرمی - بیرون خیلی تلخ است
[ترجمه گوگل]پیچیده را گرم کنید - در خارج از آن تلخ است

4. NATO defense ministers wrap up their meeting in Brussels today.
[ترجمه ترگمان]وزرای دفاع ناتو امروز جلسه خود را در بروکسل خاتمه دادند
[ترجمه گوگل]امروز وزیر دفاع ناتو جلسه خود را در بروکسل برگزار می کند

5. I've still got a few Christmas presents to wrap up.
[ترجمه ترگمان]هنوز چند تا هدیه کریسمس برای بسته بندی کردن دارم
[ترجمه گوگل]من هنوز چند هدیه کریسمس برای بسته شدن دارم

6. We're hoping to wrap up the negotiations this week.
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که مذاکرات این هفته را خاتمه دهیم
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که مذاکرات را در این هفته برگزار کنیم

7. Wrap up well - it's cold outside.
[ترجمه نفيسه] خودت رو خوب بپوشون بیرون سرده
[ترجمه ترگمان]بپیچ به راست - بیرون سرده
[ترجمه گوگل]خوب به هم بزنید - بیرون سرد است

8. Make sure you wrap up warm - it's freezing.
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که گرم شوید - سرد است
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که گرم کردن - انجماد است

9. She told them to wrap up warm / warmly.
[ترجمه ترگمان]او به آن ها گفت که گرم و گرم شوند
[ترجمه گوگل]او به آنها گفت تا گرم / گرم شود

10. Let's wrap up the meeting before 5 o'clock.
[ترجمه ترگمان]بیایید قبل از ساعت ۵ جلسه را خاتمه دهیم
[ترجمه گوگل]بیایید جلسه را قبل از ساعت 5 آماده کنیم

11. Make sure you wrap up warmly if you're going out.
[ترجمه ترگمان]مطمئن شو که از اینجا بیرون بری
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که اگر شما بیرون بروید، گرم می شوید

12. Remember to wrap up warmly on cold days.
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باش که روزه ای سرد با گرمی سر و کار داشته باشی
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که روزهای سرد را گرم کنید

13. If they accept our price we can wrap up the deal right away.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها قیمت ما را قبول کنند، ما می توانیم معامله را درست انجام دهیم
[ترجمه گوگل]اگر آنها قیمت ما را قبول کنند ما می توانیم این معامله را هم اکنون آماده کنیم

14. Nenna used to wrap up in her coat and bring out two rugs for him.
[ترجمه ترگمان]Nenna در کتش پیچیده بود و دو قالیچه برایش پهن کرده بود
[ترجمه گوگل]ننا در کت و شلوار خود را پوشید و دو تاپ را برای او آورد

15. Does Steven stay to wrap up report he planned to wrap up before lunch or leave it till next day?
[ترجمه ترگمان]آیا استیون برای جمع بندی گزارشی که قرار است قبل از نهار آماده کند و یا آن را تا روز بعد ترک کند، می ماند؟
[ترجمه گوگل]آیا استیون ماند تا گزارشهایی را که او قصد دارد تا قبل از ناهار به پایان برساند را ترک کند یا تا روز بعد آن را ترک کند؟

پیشنهاد کاربران

پیچیدن در چیزی

در معنای مجازی یعنی بسیار گرفتار بودن

پوشاندن

به طور کامل با چیزی پوشاندن ، cover with sth completely

پوشاندن
مترادف: cover

خلاصه ی نکات مهم

کامل پوشاندن

چکیده ( پایانی هر فصل ازکتاب )

جمع بندی ( مطالب )

خلاصه شدن در چیزی
مثال Their cultures, food, traditions, and beliefs were wrapped up in their environment.
فرهنگ، غذا ، سنت و اعتقاداتشان در محیط شان خلاصه شده بود.

کادو کردن

تمام کردن

be wrapped up in some thing: to give your attention so much to sth that u dont have time for any thing else

پایان دادن

( oxford ) ( informal ) usually used as an order to tell somebody to stop talking or causing trouble, etc
این عبارت فعلی موقعی به کار می رود که کاری را یا چیزی را به علت ترس از چیزی متوقف کنی. به این جمله در کتاب Soviet توجه کنید:
She's wrapping up the radio in a table - cloth
یعنی به خاطر ترس از چیزی یا کسی، رادیو رو جمع کرده و پیچیده توی سفره رومیزی

سر هم کردن یا جمع و جور کردن یه بحثی و تموم کردنش.

Wrap - up=round - up
زبده ی اخبار
و در حالت فعل هم پوشیدن و هم پوشاندن
Wrap up/wrap somebody up

( عبارت فعل )
1 - پوشاندن یا پیچیدن چیزی در مثلا کاغذ یا پارچه و. . .
2 - تمام کردن کاری با موفقیت

راست و ریس کردن، سر و ته چیزی را هم آوردن

حلقه کردن . پیچیدن . پوشاندن

پیچوندن کسی

اگر برای زخم استفاده شود به معنای بستن است
مثلا :
Wrap up the wound یعنی بستن زخم

جمع بندی
مثلا جمع بندی یه بحث

do light exercise before you do any hard or vigorous exercise

● پوشاندن ( با لباس دیگر ، یا لایه ای از کاغذ به دور چیزی )
● لباس ( گرم ) پوشیدن
● کار یا قرار خود رو به انجام رساندن
● be wrapped up in sth: چیزی همه فکرو ذکر شخص شدن

سَمبل کردن

کادو پیچ کردن

Wrap up warm
لباس گرم پوشیدن


کلمات دیگر: