1. The song was originally a filler on their first album.
[ترجمه ترگمان]آهنگ در ابتدا پر کننده روی اولین آلبوم آن ها بود
[ترجمه گوگل]این آهنگ در اصل اولین آلبوم خود بود
2. Fill small holes with wood filler in a matching colour.
[ترجمه ترگمان]حفره های کوچک پر کننده با پرکننده چوبی در یک رنگ تطابق را پر کنید
[ترجمه گوگل]سوراخ های کوچک را با پرکننده چوب در یک رنگ تطبیق دهید
3. Cracks should be repaired with a filler, and porous surfaces primed with a sealant or a diluted coat of masonry paint.
[ترجمه ترگمان]ترک ها باید با یک پرکننده و سطوح متخلخل با یک درزگیر یا یک پوشش رقیق از رنگ سنگ تراشی تعمیر شوند
[ترجمه گوگل]ترک ها باید با یک پرکننده ترمیم شوند و سطوح متخلخل با یک مهر و موم یا یک کت رقیق از سنگ های پیوسته
4. A second application of filler may be required to fill cavities which sanding reveals.
[ترجمه ترگمان]کاربرد دوم پرکننده ممکن است برای پر کردن حفره ای که رنگ پوشی نشان می دهد مورد نیاز باشد
[ترجمه گوگل]برای خالی کردن حفره هایی که شیب نشان می دهد، ممکن است نیاز به کاربرد دوم پرکننده باشد
5. The filler is on top of the box on a small square plate just in front of the hand brake drum.
[ترجمه ترگمان]پرکننده در بالای جعبه روی یک بشقاب مربعی قرار دارد که درست جلوی درام ترمز دستی قرار دارد
[ترجمه گوگل]پرکننده در بالای جعبه در یک صفحه مربع کوچک فقط در جلوی درام ترمز دستی قرار دارد
6. This is the perfect stocking filler.
[ترجمه ترگمان] این خیلی باحاله
[ترجمه گوگل]این پرکننده جوراب زنانه کامل است
7. Then cover the filler wood with a thin layer of joint compound and paper joint-compound tape.
[ترجمه ترگمان]سپس چوب پر کننده را با یک لایه نازک از ترکیب مشترک و نوار چسب ترکیبی بپوشانید
[ترجمه گوگل]سپس چوب پرکننده را با یک لایه نازک از ترکیب مفصلی و نوار کاغذی مشترک ترکیب کنید
8. She included difficult filler items without pronouns to divert the subjects' attention from the anaphoric expressions.
[ترجمه ترگمان]او شامل آیتم های پر کننده دشوار بدون pronouns برای منحرف کردن توجه افراد از حالات anaphoric بود
[ترجمه گوگل]او شامل آیتم های سخت افزاری بدون ضمایر برای جلب توجه افراد از عبارات ناخوشایند بود
9. The commercials, the filler, the reruns, the videos-all of it counts.
[ترجمه ترگمان]تبلیغات، the، the، ویدیو - همه اینها به حساب می آیند
[ترجمه گوگل]آگهی های بازرگانی، پرکننده، روناس، فیلم ها - همه آن ها شمارش می شود
10. Competition chili has no filler; it is simple, basic, and narrowly defined.
[ترجمه ترگمان]فلفل چیلی ماده پرکننده ندارد؛ ساده، ساده و به سختی مشخص شده است
[ترجمه گوگل]رقابت چیلی هیچ پرکننده ای ندارد آن ساده، اساسی و باریک تعریف شده است
11. The filler is rubbed hard across the surface of the wood, wiping off the surplus filler with a clean cloth.
[ترجمه ترگمان]پرکننده به سختی روی سطح چوب مالیده می شود و پرکننده اضافی را با یک پارچه تمیز پاک می کند
[ترجمه گوگل]پرکننده در سطح چوب سخت می شود، پاک کردن پرکننده مازاد با یک پارچه تمیز
12. A sander will be required to remove excess filler and shape it to match the existing timber.
[ترجمه ترگمان]یک چرخ سنباده برای حذف پرکننده اضافی و شکل دادن آن برای مطابقت با چوب موجود لازم خواهد بود
[ترجمه گوگل]برای پر کردن بیش از حد پرکننده و ساختن آن برای مطابقت با چوب موجود، یک ساندویچ لازم است
13. Ted had never talked like this, filler talk, stuff you say when you are getting used to having a visitor.
[ترجمه ترگمان]تد هرگز مثل این حرف نمی زد، پر حرف و چرت و پرت حرف می زد، چیزهایی که وقتی عادت می کنی مهمان داشته باشی، حرف می زنی
[ترجمه گوگل]تد هرگز چنین حرفی نگفته بود، صحبت کردن پرکننده، چیزهایی که شما می گویید زمانی که شما به یک بازدید کننده استفاده می کنید
14. You want Killer with no filler?
[ترجمه ترگمان]تو قاتل رو میخوای بدون filler؟
[ترجمه گوگل]شما قاتل را بدون هیچ پرکننده می خواهید؟