1. his kindness was only a masquerade
مهربانی او تظاهری بیش نبود.
2. Her sorrow is just a masquerade.
[ترجمه ترگمان]اندوه او فقط یک بالماسکه است
[ترجمه گوگل]غم و اندوه او فقط یک مسابقه است
3. He might try to masquerade as a policeman.
[ترجمه ترگمان] ممکنه سعی کنه به عنوان یه پلیس مبارزه کنه
[ترجمه گوگل]او ممکن است سعی کند تا به عنوان یک پلیس دستگیر شود
4. They kept up the masquerade of being happily married for over thirty years.
[ترجمه ترگمان]آن ها در این بالماسکه شرکت کردند و بیش از سی سال با خوشحالی ازدواج کردند
[ترجمه گوگل]آنها بیش از سی سال است که با خوشحالی ازدواج می کنند
5. He was tired of the masquerade and wanted the truth to come out.
[ترجمه ترگمان]او از این بالماسکه خسته شده بود و می خواست حقیقت را بگوید
[ترجمه گوگل]او از مسخره خسته شد و خواست حقیقت را بیرون آورد
6. Envy of the rich could no longer masquerade as love of the poor.
[ترجمه ترگمان]حسد ثروتمندان نمی توانست به عشق فقرا مبدل شود
[ترجمه گوگل]غرور و خوشی از ثروتمندان دیگر نمی تواند به عنوان عشق به فقرا پوشیده شود
7. It was like showing up at the masquerade ball wearing the same costume two years in a row.
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که با همان لباس بالماسکه که دو سال پیش همان لباس را پوشیده بود، خودنمایی می کرد
[ترجمه گوگل]این مانند نشان دادن در توپ پوشیده شده است که همان لباس دو سال در یک ردیف بود
8. I slept, dreaming of Masquerade sinking through waves of steel into torrents of fire.
[ترجمه ترگمان]خواب بودم و می دیدم که در میان امواج فولاد فرو می رود و از میان امواج فولاد فرو می رود
[ترجمه گوگل]من خوابیدم، رویای Masquerade را از طریق امواج فولاد در جریان آتش گرفت
9. Dressing up, role playing and masquerade form the conceptual basis of Kahlo's work.
[ترجمه ترگمان]لباس پوشیدن، نقش بازی و بالماسکه، اساس مفهومی کار Kahlo را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]پانسمان کردن، نقش بازی کردن و ملودی، پایه مفهومی کار کالو را تشکیل می دهد
10. I was tired of the masquerade myself - it had gone too far without me meaning it.
[ترجمه ترگمان]من از این بالماسکه خسته شده بودم - بدون من خیلی دور شده بود
[ترجمه گوگل]من خودم از masquerade خسته شدم - خیلی دور بود بدون من به معنای آن بود
11. These also masquerade under the techie names of 10Base- 10Base-2 and 10Base-T respectively.
[ترجمه ترگمان]این ها هم چنین در زیر اسامی techie ۱۰ پایه - ۱۰ و ۱۰ بر T - T شکل می گیرند
[ترجمه گوگل]این ها همچنین تحت نام های تکنیک های 10Base-10Base-2 و 10Base-T مطابقت دارند
12. Certainly censorship should not be allowed to masquerade as virtuous compromise, but nor should commitment to free speech go unexamined.
[ترجمه ترگمان]مسلما سانسور نباید مجاز باشد که به عنوان مصالحه با فضیلت شروع شود، بلکه نباید تعهد به آزادی بیان را داشته باشد
[ترجمه گوگل]قطعا سانسور نباید به عنوان مصالح فضیلت منعکس شود، بلکه نباید تعهد به آزادی بیان را مورد بررسی قرار داد
13. Am I not your mistress in masquerade . . . Trader?
[ترجمه ترگمان]من معشوقه تو توی masquerade کولی نیستم؟
[ترجمه گوگل]من معشوقه شما در مسابقه نیستم معامله گر؟
14. Time trapped one in a masquerade with costumes of its own choice.
[ترجمه ترگمان]زمان در بالماسکه با لباس های خود در یک بالماسکه گیر کرده بود
[ترجمه گوگل]زمان در یک مسابقه با لباس های انتخاب خود به دام افتاده است
15. Go to a masquerade ball. Send an invitation to your partner telling her to meet you at a specific spot at the stroke of eight.
[ترجمه ترگمان]به مجلس رقص بالماسکه بروید یک دعوت از طرف شریک خود برای ملاقات با شما در یک نقطه مشخص در ساعت هشت ارسال کنید
[ترجمه گوگل]به یک توپ پوکت بروید ارسال یک دعوت نامه به شریک زندگی خود که او را در یک نقطه خاص از سکته هشت با شما ملاقات کند