کلمه جو
صفحه اصلی

decanter


معنی : تنگ
معانی دیگر : کوزه ی در دار

انگلیسی به فارسی

تنگ


فلفل دلمه ای، تنگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a stoppered, decorative glass bottle for serving wine, brandy, or the like.

• bottle in which wine or liquors are kept (especially one made of crystal or cut glass)
a decanter is a glass container that you use for serving wine, sherry, and so on.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] ظرف سرریزی
[نفت] مخزن رسوب

مترادف و متضاد

تنگ (اسم)
strait, flagon, stoup, decanter

vessel


Synonyms: bottle, canteen, carafe, container, cruet, flask, jug, magnum, pitcher, wine bottle


جملات نمونه

1. He picked up a crystal decanter of amber liqueur, set it down.
[ترجمه ترگمان]یک تنگ گیلاسی را برداشت و آن را پایین گذاشت
[ترجمه گوگل]او یک کریستال نوشیدنی از لیمو کهربا را برداشت، پایین آورد

2. Charles Winter presented him with a Gleneagles crystal decanter and 1glasses.
[ترجمه ترگمان]چارلز دووینتر او را با یک تنگ گیلاسی و یک گیلاس بزرگ به او هدیه کرد
[ترجمه گوگل]چارلز زمستان او را با یک کریستال Gleneagles و شیشه 1gly ارائه شده است

3. Sheffield presented an inscribed crystal whisky decanter and Leeds handed over an autographed shirt.
[ترجمه ترگمان]شفیلد یک تنگ بلور حاوی یک تنگ نقره و یک پیراهن امضا شده را به او داد
[ترجمه گوگل]شفیلد یک کریستال ریخته گری ویسکی را عرضه کرد و لیدز یک پیراهن خودکار را به دست آورد

4. He was reaching for the decanter.
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد تا تنگ را تنگ کند
[ترجمه گوگل]او برای فریزر میرفت

5. He was presented with a cut glass crystal decanter by senior purchasing manager David Bayston.
[ترجمه ترگمان]او با یک تنگ شیشه ای شیشه ای توسط مدیر خرید ارشد دیوید Bayston معرفی شد
[ترجمه گوگل]او توسط دیوید باینستون، مدیر خرید ارشد، با یک کریستال شیشه ای برش داده شد

6. He had half emptied Woolacombe's decanter, and yet his head was scarcely touched.
[ترجمه ترگمان]تنگ و نیمه خالی را خالی کرده بود و با این حال سرش به سختی خم شده بود
[ترجمه گوگل]او نصف فریزر Woolacombe را تخلیه کرده بود و سرش به ندرت لمس شد

7. Dish centrifugal separator (DCS) and Horizontal Decanter Centrifuge (HDC) are two kinds of high-speed rotating machines widely used in chemical engineering and food industry.
[ترجمه ترگمان]جداکننده گریز از مرکز (DCS)و decanter افقی Horizontal افقی (HDC)دو نوع ماشین های چرخان با سرعت بالا هستند که به طور گسترده در صنعت شیمی و مواد غذایی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]جداساز گریز از مرکز (DCS) و سانتریفیوژ افقی دکانتر (HDC) دو نوع ماشین های چرخش با سرعت بالا به طور گسترده ای در صنایع شیمیایی و صنایع غذایی استفاده می شود

8. For usage one should first rinse the decanter with water and later clean and dry it with Decant Cleaner.
[ترجمه ترگمان]برای استفاده، ابتدا باید تنگ را با آب آبکشی کنید و سپس آن را تمیز و خشک کنید
[ترجمه گوگل]برای استفاده اول ابتدا باید آب آشامیدنی را بشویید و سپس آن را با تمیزکننده Decant تمیز کنید و خشک کنید

9. O'Brien took the decanter by the neck and filled up the glasses with a dark - red liquid.
[ترجمه ترگمان]او بر این تنگ را گرفت و لیوان را با مایع قرمز تیره پر کرد
[ترجمه گوگل]O'Brien گرد و غبار را برداشت و عینک ها را با مایع تاریک قرمز پر کرد

10. The design method of a continuous decanter for liquid-liquid system was introduced and an engineering practical example given.
[ترجمه ترگمان]روش طراحی یک تنگ پیوسته برای سیستم مایع - مایع معرفی شد و یک نمونه عملی مهندسی داده شد
[ترجمه گوگل]روش طراحی یک دکوراتور پیوسته برای سیستم مایع مایع معرفی و یک مثال عملی مهندسی داده شده است

11. Magic Decanter for White Wine has different internal dimensions and flow rates.
[ترجمه ترگمان]استفاده از روش جادویی برای شراب سفید ابعاد داخلی متفاوتی دارد و سرعت جریان دارد
[ترجمه گوگل]سایز سحر و جادو برای شراب سفید دارای ابعاد مختلف داخلی و سرعت جریان است

12. The design and application of a new style decanter was studied in this paper.
[ترجمه ترگمان]طراحی و کاربرد یک تنگ سبک جدید در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در این مقاله طراحی و کاربرد یک دکارت کننده سبک جدید مورد بررسی قرار گرفت

13. The Lalique decanter was created using the "cire perdue" or "lost wax" method.
[ترجمه ترگمان]تنگ Lalique با استفاده از روش \"cire perdue\" یا \"از دست دادن موم\" ایجاد شد
[ترجمه گوگل]فلفل Lalique با استفاده از روش 'cire perdue' یا 'موم گمشده' ایجاد شد

14. The revolving decanter is an important equipment in the SBR process.
[ترجمه ترگمان]تنگ چرخش، یک ابزار مهم در فرآیند SBR است
[ترجمه گوگل]فریزر چرخشی یکی از تجهیزات مهم در فرآیند SBR است

15. Wait. The decanter is still half full. '
[ترجمه ترگمان] صبر کن ببینم تنگ هنوز پر است
[ترجمه گوگل]صبر کن فریزر هنوز نیمه پر است '

پیشنهاد کاربران

decanter ( شیمی )
واژه مصوب: سرریزکن
تعریف: ظرفی برای جدا کردن دو مایع امتزاج‏ناپذیر یا ذره‏های معلق جامد در مایع، پس از ته‏نشین شدن آنها


کلمات دیگر: