1. the sailor put his head on the angle of the railing and fell asleep
ملوان سر خود را روی گوشه ی نرده قرار داد و به خواب رفت.
2. He's always railing against his wife about her extravagance.
[ترجمه Francess] برعکس زنش که اصراف نمیکنه و اینا، مرده اینطوری نیست. برخلافشه. اصراف میکنه.
[ترجمه ترگمان]او همیشه با زنش در مورد اسراف و اسراف کاری می کند
[ترجمه گوگل]او همیشه در مورد عصبانیتش نسبت به همسرش دروغ می گوید
3. She groped for the railing to steady her as she fell.
[ترجمه ترگمان]کورمال کورمال به طرف نرده رفت تا او را همان طور که افتاده بود محکم نگه دارد
[ترجمه گوگل]او به دنبال نرده برای آنکه او را سقوط کند ثابت می کرد
4. She is always railing against her own lot.
[ترجمه ترگمان]او همیشه در مقابل کاره ای خودش نرده دارد
[ترجمه گوگل]او همیشه در برابر خود او را نابود می کند
5. Lock your bike to something immovable like a railing or lamp-post.
[ترجمه ترگمان]bike رو قفل کن مثل نرده و تیر چراغ برق
[ترجمه گوگل]دوچرخه خود را به چیزی غیر منقول مانند یک نرده یا لامپ پست ببندید
6. She leaned out over the railing.
[ترجمه ترگمان]به نرده تکیه داد
[ترجمه گوگل]او بر روی نرده ها تکیه داده است
7. She gripped on to the railing with both hands.
[ترجمه ترگمان]با هر دو دستش به نرده چسبید
[ترجمه گوگل]او با هر دو دست به سمت دیوار دست زد
8. He leant against the railing, his breath coming in short gasps.
[ترجمه ترگمان]او به نرده تکیه داد، نفسش کوتاه بود
[ترجمه گوگل]او در برابر نرده ها نفوذ می کند، نفس خود را در کوتاه مدت می کشد
9. He felt the hardness of the iron railing press against his spine.
[ترجمه ترگمان]احساس کرد که سختی نرده آهنی به ستون فقراتش فشار می آورد
[ترجمه گوگل]او احساس سختی نرده آهن را در برابر ستون فقراتش احساس کرد
10. A quick cane easing the candy over the railing.
[ترجمه ترگمان]یک ترکه کوچک از روی نرده کنار نرده رد شد
[ترجمه گوگل]یک نیشکر سریع می توانید آب نبات را روی نرده ها بچرخانید
11. I pounded on the railing until the chain swung like a jump rope.
[ترجمه ترگمان]به نرده ها ضربه زدم تا اینکه زنجیر مثل یک طناب از هم پاشید
[ترجمه گوگل]من تا زمانی که زنجیر مانند یک طناب پرش زد، روی نرده ها زدم
12. The photographers stormed the railing and took aim like a starved infantry picking off fish from a bridge.
[ترجمه ترگمان]عکاسان به نرده ها هجوم بردند و مانند یک پیاده نظام که از گرسنگی مرده بودند، هدف گرفتند
[ترجمه گوگل]عکاسان نرده ها را تیراندازی کرده و به دنبال پیاده شدن گرسنگی از ماهی از پل استفاده می کردند
13. One hand gripped a railing, the other drooped motionless at her side.
[ترجمه ترگمان]یک دستش نرده را گرفته بود و دیگری به پهلویش افتاده بود
[ترجمه گوگل]یک دست دستبند را گرفت، و دیگری به سمت او حرکت کرد
14. The railing is wobbly, the space is so small that it is suitable only for one person.
[ترجمه ترگمان]نرده لرزان است، فضا آنقدر کوچک است که فقط برای یک نفر مناسب است
[ترجمه گوگل]این نرده بی نظیر است، فضای بسیار کوچک است که فقط برای یک نفر مناسب است
15. They bumped against the railing.
[ترجمه ترگمان]آن ها به نرده برخورد کردند
[ترجمه گوگل]آنها علیه نرده حمله کردند