کلمه جو
صفحه اصلی

efflorescence


معنی : شکوفایی، شکفتگی، شوره زنی
معانی دیگر : (مجازی) رونق، اوج، تعالی، گل آوری، غنچه زنی، هنگام گل آوری، دوران شکفتگی، (شیمی) شوره زنی، شوره آوری، شکوفندگی

انگلیسی به فارسی

شکوفایی، شکفتگی، شوره‌زنی


فرسایش، شکوفایی، شکفتگی، شوره زنی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the condition, time, or process of blooming or flowering.
مشابه: bloom, blossom

(2) تعریف: the high point, peak, or culmination of a career, life, or the like.
مشابه: bloom, prime

(3) تعریف: the chemical change of a substance to a powder, salt crystals, or the like because of exposure to the air.

(4) تعریف: the substance resulting from such a chemical change.

(5) تعریف: a skin rash or other eruption of the skin.
مشابه: rash

• flowering, blossoming

دیکشنری تخصصی

[شیمی] شکفتگی
[عمران و معماری] شکفتگی - سفیدک - شوره زدگی - شوره زنی

مترادف و متضاد

شکوفایی (اسم)
inflorescence, dehiscence, efflorescence

شکفتگی (اسم)
dehiscence, efflorescence

شوره زنی (اسم)
efflorescence

جملات نمونه

1. the period of iran's literary and artistic efflorescence
دوران شکوفایی ادبی و هنری ایران

2. This efflorescence was undoubtedly linked to general progress throughout the Far East.
[ترجمه ترگمان]این efflorescence بدون شک به پیشرفت های کلی در سراسر خاور دور متصل بود
[ترجمه گوگل]این فرسایش بدون شک با پیشرفت های عمومی در سراسر شرق دور ارتباط داشت

3. Just, even if fall to the ground efflorescence, haughty air four king Yeses of that extremely conceited can't be her that stub to spend as well.
[ترجمه ترگمان]درست است که حتی اگر به زمین فرو پاشی چهار پادشاه و چهار پادشاه متکبر که آن قدر ازخودراضی هستند که آن را به خوبی خرج کنند
[ترجمه گوگل]درست است، حتی اگر به زمین افتاد، هوا چیره دست چهار Yeses از آن بسیار محتاط است نمی تواند او را که خجالتی نیز صرف

4. To be sure, there was a tremendous artistic efflorescence in the nineteen-seventies, the worst decade of the century for the New York economy.
[ترجمه ترگمان]البته، در قرن ۱۹ و هفتاد، یک efflorescence هنری بزرگ وجود داشت، بدترین دهه قرن برای اقتصاد نیویورک
[ترجمه گوگل]برای حصول اطمینان، در دهه نود و دهم، بدترین دهه قرن برای اقتصاد نیویورک، یک فرسنگ هنری بزرگ وجود داشت

5. Efflorescence makes it hard for meteorites to stay in densely populated areas, Hu explained, but they could last for millions of years in Antarctica's dry, cold weather.
[ترجمه ترگمان]هو توضیح داد که efflorescence برای meteorites سخت است که در مناطق پرجمعیت بمانند، اما آن ها می توانند به مدت میلیون ها سال در هوای خشک و سرد قطب جنوب دوام بیاورند
[ترجمه گوگل]هو، توضیح داد، برای میلیونها سال در آب و هوای خشک و سرد در قطب جنوب، افراطگرایی باعث می شود که شهاب سنگ ها در مناطق پرجمعیت قرار گیرند

6. The period of literary and artistic efflorescence has come.
[ترجمه ترگمان]دوره ادبی و هنری efflorescence آمده است
[ترجمه گوگل]دوران طغیان ادبی و هنری به وجود آمده است

7. The period from 1946 to 1969 was the efflorescence of English comparative law.
[ترجمه ترگمان]دوره از ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۹، efflorescence قانون تطبیقی انگلیسی بود
[ترجمه گوگل]دوره سالهای 1946 تا 1969 موجب تشدید قوانین تطبیقی ​​انگلیسی شد

8. The generant course, inherence mechanism, and cause of efflorescence of adhesive and grout for tile and stone after construction, and control measures were introduced.
[ترجمه ترگمان]دوره generant، مکانیسم inherence، و علت of چسب و دوغاب برای کاشی و سنگ پس از ساخت، و اقدامات کنترلی معرفی شدند
[ترجمه گوگل]دوره مولد، مکانیزم ذاتی و علت انقباض چسب و جلا برای کاشی و سنگ پس از ساخت، و اقدامات کنترل شده معرفی شد

9. And it may leads to impracticable structure and coast risks in the rainy and efflorescence areas.
[ترجمه ترگمان]و ممکن است منجر به ساختار غیرعملی و خطرات ساحلی در مناطق بارانی و efflorescence شود
[ترجمه گوگل]و این ممکن است به ساختار غیرقابل اجرایی و خطرات ساحل در مناطق بارانی و طوفان منجر شود

10. Books, periodicals, and people began pouring into China from the West, setting the stage for a new efflorescence in the training of artists.
[ترجمه ترگمان]کتاب ها، نشریات ادواری و مردم از غرب به چین سرازیر شدند، و صحنه را برای a جدید در آموزش هنرمندان تنظیم کردند
[ترجمه گوگل]کتاب ها، نشریات و مردم شروع به ریختن چین از غرب کردند، مرحله ای را برای شکوفایی جدید در آموزش هنرمندان ایجاد کرد

11. Manufacturing failed to compensate for the losses, even if a cultural efflorescence led by the Beatles accompanied the economic woes.
[ترجمه ترگمان]تولید نتوانست خسارات را جبران کند، حتی اگر یک efflorescence فرهنگی به رهبری بیتلز با مشکلات اقتصادی همراه باشد
[ترجمه گوگل]ساخت نتواند جبران خسارات را، حتی اگر یک برداشت فرهنگی به رهبری بیتلز موجب نگرانی های اقتصادی شود

12. The observers who chanced to be present at the house of old Jolyon Forsyte in Stanhope Gate, might have seen the highest efflorescence of the Forsytes.
[ترجمه ترگمان]ناظران کسانی که بر حسب اتفاق در خانه of پیر در دروازه استنهوپ شرکت می کردند، ممکن بود بزرگ ترین efflorescence of را دیده باشند
[ترجمه گوگل]ناظران که در خانه قدیمی Jolyon Forsyte در Stanhope Gate حضور داشتند، ممکن است بیشترین میزان فرسایش را دیده باشند

13. Note: A: Days before rachides appearance; B: Days before efflorescence.
[ترجمه ترگمان]نکته: یک: چند روز قبل از ظهور rachides؛ ب: چند روز قبل از efflorescence
[ترجمه گوگل]یادداشت: A: روز قبل از ظاهر rachides؛ ب: روز قبل از فرسودگی

14. Work on the temple continued until 432; the Parthenon, then, represents the tangible and visible efflorescence of Athenian imperial power, unencumbered by the depradations of the Peloponnesian War.
[ترجمه ترگمان]کار بر روی معبد تا سال ۴۳۲ ادامه یافت؛ پس از آن پارتنون، the ملموس و مشهود قدرت امپراطوری آتن را نشان می دهد، که از زمان جنگ Peloponnesian of بود
[ترجمه گوگل]کار بر روی معبد تا 432 ادامه داشت سپس پارتنون نمایانگر انباشت ملموس و قابل توجهی از قدرت امپراتوری آتن است، بدون تردید از وقایع جنگ پلوپونزیا

15. He stretches out a hand, smiling such as water of appearance, lead long a my hand, carefree once saw the flower efflorescence of street fall.
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز می کند، لبخند می زند، مثل آب ظاهر می شود، دراز می کشد، دستم را دراز می کند، و زمانی که گل flower پایین خیابان را دید، بی خیال می شود
[ترجمه گوگل]او یک دست را می کشاند، لبخند زدن مانند آب ظاهر، منجر به بلند مدت دست من، بدون رغبت یک بار شاهد شکوفایی گل سقوط خیابان

the period of Iran's literary and artistic efflorescence

دوران شکوفایی ادبی و هنری ایران


پیشنهاد کاربران

efflorescence ( شیمی )
واژه مصوب: شوره زنی
تعریف: تشکیل لایه ای معمولاً سفیدرنگ از نمک های محلول در آب بر سطوح خارجی موادی مانند سنگ و آجر و گچ، در هنگام خروج آب از سطح آنها و براثر وجود نمک ها یا قلیاهای آزاد


کلمات دیگر: