کلمه جو
صفحه اصلی

hashish


معنی : حشیش، بنگ
معانی دیگر : (از ریشه ی عربی) حشیش (hasheesh هم می نویسند)، hasheesh حشیش

انگلیسی به فارسی

( hasheesh ) حشیش، بنگ


حشیش، بنگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the dried flowers, tops, and leaves of the hemp plant, or the narcotics extracted from them esp. for smoking.

• marijuana, leaves and flowers of the indian hemp plant (used as a narcotic)
hashish is a drug made from the hemp plant which some people smoke in cigarettes. hashish is illegal in many countries.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] حشیش (hasheesh هم می نویسند)

مترادف و متضاد

حشیش (اسم)
marijuana, marihuana, kef, hashish, hemp

بنگ (اسم)
kef, hashish, hemp

cannabis resin


Synonyms: black hash, black oil, cannabis, dope, drug, ganja, grass, hash, hemp, marijuana, narcotic, pot


جملات نمونه

1. They cultivated work of sorts, trading in hashish, black market currency, and smuggled radios and other consumer goods.
[ترجمه ترگمان]آن ها هر نوع کار، تجارت در حشیش، پول بازار سیاه، و قاچاق رادیو و دیگر کالاهای مصرفی را پرورش دادند
[ترجمه گوگل]آنها نوعی کار را انجام دادند، تجارت در حشیش، بازار سیاه بازار و رادیوهای قاچاق و دیگر کالاهای مصرفی را کشتند

2. Hashish pills cost about twenty-five centimes a day and there is no evidence that Modigliani took anything else.
[ترجمه ترگمان]Hashish برای هر روز حدود بیست و پنج سانتیم قیمت داشت و هیچ مدرکی وجود نداشت که او چیز دیگری داشته باشد
[ترجمه گوگل]قرص هشیش حدود 25 سانتیم در روز هزینه می شود و هیچ شواهدی وجود ندارد که مودیلیانی چیز دیگری را انجام دهد

3. Rafiq says that storing hashish inside the skin of a freshly-slaughtered sheep is the only way to keep it from going stale.
[ترجمه ترگمان]رفیق می گوید که نگهداری حشیش در داخل پوست گوسفند تازه ذبح، تنها راه جلوگیری از کهنه بودن آن است
[ترجمه گوگل]رفیق می گوید که نگهداری حشیش در داخل پوست گوسفند تازه کشتار تنها راه جلوگیری از آن است

4. Ah, yes, the hashish is beginning its work.
[ترجمه ترگمان]آه، بله، حشیش کار خود را آغاز کرده است
[ترجمه گوگل]آه بله، حشیش کار خود را آغاز می کند

5. Hashish: Hallucinogenic drug preparation derived from resin from the flowers of hemp plants.
[ترجمه ترگمان]حشیش: تهیه مواد مخدر ناشی از رزین از گل های گیاه شاهدانه
[ترجمه گوگل]هشیش: آماده سازی داروهای هالوسیوژنیک حاصل از رزین از گل گیاهان کنف

6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

7. He bought some roach clips and hashish pipes at the head shop.
[ترجمه ترگمان]او مقداری چوب ماهیگیری و لوله های حشیش را در بالای مغازه خرید
[ترجمه گوگل]او در فروشگاه سرآشپز برخی از کلیپ ها و لوله های حشیش را خریداری کرد

8. But Ah was out where the poppy grows so Ah started on hashish and stuff like that.
[ترجمه ترگمان]اما من از جایی که the رشد می کنه، حشیش و این جور چیزا شروع می شه
[ترجمه گوگل]اما آه کجا خشخاش می کرد تا آه شروع به حشیش و چیزهای مشابه کرد

9. The police moved in as the three loaded part of a haul of 200 kilos of hashish into a warehouse near Madrid.
[ترجمه ترگمان]پلیس به عنوان سه بخش بار حمل ۲۰۰ کیلوگرم حشیش در یک انبار نزدیک مادرید حرکت کرد
[ترجمه گوگل]پلیس به عنوان سه قسمت بارگیری از حمل 200 کیلو حشیش به یک انبار در نزدیکی مادرید منتقل شد

10. The police say they haven't the time or resources to worry about hashish.
[ترجمه ترگمان]پلیس می گوید که آن ها زمان یا منابع لازم برای نگرانی در مورد حشیش را ندارند
[ترجمه گوگل]پلیس می گوید آنها زمان و منابع برای نگرانی در مورد حشیش ندارند

11. When he breathed out his eyes disappeared momentarily behind a haze of hashish.
[ترجمه ترگمان]وقتی که نفسش را بیرون آورد، لحظه ای پشت توده ای از حشیش ناپدید شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او از چشمان نفس کشید، لحظات خود را در پشت حصاری حشیش ناپدید شد

12. He seldom took them when he was alone, and he never had his own supplier, relying on doctor friends to procure hashish, opium, and, on one occasion, mescaline .
[ترجمه ترگمان]او به ندرت آن ها را می برد، وقتی تنها بود و هیچ وقت تهیه کننده خودش را نداشت، به دوستان دکتر اعتماد کرده بود که حشیش، تریاک و یک مورد خاص بیاورد
[ترجمه گوگل]او به ندرت وقتی که او تنها بود، آنها را گرفت، و او هرگز تامین کننده خود، متکی به دوستان دکتر برای تهیه حشیش، تریاک و، در یک مورد، مشکالین بود

13. The active ingredient, tetrahydrocannabinol ( THC ), makes up 10 - 15 % of hashish.
[ترجمه ترگمان]جز فعال، tetrahydrocannabinol (THC)، ۱۰ تا ۱۵ درصد از حشیش را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده فعال، تتراهیدروککانبینل (THC)، 10 تا 15 درصد از حشیش را تشکیل می دهند

14. AMEDEO MODIGLIANI, an Italian Jew who painted mostly in France, craved many things during his short, unhappy life: hashish, absinthe, women.
[ترجمه ترگمان]amedeo modigliani، یک یهودی ایتالیایی که بیشتر در فرانسه نقاشی می کرد، در طول زندگی کوتاه و unhappy به چیزهای زیادی نیاز داشت: حشیش، سنت absinthe، زنان
[ترجمه گوگل]AMEDEO MODIGLIANI، یهودی ایتالیایی که اغلب در فرانسه نقاشی می کند، در طول زندگی کوتاه و ناراضی خود، چیزهای زیادی را به دنبال داشت: هاشش، آویشن، زنان

15. Their drug of choice was a potent intoxicant they called hashish.
[ترجمه ترگمان]قاچاق مواد مخدر آن ها چیزی به نام intoxicant بود که به آن ها حشیش داده می شد
[ترجمه گوگل]داروهای انتخابی آنها یک سموم قوی بودند که آنها را هشیش نامیدند


کلمات دیگر: