کلمه جو
صفحه اصلی

litmus


معنی : تورنسل
معانی دیگر : (شیمی) تورنسل (ماده ی قرمز رنگی که از گلسنگ به دست می آید و در آزمایش ها و فراکافت های شیمیایی کاربرد دارد: در محیط بازی آبی می شود و در محیط اسیدی سرخ می شود)، ماده ابی رنگی که از بعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید

انگلیسی به فارسی

(شیمی) تورنُسُل (ماده‌ی قرمز رنگی که از گلسنگ به‌دست می‌آید و در آزمایش‌ها و فراکافت‌های شیمیایی کاربرد دارد، در محیط بازی آبی می‌شود و در محیط اسیدی سرخ می‌شود)


لکموس، تورنسل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a powder derived from lichens that turns blue in alkaline solutions and red in acid solutions, used as an indicator.

• blue coloring substance extracted from lichens which turns red in acids and is restored to blue in alkalis (used as a chemical indicator)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] شناساگر ،تورنسل ماده آبی رنگی که از برخی گلسنگ ها بدست می آید و در اثر اسید به رنگ قرمز و در اثر قلیا (باز) به رنگ آبی در می آید.
[نساجی] تورنسل

مترادف و متضاد

تورنسل (اسم)
litmus

جملات نمونه

1. litmus is an indicator of the presence of acid in a solution
لیتموس نشانه وجود اسید در محلول است.

2. a litmus test for election candidates
آزمون نهاد نمای نامزدهای انتخاباتی

3. Litmus paper can be used as an indicator of the presence of acid in a solution.
[ترجمه ترگمان]کاغذ Litmus را می توان به عنوان شاخصی برای حضور فسفریک اسید در محلول مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]کاغذ لاکتوز می تواند به عنوان یک شاخص از حضور اسید در یک محلول استفاده شود

4. The success of wind power represents a litmus test for renewable energy.
[ترجمه ترگمان]موفقیت نیروی باد نشان دهنده یک آزمایش قطعی برای انرژی های تجدیدپذیر است
[ترجمه گوگل]موفقیت نیروی باد نشان دهنده یک آزمایش لاکتوم برای انرژی های تجدید پذیر است

5. Litmus paper turns red in the presence of an acid.
[ترجمه ترگمان]کاغذ Litmus در حضور اسید قرمز می شود
[ترجمه گوگل]کاغذ سرخ شده در حضور اسید تبدیل به قرمز می شود

6. The outcome will be seen as a litmus test of government concern for conservation issues.
[ترجمه ترگمان]این نتیجه به عنوان یک آزمایش آرام از نگرانی های دولت برای مسائل حفاظت از محیط زیست دیده خواهد شد
[ترجمه گوگل]نتیجه به عنوان یک آزمایش لاکتوم نگرانی دولت در مورد مسائل مربوط به حفاظت دیده می شود

7. The mayoral election is regarded as the litmus test for the integrity of the electoral process.
[ترجمه ترگمان]انتخابات شهرداری به عنوان آزمونی برای انسجام روند انتخابات در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]انتخاب شهردارها به عنوان تست لقمانه برای یکپارچگی روند انتخابات محسوب می شود

8. Comparison is the only true litmus test of objectivity.
[ترجمه ترگمان]مقایسه تنها نمونه ای واقعی از بی طرفی واقعی است
[ترجمه گوگل]مقایسه تنها آزمون واقعی لاکتوم عینی است

9. In a drawer the litmus paper mused upon which way to turn.
[ترجمه ترگمان]شربت بنفشه روی یکی از کشوها بود که سر راهش قرار می گرفت
[ترجمه گوگل]در یک کشو، کاغذ لاکموس بر این عقیده بود که کدامیک از اینها به نوبه خود است

10. The litmus paper turned red when immersed in the liquid.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که غرق در مایع بود، کاغذ litmus قرمز شد
[ترجمه گوگل]کاغذ لاکتوم هنگام غوطه ور شدن در مایع قرمز شد

11. The case of travellers is something of a litmus test. Which way is implementation of the Children Act going?
[ترجمه ترگمان]پرونده مسافران، چیزی از آزمایش litmus است کدام راه اجرای قانون کودکان است؟
[ترجمه گوگل]مورد مسافران چیزی از یک آزمایش لاکتوم است کدام راه اجرای قانون کودکان است؟

12. The case of travellers is something of a litmus test.
[ترجمه ترگمان]پرونده مسافران، چیزی از آزمایش litmus است
[ترجمه گوگل]مورد مسافران چیزی از یک آزمایش لاکتوم است

13. What clearer laboratory or litmus test could there be to show that our methods are genuinely additional?
[ترجمه ترگمان]چه آزمایش clearer یا litmus می تواند نشان دهد که روش های ما واقعا اضافی هستند؟
[ترجمه گوگل]آزمایش آزمایشی و یا آزمایش لیکومتری بهتر میتواند نشان دهد که روشهای ما واقعا بیشتر است؟

14. Forbes, meanwhile, has made winning Arizona his litmus test for capturing the nomination.
[ترجمه ترگمان]در همان حال، او در حال برنده شدن برای کسب کاندید شدن در ایالت آریزونا است
[ترجمه گوگل]فوربز، در عین حال، تسلیم لیکرت آریزونا برای گرفتن نامزد شده است

15. The use of litmus paper furnishes another example of such a transformation.
[ترجمه ترگمان]استفاده از کاغذ litmus نمونه دیگری از این تحول را عرضه می کند
[ترجمه گوگل]استفاده از کاغذ لکوموس نمونه دیگری از چنین تحولاتی را ارائه می دهد

a litmus test

(شیمی) آزمایش تورنُسُل، (مجازی) محک


پیشنهاد کاربران

قرمز رنگ


کلمات دیگر: