کلمه جو
صفحه اصلی

magma


معنی : درده، خمیر مواد معدنی یا الی
معانی دیگر : (زمین شناسی) ماگما (مواد گداخته ی درون کره ی زمین که پس از سرد شدن تبدیل به سنگ آذرین می شود)، گدازه، آمیزه ی خمیر مانند (مواد آلی یا معدنی)

انگلیسی به فارسی

خمیر مواد معدنی یا الی، درده


ماگما، درده، خمیر مواد معدنی یا الی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: magmas, magmata
(1) تعریف: the hot, liquefied rock beneath the earth's surface that rises to the top of a volcano.

- When magma spews forth from a volcano, it is called lava.
[ترجمه ترگمان] وقتی ماگما از آتشفشانی بیرون می زند، گدازه نامیده می شود
[ترجمه گوگل] هنگامی که ماگما از یک آتشفشان خارج می شود، آن گدازه نامیده می شود

(2) تعریف: in pharmacology, a paste made of pulverized solids and liquid.

• molten rock beneath the earth's crust from which igneous rocks are formed (geology)

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] ماگما
[زمین شناسی] ماگما ماده مذاب و متحرک سیلیسی که حاوی بلورهای معلق و گازهای حل شده است. سنگهای آذرین، از طی فرآیند انجماد و فرآیندهای وابسته دیگر، از ماگما به وجود آمده اند. سنگ ذوب شده زیر زمین (اغلب شامل بلورها و گازهای محلول). سنگ ذوب شده ای که در زیرزمین ساکن است ماگما نامیده می شود اما زمانی که به سطح می رسد لاوا نامیده می شود.
[معدن] ماگما (زمین شناسی عمومی)
[آب و خاک] ماگما

مترادف و متضاد

درده (اسم)
sediment, fouling, tartar, lees, slag, silt, dreg, magma

خمیر مواد معدنی یا الی (اسم)
magma

جملات نمونه

1. With the temprature cool, magma would be hardened into rock.
[ترجمه ترگمان]با آن cool سرد، magma به سنگ تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]ماگما با درجه حرارت سرد، سنگ را سخت می کند

2. The blazing magma was surging by us.
[ترجمه ترگمان]The آتشین به طرف ما سرازیر می شد
[ترجمه گوگل]ماگما سوزانده شده توسط ما افزایش یافته است

3. The whole town was swallowed up by the magma.
[ترجمه ترگمان]کل شهر توسط the بلعیده شد
[ترجمه گوگل]کل شهر توسط ماگما فرو برد

4. Instead it slowly froze in a magma chamber into a mush of coarse crystals.
[ترجمه ترگمان]در عوض آن به آرامی در یک محفظه ماگما به mush از کریستال های درشت تبدیل شد
[ترجمه گوگل]در عوض آن را به آرامی در محفظه ماگما به یک کریستال های درشت متمایل شد

5. Pastures of fresh magma flows known as pillow lavas and the rubble of frequent earthquakes line the floor of this stone trough.
[ترجمه ترگمان]Pastures از ماگما تازه که به عنوان بالش شناخته می شود و زیر آوار زمین لرزه های مکرر کف این آبشخور سنگی قرار دارد
[ترجمه گوگل]مراتع جریان های ماگما تازه شناخته شده به عنوان گدازه های بالش و خراب شدن زلزله های مکرر خط کف این سنگ از طریق

6. The temperature range covers typical values expected in magma chambers.
[ترجمه ترگمان]محدوده دمایی مقادیر معمول مورد انتظار در ماگما را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]محدوده دما، مقادیر معمول مورد انتظار در اتاق های ماگما را پوشش می دهد

7. This meant that the magma that fed the fissures of the second phase was almost completely de-gassed, hence its quiet emission.
[ترجمه ترگمان]این به این معنی بود که ماگما که شکاف های فاز دوم را تغذیه می کند تقریبا کاملا غیر قانونی است در نتیجه انتشار آرام آن
[ترجمه گوگل]این بدان معنی بود که ماگما که فرسایش فاز دوم را تغذیه می کرد، تقریبا به طور کامل گازسوز شده بود، بنابراین انتشار آرام آن

8. Magma can wedge open and penetrate cracks cutting across the layering of the surrounding rock, forming tabular intrusions called dikes.
[ترجمه ترگمان]Magma می توانند به شکاف باز و نفوذ نفوذ کنند و لایه های مختلف سنگ اطراف را برش دهند و مداخلات جدولی به نام سدها را تشکیل دهند
[ترجمه گوگل]ماگما می تواند باز و نفوذ ترک هایی که در سراسر لایه های سنگ اطراف شکسته می شود، ایجاد نفوذ های جدولی به نام dikes

9. Different minerals in the magma create different structures.
[ترجمه ترگمان]مواد معدنی مختلف در ماگما ساختارهای متفاوتی ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]مواد معدنی مختلف در ماگما ساختارهای مختلفی را ایجاد می کنند

10. A single deep connection to the magma supply maintains the heat input by convection.
[ترجمه ترگمان]یک اتصال عمیق با ماگما ورودی گرمایی را بوسیله همرفت حفظ می کند
[ترجمه گوگل]یک اتصال عمیق عمیق به منبع ماگما، ورودی گرما را با ترانسفورماتور حفظ می کند

11. As discussed in the Magma Metals story in Chapter Seven, that demands much more than initial feelings of respect and promises.
[ترجمه ترگمان]همانطور که در داستان فلزات Magma در فصل هفت بحث شد، این مساله بسیار بیشتر از احساسات اولیه احترام و وعده ها است
[ترجمه گوگل]همانطور که در داستان مگا فلزات در فصل هفت بحث شده است، که بیشتر از احساسات احترام و وعده های اولیه نیاز دارد

12. Volcanicity and magma emplacement, largely in the form of large granite intrusions, characterize the volcanic arc.
[ترجمه ترگمان]emplacement Volcanicity و ماگما به شکل گسترده به شکل نفوذهای بزرگ گرانیت، قوس آتش فشانی را مشخص می کنند
[ترجمه گوگل]احداث آتشفشانی و ماگما، عمدتا به شکل ورودی های گرانیت بزرگ، کمان آتشفشانی را مشخص می کند

13. These can be related to rates of magma production versus differentiation by crystal fractionation within crustal magma chambers.
[ترجمه ترگمان]این می تواند مربوط به نرخ های تولید ماگما در مقابل تمایز از طریق تمایز بلور در داخل chambers ماگما باشد
[ترجمه گوگل]این می تواند به میزان تولید ماگما در مقایسه با تمایز با تقسیم کریستال در داخل اتاق های ماگما پوسته مربوط باشد

14. We envisage a convecting magma chamber of height H, cooled from above.
[ترجمه ترگمان]یک محفظه ماگما convecting با ارتفاع H را تصور می کنیم که از بالا خنک شده است
[ترجمه گوگل]ما یک محفظه ماگما با ارتفاع ارتفاع H را پیش بینی می کنیم که از بالا خنک است

15. The magma would then cool and harden, adding to the four-mile-thick slab of moving crust.
[ترجمه ترگمان]ماگما سپس سرد و سفت می شود و به یک تکه از پوسته چهار مایلی که در حال حرکت است اضافه می کند
[ترجمه گوگل]سپس ماگما خنک و سخت می شود، و اضافه کردن به چهار ضلعی ضخیم پوسته متحرک

پیشنهاد کاربران

هو
ماگما یا مواد گداخته ومذاب خروجی از اتشفشان که پس از مدتی جریان یافتن در زمین سرد شده و به علت خروج بخارات از داخل ان پس از سرد ی کامل دارای خلل و فرج میباشند که به سنگهای اذرین معروفندو با گدازههای پرتاب شده به اسمان که به lava معروف میباشند فرق دارند.

Magma is the molten or semi - molten natural material from which all igneous rocks are formed. Magma is found beneath the surface of the Earth, and evidence of magmatism has also been discovered on other terrestrial planets and some natural satellites
مَگما


کلمات دیگر: