کلمه جو
صفحه اصلی

lacustrine


معنی : زیست کننده در دریاچه، دریاچهای، استخری
معانی دیگر : وابسته به دریاچه

انگلیسی به فارسی

دریاچه ای، زیست کننده در دریاچه، استخری


دریاچه، زیست کننده در دریاچه، دریاچهای، استخری


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to lakes; living in lakes; growing in lakes; formed in lakes

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] دریاچه ای
[زمین شناسی] دریاچه ای
[خاک شناسی] دریاچه ای
[آب و خاک] دریاچه ای

مترادف و متضاد

زیست کننده در دریاچه (صفت)
lacustrine

دریاچه ای (صفت)
lacustrine

استخری (صفت)
lacustrine

جملات نمونه

1. The mudstone reservoir was formed in lacustrine facies of lamellar marl in the deep water or semi-deep water sediment with tensional state.
[ترجمه ترگمان]مخزن mudstone در facies lacustrine از خاک lamellar در آب عمیق یا رسوب آب عمیق با حالت tensional شکل گرفت
[ترجمه گوگل]مخزن گرانول در فاز لارو از مارل ورقه ای در آب های عمیق یا رسوبات نیمه عمیق با حالت کشش شکل گرفته است

2. By contrastdark lacustrine mudstones on the southern Altyn tagh are moderate source rocks with hydrocarbon - generation potential.
[ترجمه ترگمان]توسط contrastdark lacustrine mudstones در بخش جنوبی آلتین tagh، صخره های منبع متوسط با پتانسیل تولید هیدروکربن وجود دارد
[ترجمه گوگل]در معرض سنگ های آهکی لوزار در جنوب Altyn tagh سنگ های منبع متوسط ​​با پتانسیل تولید هیدروکربن هستند

3. Eocene through lower Oligocene lacustrine shales and Oligocene through lower Miocene lacustrine and deltaic coaly shales are the mature source rocks.
[ترجمه ترگمان]؟ shales از طریق Oligocene lacustrine lower و Oligocene از طریق lacustrine Miocene lower و deltaic coaly coaly، the منبع بالغ می باشند
[ترجمه گوگل]ائوسن از طریق شیل های لاکوسستین پایین Oligocene و Oligocene از طریق لائوسین پایین و سواحل دلتای کویتی، سنگهای منبع بالغ هستند

4. Un - compensating lacustrine deposition, which is multi - resources, is dominated in the depression.
[ترجمه ترگمان]جبران سازی Un که منابع چند گانه است، در افسردگی حاکم است
[ترجمه گوگل]Un - جبران رسوب lacustrine، که چند منابع است، در افسردگی غالب است

5. The cap rocks are lacustrine mudstone and gypsiferous.
[ترجمه ترگمان]The lacustrine و gypsiferous هستند
[ترجمه گوگل]سنگهای کپسول، سنگ آهکی و کوهی هستند

6. This paper describes that the lacustrine carbonate of lower Tertiary Sha- hejie Formation in Bohai Bay is mostly terrigenous elastics-carbonate mixture rock.
[ترجمه ترگمان]این مقاله توضیح می دهد که کربنات lacustrine از تشکیل hejie Tertiary در خلیج Bohai عمدتا از سنگ ترکیبی elastics - کربنات استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله توصیف می کند که کربنات اسطوخودوس از سازند ترشیار شقایق پایین در خلیج بوخای عمدتا سنگ مخلوط الاستیسیته کربناته است

7. The main sedimentary facies in this area include lacustrine facies and gravity flow facies.
[ترجمه ترگمان]رخساره های رسوبی اصلی در این ناحیه عبارتند از lacustrine facies و رخساره های flow
[ترجمه گوگل]رخساره های رسوبی اصلی در این منطقه شامل رخساره های آبی و رخساره های جریان گرانشی هستند

8. Lacustrine source rocks provided resource for the oil and gas generation, and flood plain facies and paludal facies mudstone supplied cap rock for the reservoir accumulation.
[ترجمه ترگمان]سنگ های منبع lacustrine منبعی برای تولید نفت و گاز و رخساره های plain flood و paludal paludal mudstone که برای تجمع ذخایر سنگ تهیه می کردند
[ترجمه گوگل]سنگهای منبع Lacustrine منابع برای تولید نفت و گاز، و رخساره های دشت سیل و رخساره های paludal ارائه شده اند

9. Moreover, the lacustrine gypsum deposits indicate that the climate had been changed into colder and drier.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، رسوبات گچی lacustrine نشان می دهند که آب و هوا به سردتر و خشک تر تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، رسوبات گچ اسطوخودوس نشان می دهد که آب و هوا به خشک و خشک تر تبدیل شده است

10. While shore shallow lacustrine consists of mudflats and bank bars.
[ترجمه ترگمان]در حالی که lacustrine کم عمق ساحل شامل mudflats و میله های بانکی است
[ترجمه گوگل]در حالی که ساحلی ساحلی کم عمق شامل گلدان ها و میله های بانکی است

11. Ma, and lakes and top lacustrine deposits of Wudaoliang Group became base surface for erosion and peneplanation since Late Miocene, which formed planation surface or peneplain of the Tibetan Plateau.
[ترجمه ترگمان]Ma و دریاچه ها و رسوبات top گروه Wudaoliang از اواخر Miocene به سطح پایه تبدیل شدند که سطح planation یا peneplain فلات تبت را شکل دادند
[ترجمه گوگل]ما و دریاچه ها و رسوبات بلند دریاچه گروه وودولینگ به عنوان سطح پایه ای برای فرسایش و پراکندگی پس از میوسن پسین، شکل گرفتند که سطح زمین و یا پانپلین تپه تبت را تشکیل می داد

12. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

13. The result of the laboratory analysis of the lacustrine chemical sediment samples from Dongdagou in the Datong Basin shows that the chemical matter is a hydromagnesite.
[ترجمه ترگمان]نتیجه آنالیز آزمایشگاهی نمونه های رسوب شیمیایی lacustrine از Dongdagou در حوضه Datong نشان می دهد که ماده شیمیایی a است
[ترجمه گوگل]نتیجه تجزیه و تحلیل آزمایشگاهی نمونه های رسوبی شیمیایی از دریاچه Dongdagou در حوضه Datong نشان می دهد که ماده شیمیایی هیدرومغناطیس است

14. But the reservoirs of coastwise bar, lacustrine bay sandstone and shore sand occur in each tract.
[ترجمه ترگمان]اما مخازن آب زیرزمینی، ماسه سنگ lacustrine bay و شن های ساحل در هر قطعه رخ می دهند
[ترجمه گوگل]اما مخازن نوار ساحلی، ماسه سنگ خشتی و ماسه ساحلی در هر بخش رخ می دهد

15. A weathering - denuding surface separates the lacustrine strata and layer of the loess in the Tuoketuo mesa.
[ترجمه ترگمان]یک سطح آب و هوا - denuding لایه های lacustrine و لایه های لس در تپه Tuoketuo را از هم جدا می کند
[ترجمه گوگل]سطح هوشیاری - سطح دندانه ای لاشه ها و لایه های لوس در Tuoketuo mesa را جدا می کند


کلمات دیگر: