کلمه جو
صفحه اصلی

quarry


معنی : شکار، منبع، صید، معدن سنگ، لاشه شکار، توده انباشته، شیشه آلماسی چهارگوش، اشکار کردن
معانی دیگر : (قطعه ی شیشه یا آجرکاشی و غیره) چهارگوش، لوزی، مربع، هر چیز مورد تعقیب، جسته، (حیوانی که مورد شکار است - به ویژه با سگ تازی یا قوش و غیره) فریسه، طعمه، چشته، سنگ استخراج کردن، (سنگ) برهیختن، شیشه الماسی چهارگوش

انگلیسی به فارسی

لاشه شکار، شکار، صید، توده انباشته، شیشه الماسی چهارگوش، اشکار کردن، معدن سنگ


معدن، معدن سنگ، شکار، صید، منبع، لاشه شکار، توده انباشته، شیشه آلماسی چهارگوش، اشکار کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: quarries
• : تعریف: a large open hole or pit dug for mining stone, marble, gravel, or the like.

- Work in the quarry had ceased long ago, and its huge expanse had filled with water from rain and underground springs.
[ترجمه ترگمان] کار معدن را مدت ها پیش متوقف کرده و پهنه وسیع آن از آب باران و چشمه های زیرزمینی پر شده بود
[ترجمه گوگل] کار در این معدن مدتها پیش متوقف شده بود و گستردگی وسیع آن از آبشارهای باران و چشمه های زیرزمینی پر شده بود
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: quarries, quarrying, quarried
مشتقات: quarriable (adj.)
(1) تعریف: to take, blast, or cut (stone, marble, or the like) from or as if from a quarry.

(2) تعریف: to excavate for use as a quarry.
اسم ( noun )
حالات: quarries
(1) تعریف: an animal hunted for food or sport.
مترادف: game, prey
مشابه: big game, catch, kill, take

- They lost track of their quarry at the river.
[ترجمه ترگمان] آن ها رد quarry را در رودخانه از دست دادند
[ترجمه گوگل] آنها مسیر معدن خود را در رودخانه را از دست دادند

(2) تعریف: anything that is sought or pursued.
مترادف: chase, prey
مشابه: big game, goal, mark, objective, prize, target, victim
اسم ( noun )
حالات: quarries
• : تعریف: something that is in the shape of a square or diamond, esp. a tile or small windowpane.

• pit where stone is mined; game, animals which are hunted; prey, victim; thing which is chased, object of a pursuit; windowpane; rich source of something
hew, chisel; dig, excavate, mine; look for, seek
a quarry is a place where large quantities of stone, slate, or minerals are dug out of the ground.
to quarry a stone or mineral means to remove it from a quarry by digging, drilling, or blasting.
a person's or animal's quarry is the animal that they are hunting; a formal use.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] معدن سنگ - استخراج کردن - معدنکاری - معدن شن و ماسه
[زمین شناسی] لاشه، معدن سنگ - مکانى که سنگ یا اسلیت استخراج مى شود. - مجموعه اى از شرایط یا پرسش هایى که اساس بازگرداندن اطلاعات را از پایگاه داده ها تشکیل مى دهند.
[معدن] معدن روباز (معادن روباز)

مترادف و متضاد

شکار (اسم)
game, chase, catch, prey, hunt, predation, ravin, quarry, victim, juicy bit

منبع (اسم)
original, cause, rill, source, provenance, fount, fountainhead, wellspring, headspring, quarry, parent, wellhead

صید (اسم)
prey, hunt, ravin, hunting, quarry

معدن سنگ (اسم)
quarry

لاشه شکار (اسم)
quarry

توده انباشته (اسم)
quarry

شیشه آلماسی چهارگوش (اسم)
quarry

اشکار کردن (فعل)
light, display, announce, air, unfold, reveal, bare, disclose, uncover, quarry, wreak

goal


Synonyms: aim, chase, game, objective, prey, prize, quest, ravin, victim


جملات نمونه

1. finally the police captured their quarry
بالاخره پاسبان ها شخصی را که در تعقیبش بودند دستگیر کردند.

2. The hunters lost sight of their quarry in the forest.
[ترجمه ترگمان]شکارچیان در جنگل quarry خود را گم کردند
[ترجمه گوگل]شکارچیان چشم انداز معدن خود را در جنگل از دست دادند

3. There's a burst water main in Quarry Road.
[ترجمه ترگمان]یک انفجار بزرگ آب در جاده ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]یک ردیف آب پشت سر هم در Road Quarry وجود دارد

4. Briefly, the hunter and his quarry glared at each other.
[ترجمه ترگمان]شکارچی و his به یکدیگر خیره شدند
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، شکارچی و معدن او در یکدیگر یکدیگر را تماشا کردند

5. This mountain was the site for a quarry.
[ترجمه ترگمان]این کوه، محل معدن سنگ بود
[ترجمه گوگل]این کوه، محل برای معدن بود

6. The photographers pursued their quarry through the streets.
[ترجمه ترگمان]عکاسان quarry را در خیابان ها تعقیب می کردند
[ترجمه گوگل]عکاسان از طریق خیابان ها، معدن خود را دنبال می کنند

7. The policeman watched his quarry go into a bar.
[ترجمه ترگمان]پلیس معدن را تماشا می کرد که به بار می رفت
[ترجمه گوگل]پلیس تماشای معادن خود را به یک نوار می دهد

8. Quarry tiles are a popular kitchen flooring.
[ترجمه ترگمان]کاشی های مورد نظر کاشی های کف آشپزخانه هستند
[ترجمه گوگل]کاشی های معدنی کف آشپزخانه محبوب هستند

9. A pall of yellow smoke hung over the quarry.
[ترجمه ترگمان]پرده دود زرد رنگ بالای معدن را پوشانده بود
[ترجمه گوگل]یک بطری از دود زرد روی این معدن افتاد

10. The hounds are getting close to their quarry.
[ترجمه ترگمان]سگ ها دارند به quarry نزدیک می شوند
[ترجمه گوگل]شکارچیان نزدیک به معادن خود می روند

11. Each sentence seems a quarry of rich meditations.
[ترجمه ترگمان]هر جمله یک معدن of غنی است
[ترجمه گوگل]هر جمله به نظر می رسد معدن مدیتیشن های غنی است

12. The few that did live near the quarry tended to wander off hurriedly in the opposite direction whenever they saw a nome.
[ترجمه ترگمان]چند نفری که در کنار معدن زندگی می کردند، با شتاب در جهت مخالف حرکت می کردند و هر وقت یک nome را می دیدند، با شتاب در جهت مخالف حرکت می کردند
[ترجمه گوگل]چند نفر که در نزدیکی معدنکاری زندگی میکردند، هر زمان که نوم را دیدند، به سرعت به سمت مقابل حرکت کردند

13. Traditionally, flooring is of flagstones or quarry tiles, softened by rugs or matting.
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی کفپوش چوبی یا کاشی های معدنی است که با فرش یا matting نرم می شود
[ترجمه گوگل]به طور سنتی، کفپوش از سنگ فرش یا کاشی های معدنی، نرم شده توسط فرش یا مات کردن است

14. In a disused limestone quarry we tackled one of these obstacles safely, once we had been told how to do it.
[ترجمه ترگمان]در یک معدن سنگ آهک متروکه، وقتی به ما گفته شد که چگونه این موانع را انجام دهیم، به طور ایمن از یکی از این موانع عبور کردیم
[ترجمه گوگل]در یک معدن سنگ آهک غیرقانونی، ما با ایمن بودن یکی از این موانع را کنار گذاشتیم، زمانی که ما گفته شد که چگونه این کار را انجام دهیم

15. The site is a former quarry which is now managed for wildlife, informal recreation, environmental education and timber production.
[ترجمه ترگمان]این محل یک معدن سنگ معدن است که در حال حاضر برای حیات وحش، تفریح غیر رسمی، آموزش محیط زیست و تولید الوار مدیریت می شود
[ترجمه گوگل]این سایت یک معدن سابق است که در حال حاضر برای حیات وحش، تفریح ​​غیر رسمی، آموزش زیست محیطی و تولید چوب مدیریت می شود

Finally the police captured their quarry.

بالأخره پاسبان‌ها شخصی را که در تعقیبش بودند دستگیر کردند.


Marble is quarried in several parts of Iran.

در چندین جای ایران مرمر استخراج می‌شود.


پیشنهاد کاربران

معادن مواد اولیه سیمان خصوصا سنگ آهک، خاک رس ، سنگ گچ و امثال آنها

a person who is the aim of an attack ( especially a victim of ridicule or exploitation ) by some hostile person or influence
فردی که هدف مسخره یا سواستفاده باشد.

سنگ ساختمانی ( معدن )

معدنِ سنگ
شکار - صید
استخراج کردن
معدن کاوی کردن



noun
[count] :
🔴a place where large amounts of stone are dug out of the ground
🔵a limestone quarry



noun
[singular] :
🔴an animal or person that is being hunted or chased
🔵The dogs chased their quarry
🔵The detective followed his quarry into a nightclub



verb
🔴1 : to dig or take ( stone or other materials ) from a quarry
[ obj] —
often used as ( be ) quarried
🔵Limestone is quarried in this area
🔵The stone used for these buildings was quarried from a nearby site
[no obj]
🔵an area where workers are quarrying for limestone
2 [ obj] :
🔴 to make a quarry in ( a place ) — usually used as ( be ) quarried
🔵This area has been quarried for limestone.



توجه کنید اول معدن رو میسازن بعد استخراج شروع میشه

a quarry= a large artificial hole in the ground where stone is dug for use as building material
طبق کتاب vacabulary for ielts

فرقش با mine در اینه که mine زیر زمین حفر میشه و در واقع زیر یک سقف کار میکنند و برای استخراج فلزات و زغال سنگ کاربرد داره/ اما quarry یک حفره ای هست که روی زمین حفر میکنند و سقفی نداره و برای استخراج مصالح ساختمانی مثل انواع سنگ ها به کار میره

. E. g
Archaeologists excavating in Jerusalem have discovered a vast 💥quarry💥 dating from 2, 000 years ago ( Second Temple period )
. . .
The 💥quarry💥, only part of which has been excavated, covers approximately 600 m2 ( 0. 15 acres ) , but was at least two or three times larger
. . .
The massive building blocks extracted from it measured 1. 5 x 2 m ( 5 x 6. 6 feet )

شکار تحت تعقیب


کلمات دیگر: