کلمه جو
صفحه اصلی

kerosene


معنی : نفت سفید، نفت چراغ، نفت لامپا
معانی دیگر : نفت چراغ (kerosine هم می نویسند)، kerosine : نفت چراه

انگلیسی به فارسی

( kerosine =) نفت چراغ، نفت لامپا، نفت سفید


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a thin liquid fuel obtained by distilling petroleum, coal shale, or the like.

• thin oil distilled from petroleum and used as a fuel or solvent
kerosene is the same as paraffin; used in american english.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] نفت سفید
[خودرو] کروزن
[عمران و معماری] نفت سفید - کروزن - نفت چراغ
[مهندسی گاز] نفت چراغ، نفت سفید

مترادف و متضاد

نفت سفید (اسم)
kerosene, kerosine

نفت چراغ (اسم)
kerosene, kerosine

نفت لامپا (اسم)
kerosene, kerosine

جملات نمونه

1. pour the kerosene into the bottle with a funnel
با قیف نفت را در بطری بریز.

2. the reservoir of a kerosene lamp
مخزن چراغ نفتی

3. it is dangerous if a kerosene heater smokes
بخاری نفتی اگر دود بکند خطر ناک است.

4. A leakage of kerosene has polluted water supplies.
[ترجمه ترگمان]نشت نفت، تامین آب آلوده را آلوده کرده است
[ترجمه گوگل]نشت نفت سفید منبع آب آلودگی است

5. Instead of electricity, there were kerosene lanterns.
[ترجمه ترگمان]به جای الکتریسیته، فانوس های نفت بودند
[ترجمه گوگل]به جای برق، فانوس های نفتی وجود داشت

6. The fire burned up when she added some kerosene.
[ترجمه ترگمان]آتش زمانی سوخت که یک چراغ نفتی به آن اضافه کرد
[ترجمه گوگل]آتش باعث سوختن بعضی از نفت سفید شد

7. The kerosene lamp blew out.
[ترجمه ترگمان]چراغ نفتی خاموش شد
[ترجمه گوگل]لامپ نفت سفید منفجر شد

8. The kerosene stove kept the room warm as toast.
[ترجمه ترگمان]چراغ نفتی اتاق را به اندازه نان برشته نگه می داشت
[ترجمه گوگل]اجاق گاز اشباع شده، اتاق را گرم کرد

9. Because of frequent power outages, we kept kerosene lamps.
[ترجمه ترگمان]به دلیل قطعی مکرر برق، ما چراغ نفتی را نگه داشتیم
[ترجمه گوگل]به دلیل قطع برق های مکرر، ما لامپ های نفت سفید را نگه داشتیم

10. In towns, kerosene is the main fuel for cooking.
[ترجمه ترگمان]در شهرها، نفت سفید مهم ترین سوخت برای پخت وپز است
[ترجمه گوگل]در شهرها، نفت سفید سوخت اصلی برای پخت و پز است

11. At night you light your kerosene lamps.
[ترجمه ترگمان]شب شما چراغ نفتی را روشن می کنید
[ترجمه گوگل]در شب شما چراغ نفتی خود را روشن می کنید

12. Prices of fuel oil, diesel and kerosene were also raised.
[ترجمه ترگمان]همچنین قیمت نفت، دیزل و نفت سفید نیز افزایش یافت
[ترجمه گوگل]قیمت نفت، دیزلی و نفت سفید نیز افزایش یافت

13. The room was lit by a single kerosene hurricane lamp in the center of the table and a few candles.
[ترجمه ترگمان]اتاق با چراغی روشن در وسط میز و چند شمع روشن شده بود
[ترجمه گوگل]اتاق با یک چراغ طوفان نفت سفید در مرکز میز و چند شمع روشن شد

14. Our nostrils smelled wet grass, human sweat, kerosene, incense, charred flesh.
[ترجمه ترگمان]سوراخ های بینی اش بوی علف خیس، عرق انسانی، نفت و گوشت سوخته می داد
[ترجمه گوگل]سوراخهای بینی ما مرطوب مرطوب، عرق خونی، نفت سفید، بخور دادن، گوشت ذرت است

15. Further cuts in government subsidies on petrol, diesel, kerosene and fertilizer were announced.
[ترجمه ترگمان]کاهش بیشتر یارانه های دولتی بنزین، گازوئیل، نفت سفید و کود اعلام شد
[ترجمه گوگل]کاهش بیشتر یارانه های دولتی بر بنزین، دیزل، نفت سفید و کود بود

پیشنهاد کاربران

پارافین
A clear oil that is burnt to provide heat or light


کلمات دیگر: