کلمه جو
صفحه اصلی

walkway


معنی : گردشگاه
معانی دیگر : راه (به ویژه راه سر پوشیده برای قدم زنی)، گذر، دالان

انگلیسی به فارسی

گردشگاه


راهرو، گردشگاه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a path or passage designed for use by pedestrians.
مشابه: alley, ambulatory

• esplanade; walking path, passage
a walkway is a outdoor footpath that is raised above the ground.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] پیاده رو
[زمین شناسی] رهرو

مترادف و متضاد

گردشگاه (اسم)
park, walk, promenade, esplanade, walkway, purlieu

جملات نمونه

1. The two skyscrapers were connected by a vertiginous walkway.
[ترجمه ترگمان]دو آسمان خراش ها به یک پیاده رو متصل شده اند
[ترجمه گوگل]دو آسمان خراش توسط یک راهرو جادویی متصل شده بود

2. A covered walkway joins the two buildings.
[ترجمه ترگمان]یک پیاده رو سرپوشیده به دو ساختمان متصل شد
[ترجمه گوگل]یک راهرو پوشش داده شده به دو ساختمان اضافه شده است

3. Fear stalks every dark stairwell and walkway.
[ترجمه ترگمان]ترس در هر پلکان و گذرگاه تاریک وجود دارد
[ترجمه گوگل]ترس هر پله و راهروی تاریک است

4. Reluctantly she stepped on to a moving walkway that carried her through a mishmash of exotic atmospheres.
[ترجمه ترگمان]او با بی میلی به طرف پیاده رو حرکت کرد که او را از فضای عجیب و غریب بیرون برد
[ترجمه گوگل]ناخودآگاه او به یک راهرو حرکتی حرکت کرد که او را از طریق طغیان جوهای عجیب و غریب برد

5. So shocked, 1 had to lean against the walkway railing.
[ترجمه ترگمان]من که شوکه شده بودم، مجبور شدم به نرده پیاده رو تکیه کنم
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، شوکه شده بود، 1 باید بر روی نردبان راهپیمایی بماند

6. She pedals quickly down the walkway.
[ترجمه ترگمان]به سرعت روی پیاده رو پدال می زد
[ترجمه گوگل]او پدالاها را به سرعت راه میاندازد

7. But the Charles Bridge, with it brick-laid walkway and towering Gothic gateways, was the oldest.
[ترجمه ترگمان]اما پل چارلز با آن گذرگاه آجری و دروازه های بلند گوتیک، قدیمی ترین پل بود
[ترجمه گوگل]اما پل چارلز، با آن خیابان آجر و دروازه های گوتیک قوی، قدیمی ترین بود

8. It's reached by a pedestrian walkway through the treetops, well away from all roads.
[ترجمه ترگمان]با گذر عابر پیاده از میان شاخ و برگ درختان به آنجا رسیده و از همه جاده ها دور است
[ترجمه گوگل]این یک راه پیمایی عابر پیاده از طریق سطل زباله است که به دور از همه جاده ها است

9. A walkway from the street, set off from the sidewalk by a stone wall, led to a side entrance.
[ترجمه ترگمان]یک گذرگاه از خیابان، که از پیاده رو کنار دیوار سنگی جدا شده بود، به سمت ورودی کناری هدایت شد
[ترجمه گوگل]پیاده رو از خیابان، از دیوار سنگی از پیاده رو خارج شده، به ورودی جانبی منجر شد

10. The original cloisters are now a charming, shady walkway around an inner courtyard, the monks' cells now luxurious bedrooms.
[ترجمه ترگمان]محوطه اصلی اکنون یک پیاده رو زیبا و پر سایه است که اطراف یک حیاط داخلی وجود دارد، و سلول های monks در حال حاضر اتاق خواب های لوکس هستند
[ترجمه گوگل]کلاه های اصلی در حال حاضر یک خیابان جذاب و سایه دار در اطراف حیاط داخلی هستند، سلول های راهبان در حال حاضر اتاق خواب های لوکس

11. This bridge and others along the walkway have been cleaned and made safe.
[ترجمه ترگمان]این پل و بقیه در پیاده رو تمیز و ایمن شده اند
[ترجمه گوگل]این پل و دیگران در امتداد راهپیمایی پاک شده و ایمن شده اند

12. Some one constructed a stone walkway leading to the cairn, as though it were an altar.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها یک راهروی سنگی را بنا کرد که به سنگ بزرگی منتهی می شد، انگار که یک محراب بود
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها یک خیابان سنگی را که منجر به جبهه می شود ایجاد می کند، همانطور که یک محراب بود

13. Visitors travel through the exhibit on a wooden walkway similar to the wood and rope bridges in adventure movies.
[ترجمه ترگمان]بازدیدکنندگان در یک پیاده رو چوبی شبیه به چوب و پل های متحرک در فیلم های ماجراجویانه به این نمایشگاه سفر می کنند
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان از طریق نمایشگاه در یک راهپیمایی چوبی شبیه پل های چوبی و طناب در فیلم های ماجراجویی سفر می کنند

14. Place the rectangular walkway beneath the door, securing with a little icing.
[ترجمه ترگمان]راه گذر را زیر در، در حالی که با کمی مواد یخی تزیین شده بود، جا به جا کن
[ترجمه گوگل]راهپیمایی مستطیلی را در زیر درب قرار دهید، آن را با کمی یخ زدگی نگه دارید

پیشنهاد کاربران

پل عابرپیاده

گذرگاه
راه باریک برای قدم زدن و عبور کردن
مسیری که از درب حیاط تا خانه وجود دارد


کلمات دیگر: