کلمه جو
صفحه اصلی

effluent


معنی : اب رو، فاضل اب، نهر فرعی، بخارج پخش کننده، منتشر شونده
معانی دیگر : برون شارنده، برون ریز (جاری به خارج یا جلو)، شاخابه، برون رود، ساری

انگلیسی به فارسی

به خارج پخش‌کننده، منتشر‌شونده، ساری، فاضلاب، نهر فرعی، آب‌رو


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: flowing forth.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a stream that flows out of a large body of water; outflow.

(2) تعریف: sewage or other liquid waste, esp. toxic waste, that flows into a body of water such as a river or lake.

• something which flows out; outflowing branch of a stream
flowing out
effluent is liquid waste material that comes out of factories or sewage works; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] سیال خروجی
[عمران و معماری] برون ریزی - فاضلاب خروجی
[صنایع غذایی] پساپ : فاضلاب یا دیگر مایعاتی است که از یک فرآیند به خارج از آن راه پیدا میکند و ممکن است تصفیه شده یا تصفیه نشده باشد.
[مهندسی گاز] بخارج پخش کننده، مایع بیرون ریزنده
[نساجی] پس آب - پساب
[معدن] پساب (جدایش)
[خاک شناسی] مواد خروجی
[آب و خاک] خروجی، 'فاضلاب، آبراهه فرعی، آبپخشان

مترادف و متضاد

اب رو (اسم)
reputation, name, canal, honor, credit, brow, eyebrow, effluent, gutter, runnel, prestige

فاضل اب (اسم)
sewage, sullage, effluent, sewerage

نهر فرعی (اسم)
effluent

بخارج پخش کننده (صفت)
effluent

منتشر شونده (صفت)
effluent, issuant

جملات نمونه

1. The chemical companies are poisoning our rivers with effluent.
[ترجمه ترگمان]شرکت های شیمیایی رودخانه های ما را با پساب مسموم می کنند
[ترجمه گوگل]شرکت های شیمیایی مسموم کردن رودخانه های ما با پساب است

2. The effluent from the factory was dumped into the river.
[ترجمه ترگمان]آب از کارخانه بیرون انداخته شده و به رودخانه انداخته شده بود
[ترجمه گوگل]پساب از کارخانه به رودخانه منتقل شد

3. The effluent from the factory makes the river unsafe for swimming.
[ترجمه ترگمان]پساب کارخانه، آب رودخانه را برای شنا کردن ناامن می کند
[ترجمه گوگل]پساب از کارخانه باعث می شود که رودخانه برای شنا شناور شود

4. Dangerous effluent from some chemical plants is being poured into the river through the town.
[ترجمه ترگمان]پساب خطرناک از برخی گیاهان شیمیایی به درون رودخانه از طریق شهر سرازیر می شود
[ترجمه گوگل]فاضلاب خطرناک برخی از کارخانه های شیمیایی به رودخانه از طریق شهر ریخته می شود

5. Radioactive material was mixed in/up the effluent.
[ترجمه ترگمان]مواد رادیو اکتیو در \/ بالا پساب مخلوط شده بودند
[ترجمه گوگل]مواد رادیواکتیو در پساب مخلوط شد

6. The effluent from the catalytic reactor is cooled and combined with an aqueous solution of a basic compound.
[ترجمه ترگمان]پساب از رآکتور کاتالیزوری سرد شده و با محلول آبی یک ترکیب اصلی ترکیب می شود
[ترجمه گوگل]پساب از راکتور کاتالیزوری خنک و با یک محلول آبی یک ترکیب اولیه ترکیب شده است

7. Substantial investment programmes in information technology and new effluent treatment plant to meet the latest regulatory requirements were also initiated.
[ترجمه ترگمان]برنامه های سرمایه گذاری قابل توجهی در فن آوری اطلاعات و کارخانه تصفیه پساب جدید برای پاسخگویی به آخرین الزامات قانونی نیز آغاز شده است
[ترجمه گوگل]برنامه های سرمایه گذاری قابل توجهی در زمینه فن آوری اطلاعات و تاسیسات تصفیه پساب های جدید برای برآورده شدن آخرین الزامات قانونی نیز آغاز شده است

8. Sugar-cane leftovers in fields, and by-products and effluent of the sugar-cane industry contain nutrients, essential aminoacids, and salts.
[ترجمه ترگمان]باقی مانده های نیشکر در مزارع و محصولات جانبی و پساب صنعت نیشکر حاوی مواد مغذی، مواد مغذی ضروری و نمک ها است
[ترجمه گوگل]باقی مانده های نیشکر در زمینه ها و محصولات جانبی و پساب صنعت قند نان حاوی مواد مغذی، اسید آمینه ضروری و نمک است

9. She could smell the chemical effluent off the agricultural land: she couldn't remember having noticed that stench before.
[ترجمه ترگمان]می توانست به خاطر بیاورد که قبلا این بوی زننده را دیده بود
[ترجمه گوگل]او می تواند پس مانده های شیمیایی را از زمین های کشاورزی بوجود بیاورد: او نمی توانست به یاد داشته باشد که متوجه این زخم شده بود

10. This is the largest recorded source of radioactive effluent in the world.
[ترجمه ترگمان]این بزرگ ترین منبع ثبت شده پساب رادیو اکتیو در جهان است
[ترجمه گوگل]این بزرگترین منبع ثبت شده از پساب های رادیواکتیو در جهان است

11. You lift the black hat and put the effluent inside, pull his arm and he roars his approval.
[ترجمه ترگمان]کلاه سیاه را بلند می کنید و effluent را داخل آن می گذارید، بازوی او را بکشید و سرش را به نشانه موافقت تکان می دهد
[ترجمه گوگل]شما کلاه سیاه را برداشته و پسزنی را در داخل قرار دهید، بازوی خود را بردارید و او را مورد تأیید قرار می دهد

12. Although we tend to think of industrial effluent, sewage is a more important source of pollution.
[ترجمه ترگمان]اگرچه ما تمایل داریم به پساب صنعتی فکر کنیم، فاضلاب منبع مهم آلودگی است
[ترجمه گوگل]اگر چه ما تمایل به فکر کردن به پساب های صنعتی، فاضلاب منبع مهمتری از آلودگی است

13. Projects covered by the deal include effluent treatment works and gas supplies to eliminate the use of brown coal.
[ترجمه ترگمان]پروژه های تحت پوشش این قرارداد عبارتند از کاره ای تصفیه پساب و ذخایر گاز برای از بین بردن مصرف زغال سنگ قهوه ای
[ترجمه گوگل]پروژه های تحت پوشش این معامله عبارتند از: کارهای درمان پساب و تامین گاز برای از بین بردن استفاده از زغال سنگ قهوه ای

14. Effluent in rural areas is usually discharged visibly into watercourses and can often be traced without much difficulty to its source.
[ترجمه ترگمان]effluent در مناطق روستایی معمولا به طور آشکاری در آبراهه ها تخلیه می شوند و اغلب می توان آن را بدون اشکال بسیار زیادی دنبال کرد
[ترجمه گوگل]فاضلاب در مناطق روستایی معمولا به طور قابل توجهی در جریان آب تخلیه می شود و اغلب بدون آنکه به منبع اصلی آن دچار مشکل می شود، قابل ردیابی است

پیشنهاد کاربران

پسماند مایع

در صنعت: پسماند، دور ریز مواد شیمیائی

اب هاى فاضلابى

پساب

effluent ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: جریان خروجی
تعریف: آب یا فاضلابی که پس از تصفیۀ کامل یا جزئی، از هر مخزن یا تصفیه‏خانه خارج می شود|||متـ . خروجی


کلمات دیگر: