کلمه جو
صفحه اصلی

ejection


معنی : طرد، پس زنی، اخراج، بیرون رانی
معانی دیگر : اخراج

انگلیسی به فارسی

پس‌زنی، بیرون‌رانی


اخراج


خروج، اخراج، طرد، پس زنی، بیرون رانی


انگلیسی به انگلیسی

• expulsion, throwing out; emission, discharge (of saliva)

دیکشنری تخصصی

[شیمی] بیرون اندازی، اخراج
[ریاضیات] اخراج، دفع، پس زنی، بیرون پاشی، پراندن، بیرون انداختن قطعه، بیرون رانی

مترادف و متضاد

طرد (اسم)
ablation, rejection, depilation, ostracism, banishing, exorcism, elimination, ejection, excommunication, ejectment, epilation, freeing, resection

پس زنی (اسم)
recess, backlash, ejection, rebuttal, repercussion, repulse, backstroke, kick, translocation

اخراج (اسم)
ejection, banishment, deportation, expulsion, dismissal, eviction, exclusion, boot, ouster, deposal, extrusion, rustication

بیرون رانی (اسم)
ejection

expulsion


Synonyms: banishment, disbarment, discharge, dismissal, elimination, eviction, exile, ouster, removal, the boot, the heave-ho, the sack, throwing out


جملات نمونه

1. The ejection came after Joyner questioned a strike call.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، پس از آن، پس از آن که صدای زنگ زدن به گوش رسید، بیرون آمد
[ترجمه گوگل]اخراج پس از آن بود که جوینر یک تماس اعتصاب را مورد سوال قرار داد

2. But the ejection of grains by bombardment will not be even on a surface such as that shown in Fig. 1
[ترجمه ترگمان]اما the دانه از سوی بمباران حتی در سطحی از آنچه در شکل ۱ نشان داده شده، نخواهد بود
[ترجمه گوگل]اما تخلیه دانه ها بوسیله بمباران حتی بر روی سطح هایی مانند شکل 1 نشان داده نخواهد شد

3. Patients with left ventricular ejection fraction greater than 30% and no inducible ventricular arrhythmia comprise a heterogeneous group.
[ترجمه ترگمان]بیماران دارای بخش left ventricular بیشتر از ۳۰ درصد و نه inducible ventricular، یک گروه ناهمگون را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]بیماران با کسر تخلیه بطن چپ بیشتر از 30٪ و بدون آریتمی بطنی القایی شامل یک گروه ناهمگن می باشند

4. The mean left ventricular ejection fraction was 46%.
[ترجمه ترگمان]میانگین fraction left ejection ۴۶ % بود
[ترجمه گوگل]متوسط ​​کسر تخلیه بطن چپ 46٪ بود

5. Ken Livingstone's ejection from the executive was merely the most public manifestation of a profound shift in Labour's internal ecology.
[ترجمه ترگمان]نظر کن لیوینگستون از قوه مجریه تنها تجلی عمومی یک تغییر عمیق در اکولوژی داخلی حزب بود
[ترجمه گوگل]اخراج Ken Livingstone از مدیر اجرایی تنها ظاهری عمومی از تغییر عمیق در محیط زیست داخلی کار بود

6. Why that change from symmetrical expansion to uneven ejection took place is a mystery, Bond said.
[ترجمه ترگمان]باند گفت: چرا این تغییر از توسعه متقارن به ejection نابرابر رخ داده است، یک راز است
[ترجمه گوگل]باند گفت: 'چرا این تغییر از گسترش متقارن تا نابودی نابرابری اتفاق افتاده است رمز و راز است

7. Radionuclide left-ventricular ejection fraction was 18%.
[ترجمه ترگمان]بخش ejection left - ۱۸ درصد بود
[ترجمه گوگل]کسر تخلیه چرخه بطنی رادونوکلئید 18٪ بود

8. Results Basal ejection fraction and cardiac index were normal in four groups.
[ترجمه ترگمان]نتایج بخش ejection Basal و شاخص قلبی در چهار گروه نرمال بودند
[ترجمه گوگل]نتایج: نتایج بدست آمده نشان دادند که در هر گروه 4 عدد کسر تخلیه و شاخص قلب وجود دارد

9. Pop-up birds would be left ejection trajectory, reference angle and intensity adjustment.
[ترجمه ترگمان]پرنده های پاپ خط سیر، زاویه مرجع و تنظیم شدت را ترک خواهند کرد
[ترجمه گوگل]پرندگان پاپ آپ می توانند مسیر خروج، زاویه مرجع و تنظیم شدت را ترک کنند

10. A brief history and development for ejection seat is introduced.
[ترجمه ترگمان]تاریخ مختصر و توسعه برای کرسی ejection معرفی شده است
[ترجمه گوگل]یک تاریخچه کوتاه و توسعه برای صندلی اژدها معرفی شده است

11. Left ventricular ejection fraction(EF) and fractional shortening(FS) were measured on the M-mode echocardiogram at parasternal long axis view.
[ترجمه ترگمان]fraction بطن چپ (EF)و کوتاه شدن کسری (FS)بر روی مدار M - مود در دیدگاه محور طولی اندازه گیری شدند
[ترجمه گوگل]کسر خروجی بطن چپ (EF) و کوتاه شدن کسری (FS) بر روی اکوکاردیوگرام M-mode در منظره محور پارازرنال اندازه گیری شد

12. In 200 Chinese first aviation ejection lifesaving phantom was researched successfully.
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰ میلادی، اولین فانتوم aviation چینی به طور موفقیت آمیز مورد تحقیق قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در 200 اولین فانتوم حمل و نقل هواپیمایی فاجعه چینی با موفقیت تحقیق شد

13. The ejection mechanism used pin ejector to pull the plastic parts out with move slanting slide simultaneously leaving circular arc concave position. The ejection mechanism is simple and practical.
[ترجمه ترگمان]مکانیزم ejection برای کشیدن قسمت های پلاستیکی با حرکت مورب با حرکت مورب به طور همزمان از موقعیت مقعر قوس دار استفاده می کند مکانیزم ejection ساده و عملی است
[ترجمه گوگل]مکانیزم تخلیه با استفاده از انژکتور پین برای جلوگیری از قطعات پلاستیکی با حرکت لغزش لغزنده به طور همزمان، ترک قوس غول پیکر سمت چپ مکانیزم تخلیه ساده و عملی است

14. Here will be a double ejection for forward and receding.
[ترجمه ترگمان]در اینجا a برای جلو و دور شدن وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]در اینجا یک زوایای دوگانه برای جلو و عقب خواهد ماند

15. Results Local pressure ejection of glutamate induced depolarizing responses with decrease of input resistance, concentration- and membrane potential-dependent properties in 12 SON neurons.
[ترجمه ترگمان]نتایج فشار محلی ناشی از گلوتامات، واکنش های depolarizing را با کاهش مقاومت ظاهری، خواص وابسته به پتانسیل غشا در ۱۲ سلول پسر القا کرد
[ترجمه گوگل]نتایج خروجی محلی فشار از پاسخ های قطره زایی ناشی از گلوتامات با کاهش مقاومت ورودی، غلظت و غلظت خواص وابسته به پتانسیل در 12 نورون های SON

پیشنهاد کاربران

ejection ( علوم نظامی )
واژه مصوب: پرانش 1
تعریف: پرتاب خلبان به بیرون از هواپیما با استفاده از صندلی پران


کلمات دیگر: