کلمه جو
صفحه اصلی

birthday


معنی : زادروز، جشن تولد
معانی دیگر : روز تولد، جشن زاد روز، میلاد

انگلیسی به فارسی

زادروز، جشن تولد، روز تولد، میلاد


روز تولد، زادروز، جشن تولد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the calendar day and month of one's birth, which is often celebrated as it occurs every year, or the day of the inception of something such as a nation.

- Her birthday is June 5, and we're going to have a big party for her.
[ترجمه ترگمان] روز تولدش ۵ ژوئن است و ما می خواهیم یک مهمانی بزرگ برای او داشته باشیم
[ترجمه گوگل] تولد او 5 ژوئن است، و ما قصد داریم یک مهمانی بزرگ برای او داشته باشیم
- There are always fireworks to celebrate the nation's birthday.
[ترجمه ترگمان] همیشه آتش بازی برای جشن تولد ملت برپا می شود
[ترجمه گوگل] برای جشن تولد ملت همیشه آتش بازی وجود دارد

• day of birth, day of nativity
your birthday is the anniversary of the date on which you were born.

مترادف و متضاد

زادروز (اسم)
birthday

جشن تولد (اسم)
birthday

date of birth


Synonyms: natal day, name day


جملات نمونه

our leader's birthday

زاد روز رهبر ما


1. birthday card
کارت تولد

2. a birthday card usually has a sentiment like "happy birthday" on it
کارت زادروز معمولا حاوی چنین درودی است: "تولدت مبارک "

3. a birthday gift
هدیه ی تولد

4. a birthday party
مهمانی زاد روز،جشن تولد

5. a perfect birthday party
یک جشن تولد عالی

6. her fiftieth birthday
پنجاهمین زاد روز او

7. my eightieth birthday
هشتادمین زاد روز من

8. our leader's birthday
زاد روز رهبر ما

9. in one's birthday suit
(عامیانه) لخت،عریان

10. i mailed her a birthday card
یک کارت تولد برایش پست کردم.

11. the celebration of ferdowsi's birthday
بزرگداشت زاد روز فردوسی

12. there were fireworks on his birthday
روز تولدش آتش بازی بود.

13. a roast honoring bob hope's ninetieth birthday
مهمانی دوستانه به افتخار نود سالگی بوب هوپ

14. sherry baked a cake for my birthday
شری کیکی برای تولد من پخت.

15. he invited all and sundry to his birthday
برای روز تولدش همه را از بزرگ و کوچک دعوت کرد.

16. the date of his death corresponds with my birthday
تاریخ مرگ او با زادروز من مقارن است.

17. my grandson, brian, had crayoned his name on my birthday card
نوه ام برایان نام خود را با مداد شمعی روی کارت تولدم نوشته بود.

18. two days after her birthday, i sent her a belated birthday card
دو روز پس از زاد روزش کارت تبریک دیر شده ی خود را فرستادم.

19. Happy birthday to him who has made life so meaningful for me!
[ترجمه ترگمان]تولدم مبارک که زندگی را برایم بی معنی کرده!
[ترجمه گوگل]تولدت مبارک برای او که زندگی را برای من معنی دار ساخته است!

20. When's your birthday? --It's May 24th.
[ترجمه ترگمان]تولدت کی بود؟ بیست و چهارم ماه مه -
[ترجمه گوگل]روز تولدت چیه؟ - این 24 مه است

21. Please accept my small gift for your birthday. It is a tiny token of thoughts and friendship. A very,very happy birthday!
[ترجمه ترگمان]لطفا کادوی کوچولوی من برای تولدت رو قبول کن این نشانه کوچکی از افکار و دوستی است تولدت مبارک!
[ترجمه گوگل]لطفا هدیه کوچک من برای روز تولدتان را بپذیرید این یک نشانه کوچک از افکار و دوستی است یک تولد بسیار، بسیار خوشحال!

22. I feel awful about forgetting her birthday.
[ترجمه ترگمان]در مورد فراموش کردن تولدش احساس بدی دارم
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم در مورد فراموش کردن روز تولد او افتضاح است

23. Congratulations and warmest wishes for your birthday and every day.
[ترجمه ترگمان]تبریک و گرم ترین آرزو برای تولدت و هر روز
[ترجمه گوگل]تبریک و گرمی برای تولد و هر روز

24. Happy birthday to my husband. Time elapse so quickly,but my love for you grows fonder. I want to tell you on this special day that your love makes my life complete.
[ترجمه ترگمان] تولدم مبارک باشه زمان به سرعت سپری شد، اما عشق من به تو بیشتر می شود میخوام در این روز خاص بهت بگم که عشق تو زندگیم رو کامل میکنه
[ترجمه گوگل]تولدت مبارک شوهرم گذشت زمان خیلی سریع، اما عشق من برای شما جذاب است من می خواهم به شما در این روز خاص بگویید که عشق تو زندگی من را کامل می کند

25. Happy birthday to an attractive,intellectual,sophisticated and all round splendid person.
[ترجمه ترگمان]تولدت مبارک، جذاب، روشنفکر، و همه چیز با شکوهی است
[ترجمه گوگل]تولدت مبارک به یک شخص جذاب، فکری، پیشرفته و همه جانبه پر زرق و برق

26. He was in Kansas to celebrate his 74th birthday .
[ترجمه ترگمان]او در کانزاس بود تا جشن تولدش را جشن بگیرد
[ترجمه گوگل]او در کانزاس برای جشن تولد 74 سالگی خود بود

27. Happy birthday,and may this day be a special one to always remember.
[ترجمه ترگمان]تولدت مبارک، و ممکنه این روز یه روز خاص باشه که همیشه یادت باشه
[ترجمه گوگل]تولدت مبارک، و ممکن است این روز خاص باشد که همیشه به یاد داشته باشید

28. A little birthday wish just to let know how much I care about you. May you seek all the best that the world has to give. May you never stop learning for as long as you live.
[ترجمه ترگمان]یک روز جشن تولد، فقط برای این که بدانید چقدر به شما اهمیت می دهم شاید شما در جستجوی تمام بهترین ها باشید که جهان باید بدهد می توانید تا زمانی که زنده هستید از یادگیری دست بردارید
[ترجمه گوگل]کمی آرزوی تولد فقط برای اینکه بفهمم چقدر من در مورد شما اهمیت دارم می توانید به دنبال بهترین های دنیا باشید هرگز تا زمانی که زندگی نکنی یادگیری را متوقف کنی

when is your birthday?

روز تولد شما کی است؟


a birthday gift

هدیه‌ی تولد


happy birthday!

تولدت مبارک!


اصطلاحات

in one's birthday suit

(عامیانه) لخت، عریان


پیشنهاد کاربران

زادروز
متضادش death day به معنای مرگ روز

روز تولد

After a few years, you still remember my father birthday
I love you so much my love
بعد از چند سالها هنوز هم تولد پدرم یادته
خیلی دوست دارم عشقم

روز به دنیا امدن
روز متولد شدن
روز جشن تولد

روز تولد و روز متولد

سالگره. [ گ ِ رِه ْ ] ( اِ مرکب ) روز شروع سال نو از عمر طبیعی و در این روز جشن هم کنند خاصه سلاطین و امرا. ( آنندراج ) :
گشت چون رشته ٔ عمرم کوتاه
معنی سالگره دانستم.
ملا طاهر غنی ( از آنندراج ) .
و این تسمیه برای آن است که رشته ای باشد که هر سال از عمر مولود بر آن گره میزنند تا سالهای عمر بدان معلوم شود. ( آنندراج ) . روز تولد، ریسمانی که در هر سال تولد گره بر آن زنند و از تعداد گره های ریسمان میتوان بسن مولود پی برد. ( اشتینگاس ص 642 ) .

سالگرد تولد
his eleventy - first birthday
یکصدو یازدهمین سالگرد تولدش

are you sure your birthday is november 13, 2021 and you are 0 years old?


کلمات دیگر: