کلمه جو
صفحه اصلی

milled


آسیاب شده، خرد شده، آرد شده، کوبیده شده، کنگره دار

انگلیسی به فارسی

آسیاب شده، خرد شده، آرد شده، کوبیده شده


(سکه) لبهدار


مالت، اسیاب کردن، کنگره دار کردن، عمل اسیاب کردن


دیکشنری تخصصی

[نساجی] پارچه نمد شده

جملات نمونه

1. milled barley
جو آسیاب کرده

2. we milled the corn coarse
ذرت ها را درشت آسیا کردیم.

3. Dozens of people milled around Charing Cross Road and Denmark Street.
[ترجمه ترگمان]ده ها نفر از مردم در خیابان چرینگ کراس و خیابان Denmark شدند
[ترجمه گوگل]ده ها تن از مردم در اطراف چارینگ صلیب جاده و خیابان دانمارک

4. All our flours are milled using traditional methods.
[ترجمه ترگمان]همه flours ما از روش های سنتی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]تمام آرد های ما با استفاده از روش های سنتی خرد می شوند

5. English pound coins have milled edges.
[ترجمه ترگمان]سکه های دو پوندی انگلیسی به هم متصل شده اند
[ترجمه گوگل]سکه های پوند انگلیسی دارای لبه های خرد شده هستند

6. They milled around the ballroom with video cameras.
[ترجمه ترگمان]اونا تو سالن رقص با دوربین های ویدیویی محاصره شدن
[ترجمه گوگل]آنها در اطراف سالن رقص با دوربین های ویدئویی می چرخیدند

7. The grain is still milled locally.
[ترجمه ترگمان]گندم هنوز به صورت محلی تعویض نشده است
[ترجمه گوگل]غلات هنوز هم به صورت محلی خرد شده است

8. Then they are stoneground or mechanically milled and sieved.
[ترجمه ترگمان]در این صورت stoneground یا mechanically و sieved
[ترجمه گوگل]سپس آنها سنگ گرانبها یا مکانیکی میشوند و سوراخ می شوند

9. Shaken survivors milled about the lobby awaiting word on when they could leave Cairo.
[ترجمه ترگمان]بازماندگان پریشان، در حالی که می توانستند قاهره را ترک کنند، منتظر شنیدن خبر شدند
[ترجمه گوگل]بازماندگان متزلزل در حالی که از قاهره میگذشتند در مورد لابی انتظار میرفتند

10. Cake flour, which is milled from a soft wheat, has a finer texture and a lower gluten content.
[ترجمه ترگمان]آرد، که از یک گندم نرم استفاده می شود، بافت بهتری دارد و دارای محتوای گلوتن پایینی می باشد
[ترجمه گوگل]آرد کیک، که از گندم نرم خرد شده است، دارای بافت ضخیم تر و محتوای گلوتن پایین تر است

11. Mark logs and milled lumber from the older trees, giving consumers a choice of boycott.
[ترجمه ترگمان]علامت گذاری و الوار بریده شده از درختان قدیمی تر، به مصرف کنندگان حق انتخاب را می دهد
[ترجمه گوگل]چوب مارپیچ و چوب خرد شده از درختان قدیمی تر، به مصرف کنندگان انتخاب تحریم

12. They milled together and dismounted, the two Myrcans immediately running to the rear to intercept the pursuit.
[ترجمه ترگمان]آن ها با هم جمع شدند و از اسب پیاده شدند و دو نفر به سرعت به طرف عقب دویدند تا از تعقیب کردن آن ها جلوگیری کنند
[ترجمه گوگل]آنها با هم جات و پیاده، دو Myrcans بلافاصله در حال اجرا به عقب برای رهگیری پیگیری

13. Then, I switched to old, soft aluminum, milled from a single block.
[ترجمه ترگمان]سپس با استفاده از آلومینیوم سبک و نرم را عوض کردم
[ترجمه گوگل]سپس من به آلومینیوم نرم، آلومینیومی قدیمی تبدیل شدم که از یک بلوک منفرد خرد شده بود

14. A large crowd milled there despite the cold wind which lashed face and hand.
[ترجمه ترگمان]با وجود باد سردی که صورت و دستش را به هم می زد، جمعیت زیادی جمع شدند
[ترجمه گوگل]جمعیت بزرگی در آنجا وجود دارد با وجود باد سرد که چهره و دست را چسبیده است

15. The crowd milled around chatting and exchanging tips, hawking and spitting, slurping tea and placing bets.
[ترجمه ترگمان]جمعیتی که در اطراف صحبت می کردند و نکاتی را رد و بدل می کردند، فریاد می زدند و تف می کردند، چای می خوردند و شرط بندی می کردند
[ترجمه گوگل]جمعیت در اطراف چت و مبادله راهنمایی، hawking و تف کردن، slurping چای و قرار دادن شرط

پیشنهاد کاربران

تراش خورده


کلمات دیگر: