1.
دستشویی،کاسه ی دستشویی
2. this washbasin is made of china
این دستشویی از چینی ساخته شده است.
3. There's a mirror above the washbasin.
[ترجمه نورزاده] یک آینه بالای روشویی هست
[ترجمه ترگمان]یه آینه بالای لگن هست
[ترجمه گوگل]یک آینه بیش از دستشویی وجود دارد
4. There is a ring of scum in the washbasin.
[ترجمه ترگمان]یه حلقه کثافت توی دست شویی هست
[ترجمه گوگل]حلقه ای از سرامیک در دستشویی وجود دارد
5. The washbasin had a small chip.
[ترجمه ترگمان]او یک تراشه کوچک داشت
[ترجمه گوگل]دستشویی یک تراشه کوچک داشت
6. There is a hole in my washbasin and the water is running away.
[ترجمه ترگمان]در دست my سوراخی وجود داره و آب داره از بین میره
[ترجمه گوگل]یک سوراخ در دستشویی من وجود دارد و آب در حال فرار است
7. In the mirror over the washbasin she applies pancake makeup, lipstick and eyeliner, and combs her hair.
[ترجمه ترگمان]در آیینه ای که روی دست شویی قرار دارد آرایش کلوچه ای، رژلب و eyeliner را اعمال می کند و موهایش را شانه می کند
[ترجمه گوگل]در آینه بیش از دستشویی، آرایش پنکیک، رژ لب و خط چشم را اعمال می کند و موهایش را شانه می کند
8. The guard usually sat by the washbasin in the hall, his hat balanced on his knee.
[ترجمه ترگمان]نگهبان معمولا کنار دست شویی در سرسرا نشسته بود و کلاهش روی زانویش بود
[ترجمه گوگل]گارد اغلب توسط صندلی حمام در سالن نشسته است، کلاه او متعادل است روی زانو
9. Moab is my washbasin, upon Edom I toss over Philistia I shout in triumph.
[ترجمه ترگمان]آب و مو هم به دست شویی من است و بر فراز Philistia معلق می مانم و با پیروزی فریاد می زنم
[ترجمه گوگل]موآب کابین من است، پس از Edom من پرتاب بیش از فیلیستا من در پیروزی فریاد می زنم
10. The washbasin shall be made of easy - to - clean and impervious material.
[ترجمه ترگمان]به دست شویی (به دست شویی)از مواد پاک و غیرقابل نفوذ اصلاح شده
[ترجمه گوگل]دستشویی باید از مواد تمیز و غیر قابل نفوذ ساخته شود
11. Moab is my washbasin, upon Edom I toss my sandal ; over Philistia I shout in triumph.
[ترجمه ترگمان]آب مو آب به دست من رسیده و من صندل هام را می اندازم هوا و در حال پیروزی فریاد می زنم
[ترجمه گوگل]Moab washbasin من است، پس از Edom من ساندویچ من؛ بیش از فیلیستای من پیروز می شوم
12. It paddled uncomfortably in a washbasin half filled with fresh water.
[ترجمه ترگمان]با ناراحتی به طرف لگن شویی رسیده بود که نصف آن با آب تازه پر شده بود
[ترجمه گوگل]آن را در ناحیه دستشویی پر از آب شیرین به طور غیرمعمول کم کرد
13. Bring me a washbasin and a pail.
[ترجمه ترگمان]یک لگن و یک طشت به من بده
[ترجمه گوگل]من یک دستشویی و بطری بیاورید
14. Our main products include toilet, washbasin, bidet, cabinet, urinal, faucet, bathtub and other bathroom accessories.
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی ما شامل دستشویی، washbasin، bidet، کابینت، لگن، شیر آب، وان حمام، وان حمام و سایر لوازم حمام هستند
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی ما عبارتند از توالت، دستشویی، بیتی، کابینه، ادرار، شیر، حمام و سایر لوازم حمام
15. Do not put shelves or bathroom cabinets immediately above the washbasin.
[ترجمه ترگمان]قفسه های حمام یا حمام را فورا بالای دست شویی قرار ندهید
[ترجمه گوگل]قفسه ها یا کابینت های حمام را بلافاصله بالای ظرفشویی قرار ندهید