1. cylinder barrel
بدنه سیلندر
2. the barrel of a gun
لوله ی تفنگ (یا هفت تیر و توپ و غیره)
3. the barrel of a windlass
استوانه ی چرخ چاه (برقی)
4. a gun barrel with a large bore
لوله ی تفنگ با قطر (نسبتا) زیاد
5. a wine barrel
بشکه ی شراب
6. the revolver's barrel protruded from his pocket
لوله ی هفت تیر از جیبش بیرون زده بود.
7. a rifled gun barrel
لوله ی خاندار تفنگ
8. we had a barrel of fun
به ما یک عالمه خوش گذشت.
9. lock, stock, and barrel
(عامیانه) کلا،تماما
10. the price of a barrel of crude oil
قیمت یک بشکه نفت خام
11. the soldier wadded the barrel and got ready to fire
سرباز لوله ی تفنگ را (با پنبه یا پارچه) کیپ کرد و آماده ی شلیک شد.
12. have someone over a barrel
(خودمانی) تحت انقیاد درآوردن،زیر نفوذ خود آوردن
13. a rotten apple spoils the barrel
یک بز گر گله را گر می کند
14. one rotten apple spoils the barrel
(یک سیب گندیده جعبه ی سیب را فاسد می کند) یک بز گر گله را گر می کند
15. scrape the bottom of the barrel
(خودمانی) به ته دیگ رسیدن،دچار کمبود شدن
16. they sold the factory lock, stock, and barrel
کارخانه را تماما فروختند.
17. the price was frozen at $ 20 a barrel
قیمت به هر بشکه 20 دلار تثبیت شد.
18. I felt the gun barrel at my head.
[ترجمه ترگمان]لوله تفنگ را روی سرم حس کردم
[ترجمه گوگل]اسلحه را در سر من احساس کردم
19. That is a barrel to catch rain water.
[ترجمه ترگمان]این یک بشکه برای گرفتن آب باران است
[ترجمه گوگل]این یک بشکه برای گرفتن آب باران است
20. The manager had us over a barrel - either we work on a Saturday or we lose our jobs.
[ترجمه ترگمان]مدیر ما را در یک بشکه قرار داده - یا ما در روز شنبه کار می کنیم و یا کار خود را از دست می دهیم
[ترجمه گوگل]مدیر ما بیش از یک بشکه داشت - یا ما در شنبه کار میکنیم یا کارمان را از دست می دهیم
21. Tom found himself looking down the barrel of a gun.
[ترجمه ترگمان]تام دید که به لوله تفنگ نگاه می کند
[ترجمه گوگل]تام خودش را به دنبال بشکه ای از تفنگ کشید
22. They've got us over a barrel. Either we agree to their terms or we lose the money.
[ترجمه ترگمان]آن ها ما را بالای یک بشکه گذاشته اند یا ما با شرایط اونا توافق کردیم یا پول رو از دست میدیم
[ترجمه گوگل]آنها ما را بیش از یک بشکه کرده اند یا ما با شرایط آنها موافقیم یا پول را از دست می دهیم
23. They rolled out the barrel and put it on the truck.
[ترجمه ترگمان]آن ها لوله را لوله کردند و آن را روی کامیون گذاشتند
[ترجمه گوگل]آنها بشکه را برداشته و آن را در کامیون قرار داده اند