1. hide one's light (or talent) under a bushel
(انگلیس - عامیانه) استعداد و لیاقت خود را پنهان کردن (بروز ندادن)
2. to hide one's face in shame
از خجلت روی خود را نشان ندادن
3. to hide one's real identity
هویت واقعی خود را مخفی نگهداشتن
4. neither hide nor hair
اصلا هیچ،هیچ اثری (از)
5. he couldn't hide his bewilderment
نتوانست بهت خود را پنهان کند.
6. tan someone's hide
حسابی کتک زدن،پوست کسی را دباغی کردن (یا کندن)،دمار از روزگار کسی در آوردن،جیزال کسی را کشیدن،پدر کسی رادرآوردن
7. he could not hide his disappointment
او نمی توانست پکری خود را پنهان کند.
8. he could not hide his envy of me
او نمی توانست رشک خود را نسبت به من پنهان کند.
9. she could hardly hide her exasperation
او به سختی می توانست خشم خود را پنهان کند.
10. where did you hide my book, you mischief?
آی بدجنس ! کتابم را کجا قایم کردی ؟
11. he has a tough hide
پوستش کلفت است.
12. the career of a hide includes the tannery
گذار پوست به دباغ خانه می افتد.
13. the guests could hardly hide their displeasure
مهمانان به سختی توانستند ناخشنودی خود را پنهان کنند.
14. dad would have tanned my hide if he had found out that i was in love
اگر پدرم فهمیده بود که عاشق هستم دمار از روزگارم در آورده بود.
15. he was mouthing big words to hide shallow thoughts
برای نهان سازی افکار سطحی خود،واژه های قلمبه بر دهان می راند.
16. if you come here again i'll hide you!
اگر دیگه اینجا پیدات بشه پوستت را خواهم کند!
17. after seeing the corpses, i could not hide my abhorrence
پس از دیدن اجساد نتوانستم انزجار خود را پنهان کنم.
18. his graceful style was not enough to hide a paucity of matter
سبک زیبای او جبران ضعف محتوای او را نمی کرد.
19. the winner of the lottery could not hide his excitement
برنده ی بخت آزمایی نمی توانست هیجان خود را پنهان کند.
20. it was a bad movie and the audience did not hide its boredom
فیلم بد بود و حاضران دلزدگی خود را پنهان نکردند.
21. I hide my storm-like love in my heart just not to give you any pressure. The more precious my love is, the more I cherish the love from others.
[ترجمه ترگمان]من عصبانیتم رو مثل عشق تو قلبم مخفی می کنم هرچه عشق من بیشتر است، هر چه بیشتر عشق دیگران را دوست دارم
[ترجمه گوگل]عشق تو طوفانی را در قلب من پنهان می کنم فقط به شما فشار نمی آورم عشق ارزشمندتر من است، بیشتر از دیگران عشق می ورزم
22. Elephants have a very tough hide.
[ترجمه دکتر علی مصدق] فیل ها پوست بسیار سخت دارند
[ترجمه ali] فیل ها پوست بسیار سختی دارند
[ترجمه English] فیل ها پوست بسیار محکم دارند
[ترجمه ترگمان]فیل ها پوششی بسیار محکم دارند
[ترجمه گوگل]فیل ها یک پنهان بسیار سخت دارند
23. She clenched her hands in her lap to hide their trembling.
[ترجمه ترگمان]دست هایش را روی زانوهایش گذاشته بود تا لرزش آن ها را پنهان کند
[ترجمه گوگل]او دستان خود را در دامانش گذاشت تا لرزش خود را پنهان کند
24. To me, they hide in the depths of your soul; be a distant dream, every dream will exceed your goal.
[ترجمه گلی افجه] برای من انها در اعماق قلب تو پنهان هستند رویایی دور باش هر رویایی فراتر از هدف تو خواهد بود
[ترجمه ترگمان]برای من، آن ها در اعماق روح خود پنهان می شوند؛ رویای دور از دور، هر رویایی از هدف شما فراتر خواهد رفت
[ترجمه گوگل]برای من، آنها در عمق روح شما پنهان می شوند؛ یک رویا دور، هر رویای از هدف شما فراتر رود
25. I could not hide from her the gravity of the situation.
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم جاذبه این موقعیت را از او پنهان کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم او را از شدت وضعیت پنهان کنم
26. He made no effort to hide his disappointment.
[ترجمه ترگمان]او سعی نکرد ناامیدی خود را پنهان کند
[ترجمه گوگل]او تلاش نکرد تا ناامیدی خود را پنهان کند
27. John doesn't hide his adoration for the girl.
[ترجمه ترگمان]جان عشق خود را برای آن دختر پنهان نمی کند
[ترجمه گوگل]جان جان برای دخترش پنهان نمی کند
28. How can I hide away, the whim of fate.
[ترجمه ترگمان]چه طور می توانم پنهان شوم، هوس سرنوشت
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم پنهان کردن، دلهره سرنوشت