کلمه جو
صفحه اصلی

regardless


معنی : صرفنظر از
معانی دیگر : (عامیانه) علیرغم، با وجود، در هر صورت، بی ملاحظه، بی دقت، بی پروا، بی اعتنا، با وجود علیرغم

انگلیسی به فارسی

بدون در نظر گرفتن، صرفنظر از


صرفنظر از، با وجود علیرغم


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: lacking regard, heed, or mindfulness.
مشابه: heedless

- Regardless of your opinion, I am going to paint it purple.
[ترجمه ترگمان] بدون توجه به عقیده شما، من می خواهم آن را بنفش رنگ کنم
[ترجمه گوگل] صرف نظر از نظر شما، من قصد دارم آن را بنفش رنگ کنم
قید ( adverb )
مشتقات: regardlessly (adv.)
• : تعریف: without concern for or in spite of warnings, dangers, and the like.
مشابه: anyway, in any event

- We are going down the river regardless.
[ترجمه A.A] در هر صورت ما داریم به پائین رودخانه میریم
[ترجمه ترگمان] با وجود این، داریم از رودخانه میریم پایین
[ترجمه گوگل] ما بدون توجه به رودخانه می رویم

• heedless, inattentive, unmindful
without consideration for possible problems, without regard to potential difficulties; anyway, in any case
if something happens regardless of something else, it happens in spite of it.
if someone did something regardless, they did it even though there were problems that could have stopped them.

مترادف و متضاد

صرفنظر از (صفت)
irregardless, regardless, irrespective

indifferent, unconcerned


Synonyms: behindhand, blind, careless, coarse, crude, deaf, delinquent, derelict, disregarding, heedless, inadvertent, inattentive, inconsiderate, insensitive, lax, listless, mindless, neglectful, negligent, nonobservant, rash, reckless, remiss, rude, slack, unfeeling, unheeding, uninterested, unmindful


Antonyms: attentive, concerned, heedful


despite everything


Synonyms: against, although, anyway, aside from, at any cost, but, come what may, despite, distinct from, for all that, in any case, in spite of everything, leaving aside, nevertheless, no matter what, nonetheless, notwithstanding, without considering, without regard to


Antonyms: irregardless


جملات نمونه

I will go regardless of the consequences.

بدون توجه به عواقب آن خواهم رفت.


I will buy it regardless of cost.

بدون در نظر گرفتن قیمت آن را خواهم خرید.


1. regardless of
با وجود،علیرغم

2. i will go regardless of the consequences
بدون توجه به عواقب آن خواهم رفت.

3. i will buy it regardless of cost
بدون در نظر گرفتن قیمت آن را خواهم خرید.

4. they demanded an extension of democratic rights to all the citizens regardless of sex, race, or religion
آنان خواهان آن بودند که همه ی شهروندان صرفنظر از جنسیت،نژاد و مذهب از حقوق مدنی برخوردار باشند.

5. Regardless of how often I correct him, he always makes the same mistake.
[ترجمه ترگمان]صرف نظر از اینکه چقدر او را اصلاح می کنم، او همیشه همین اشتباه را مرتکب می شود
[ترجمه گوگل]صرف نظر از اینکه چگونه او را تصحیح می کنم، او همواره همان اشتباه را مرتکب می شود

6. The health center serves all patients, regardless of their ability to pay.
[ترجمه A.A] مرکز بهداشت صرف نظر از توانائی پرداخت به همه بیماران سرویس میدهد
[ترجمه علی] مرکز بهداشت بدون در نظر گرفتن توانایی مالی بیماران، به آنان خدمات ارائه می کند.
[ترجمه ترگمان]مرکز بهداشت همه بیماران را بدون توجه به توانایی آن ها برای پرداخت خدمت می کند
[ترجمه گوگل]مرکز سلامت همه بیماران را صرف نظر از توانایی پرداخت آن می کند

7. He says what he thinks, regardless of other people's feelings.
[ترجمه ترگمان]بدون توجه به احساسات دیگران، او می گوید که او چه فکر می کند
[ترجمه گوگل]او می گوید آنچه را که فکر می کند، صرف نظر از احساسات دیگران

8. I protested, but she carried on regardless.
[ترجمه ترگمان]من اعتراض کردم، اما او بی توجه به من ادامه داد
[ترجمه گوگل]من اعتراض کردم، اما بدون در نظر داشت

9. The law requires equal treatment for all, regardless of race, religion, or sex.
[ترجمه ترگمان]این قانون، صرف نظر از نژاد، مذهب، و یا جنسیت، نیاز به درمان مساوی برای همه دارد
[ترجمه گوگل]قانون نیاز به رفتار برابر برای همه، بدون در نظر گرفتن نژاد، مذهب یا جنسیت

10. We will go on regardless of past failures.
[ترجمه ترگمان]بدون توجه به شکست های گذشته ادامه خواهیم داد
[ترجمه گوگل]ما بدون در نظر گرفتن خرابی های قبلی ادامه خواهیم داد

11. I'll do it regardless of circumstances.
[ترجمه ترگمان]بدون توجه به شرایط، این کار را می کنم
[ترجمه گوگل]من آن را صرف نظر از شرایط انجام خواهم داد

12. It takes in anybody regardless of religion, colour, or creed.
[ترجمه ترگمان]در هر کسی بدون توجه به مذهب، رنگ، و یا معتقدات زمان می برد
[ترجمه گوگل]هر کسی بدون در نظر گرفتن دین، رنگ و یا اعتقادات، به کسی احتیاج دارد

13. I'll take the job regardless of the pay.
[ترجمه ترگمان]بدون توجه به پول، کار رو قبول می کنم
[ترجمه گوگل]بدون توجه به پرداخت، کار را انجام خواهم داد

14. He hired a plane, regardless of expense.
[ترجمه ترگمان]، اون یه هواپیما رو استخدام کرد بدون توجه به هزینه
[ترجمه گوگل]او بدون در نظر گرفتن هزینه، هواپیما را استخدام کرد

15. He went ahead and did it, regardless of the consequences.
[ترجمه ترگمان]او ادامه داد و این کار را کرد، بدون توجه به عواقبش
[ترجمه گوگل]او پیش رفت و این کار را بدون در نظر گرفتن عواقب آن انجام داد

اصطلاحات

regardless of

با وجود، علیرغم


پیشنهاد کاربران

فارغ از ، صرفنظر از

Without being affected or influenced by something.

regard ::: در نظر گرفتن

regardless ::: بدون در نظر گرفتن

No matter

علی رغم , صرف نظر از, بی توجه
I spend a lot of money on things regardless of my
necessity

but choosing to live regardless
is the deepest expressionof our genuine freedom.

صرف نظر

به هر جهت، به هر حال

بدون توجه به اینکه . . . . .
بدون در نظر گرفتنِ. . . . .

Without concern

Despite of

فارغ از . . .
بی اعتنا به . . .
بی توجه به . . .
صرف نظر از . . .
بدون درنظر گرفتن ِ


کلمات دیگر: