کلمه جو
صفحه اصلی

pluralistic


معنی : وابسته به تعدد یا ائتلاف حزبی
معانی دیگر : روانشناسى : کثرت گرایانه

انگلیسی به فارسی

پلورالیسم، وابسته به تعدد یا ائتلاف حزبی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: made up of or representing a number of distinct ethnic, cultural, or religious groups.

• pertaining to one who supports pluralism, of a supporter of preserving individual cultures
a pluralistic society, system, or philosophy consists of a variety of different people, opinions, or principles.

مترادف و متضاد

وابسته به تعدد یا ائتلاف حزبی (صفت)
pluralistic

جملات نمونه

1. We need to take a pluralistic approach to education.
[ترجمه ترگمان]ما باید یک رویکرد کثرت گرا به آموزش داشته باشیم
[ترجمه گوگل]ما باید یک رویکرد پلورالیستی برای آموزش و پرورش بگیریم

2. Our objective is a free, open and pluralistic society.
[ترجمه ترگمان]هدف ما جامعه آزاد، آزاد و کثرت گرا است
[ترجمه گوگل]هدف ما یک جامعه آزاد، باز و متنوع است

3. There can be no neat and tidy pluralistic separation of racial groups in this country.
[ترجمه ترگمان]در این کشور هیچ جداسازی pluralistic از گروه های نژادی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در این کشور جدایی طلبی و جدی از گروه های نژادی در این کشور وجود ندارد

4. Given the pluralistic nature of society, they can only be the product of hysteria and demagogic manipulation.
[ترجمه ترگمان]با توجه به ماهیت pluralistic جامعه، آن ها تنها می توانند محصول تشنج و دستکاری demagogic باشند
[ترجمه گوگل]با توجه به ماهیت کثرت گرایی جامعه، آنها فقط می توانند محصول هیستری و دستکاری های دموگرافیک باشند

5. In a pluralistic country of 000 islands, good transport is considered essential to national unity.
[ترجمه ترگمان]در یک کشور کثرت گرا، حمل و نقل خوب برای اتحاد ملی ضروری در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]در کشور پیچیده ای از 000 جزیره، حمل و نقل خوب برای وحدت ملی ضروری است

6. Thus pluralistic political representation is a sham which masks the structural and ideological limits of reformist political action.
[ترجمه ترگمان]بنابراین نمایندگی سیاسی کثرت گرا، دروغین است که محدودیت های ساختاری و ایدئولوژیک اقدام سیاسی اصلاح طلب را پنهان می کند
[ترجمه گوگل]بنابراین نمایندگی سیاسی و سیاسی یک شوم است که محدودیت های ساختاری و ایدئولوژیک فعالیت اصلاح طلبانه را پنهان می کند

7. The increasingly pluralistic nature of our society means that politics are, in any case, undergoing fundamental transformation.
[ترجمه ترگمان]ماهیت increasingly جامعه ما به این معنا است که سیاست در هر حال تحت تحول بنیادی قرار دارد
[ترجمه گوگل]طبیعت به طور فزاینده ای انحصاری جامعه ما به این معنی است که در هر صورت، سیاست تحول بنیادی را تحت تاثیر قرار می دهد

8. The second critique is more authentically pluralistic.
[ترجمه ترگمان]انتقاد دوم، more pluralistic است
[ترجمه گوگل]نقد دوم، صریح تر پلورالیستی است

9. Whether logic is monistic or pluralistic is considered as a vital problem of philosophy of logic.
[ترجمه ترگمان]این که منطق واحد است یا pluralistic، به عنوان یک مساله حیاتی در فلسفه منطق در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]منطق مونیستی یا پلورالیسم به عنوان یک مسئله حیاتی از فلسفه منطق در نظر گرفته می شود

10. The design needs broad culture visual angle and pluralistic knowledge structure.
[ترجمه ترگمان]این طراحی نیاز به زاویه دید وسیع فرهنگی و ساختار دانش pluralistic دارد
[ترجمه گوگل]این طراحی نیاز به زاویه بصری فرهنگی و ساختار دانش کثرت گرا دارد

11. Chapter 5: The pluralistic and compound arrangement.
[ترجمه ترگمان]فصل ۵: نظم کثرت گرا و مرکب
[ترجمه گوگل]فصل 5 ترتیب پلورالیسم و ​​ترکیب

12. Because be pluralistic set up shop, business is unfavorable also do too complexly, such from purchase the link such as deliver goods to manage more easily also.
[ترجمه ترگمان]به دلیل اینکه یک فروشگاه کثرت گرا وجود دارد، کسب وکار نیز نامطلوب است، از جمله خرید پیوند از قبیل تحویل کالا به مدیریت آسان تر
[ترجمه گوگل]از آنجایی که فروشگاه های مختلف ایجاد می شوند، کسب و کار نیز نامطلوب است و همچنین بسیار پیچیده است، از جمله خرید لینک، مانند تحویل کالا برای مدیریت راحت تر نیز

13. With the advancement of pluralistic aesthetics in "the Silver Age" after the October Revolution, a literary Renaissance occurred in the 1920's.
[ترجمه ترگمان]با پیشرفت زیبایی شناسی pluralistic در \"عصر سیمین\" پس از انقلاب اکتبر، یک رنسانس ادبی در دهه ۱۹۲۰ رخ داد
[ترجمه گوگل]با پیشرفت زیبایی شناسی متنوع در عصر نقره پس از انقلاب اکتبر، رنسانس ادبی در دهه 1920 اتفاق افتاد

14. Contemporary Shaoxing opera is going through the pluralistic development of the artistic form.
[ترجمه ترگمان]اپرا Shaoxing معاصر از طریق توسعه کثرت گرا به شکل هنری پیش می رود
[ترجمه گوگل]اپرا شکسین معاصر از طریق توسعه انسانی شکل هنری است

پیشنهاد کاربران

کثرت گرایی

شدیدا چند قطبی

چند قطبی

چند حزبی، متکثر


کلمات دیگر: