کلمه جو
صفحه اصلی

locust


معنی : اقاقیا، ملخ
معانی دیگر : میگ (رجوع شود به: grasshopper)، رجوع شود به: seventeen-year locust، (گیاه شناسی) اقاقیا (robinia pseudoacacia از جنس acacia و خانواده ی pea)، اقاقیای آمریکایی، درخت لوکوست، چوب اقاقیای آمریکایی، چوب لوکوست، خرنوب

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) خرنوب، اقاقیا، (جانورشناسی) ملخ


ملخ، اقاقیا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of several grasshoppers that migrate in large swarms, damaging crops and other plants in their paths.

(2) تعریف: any of several cicadas, including the seventeen-year locust.

(3) تعریف: a North American tree that has compound leaves and bears dangling clusters of fragrant white flowers.

(4) تعریف: any of various similar or related trees, including the honey locust and the carob.

(5) تعریف: the hard, durable wood of such trees.

• grasshopper that has short antennae and migrates in swarms; cicada; north american tree; wood of the locust tree
locusts are large insects that are similar to grasshoppers and live in hot countries. they fly in large groups and eat crops.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] اقاقیا - دانه لوبیای لوکاست

مترادف و متضاد

اقاقیا (اسم)
acacia, locust

ملخ (اسم)
locust, cicada, cicala, grig, grasshopper, shrimp

جملات نمونه

1. a severe locust invasion
هجوم شدید ملخ

2. This illustration shows a vertical section through the locust.
[ترجمه ترگمان]این تصویر بخش عمودی از طریق ملخ را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این تصویر بخش عمودی را از طریق وحشی نشان می دهد

3. Growing close to the house was a gnarled locust tree.
[ترجمه ترگمان]به خانه نزدیک شدن درخت locust گره دار بود
[ترجمه گوگل]در حال رشد نزدیک به خانه یک درخت نارنیا درختی بود

4. Each Metropolitan held his locust stick in front of him.
[ترجمه ترگمان]هر Metropolitan locust را جلوی خود گرفته بود
[ترجمه گوگل]هر متروپولیتن جلوی خلخال خود را گرفت

5. The whirring of our locust jaws is what keeps you awake.
[ترجمه ترگمان]The of چیزی است که شما را بیدار نگه می دارد
[ترجمه گوگل]صدای جرنگ جرعه ی ماجرا چی است که شما را بیدار می کند

6. Locust Abortion Technician was a glorious mire, a glistening palace of ordure, a cataract of dysentery.
[ترجمه ترگمان]Locust Abortion، یک باتلاق باشکوه بود، یک قصر درخشان از ordure، یک آبشار اسهال خونی
[ترجمه گوگل]تکنسین سقط جنین یکی از غارهای شکوهمند، یک قصر زرق و برق دار، یک آب مروارید از بیماری دیازنتری بود

7. I first saw it in the locust on the dry ridges, about twenty years ago.
[ترجمه ترگمان]ابتدا آن را روی صخره های خشک در حدود بیست سال پیش دیدم
[ترجمه گوگل]ابتدا آن را در حدود 20 سال پیش در وحشی خشخاش دیدم

8. The yellow locust is another matter entirely.
[ترجمه ترگمان]ملخ های زرد به طور کامل یک ماده دیگر هستند
[ترجمه گوگل]وحشی زرد ماده دیگری است به طور کامل

9. PSV disease gradients were often observed from black locust mosaic trees into peanut fields.
[ترجمه ترگمان]شیب های ناشی از بیماری پی اس وی اغلب از درختان موزاییک سیاه به سمت مزارع بادام زمینی مشاهده می شد
[ترجمه گوگل]گرادیان بیماری PSV اغلب از درختان موزاییک سیاه پوست به مزارع بادام زمینی یافت می شود

10. Objective: To study the effect of Locust bean gum on lowering blood glucose.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر آدامس لوبیا در کاهش قند خون
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور بررسی اثر آدامس لوبیا بر کاهش قند خون

11. God can "restore the years that the locust hath eaten" (Joel 2:2; and He will do this when we put the whole situation and ourselves unreservedly and believingly into His hands.
[ترجمه ترگمان]خداوند می تواند \"سال هایی که ملخ خورده است را احیا کند\" (جوئل ۲: ۲)و این کار را زمانی انجام خواهد داد که ما کل وضعیت و خود را بدون قید و شرط در دستان او قرار دهیم
[ترجمه گوگل]خدا می تواند سالها را که سالاد نابود می کند بازگرداند (جوئل 2: 2؛ و او این کار را زمانی انجام می دهد که کلیه شرایط را به خود اختصاص داده و خود را بدون هیچ مشکلی و با اعتقاد به دست او قرار دهیم

12. Coniferous forest to plant-based, Akamatsu, black pine, black locust, oak Ma, Liu Ping was the dominant species, four distinct seasons, abundant rainfall, with summer holidays advantage.
[ترجمه ترگمان]جنگل Coniferous برای کاشت گیاه، Akamatsu، کاج سیاه، ملخ سیاه، مادر بلوط، لیو Ping، گونه های غالب، چهار فصل متمایز، بارش فراوان، و مزیت تعطیلات تابستانی بود
[ترجمه گوگل]جنگل های مخروطی برای گیاهان، Akamatsu، کاج سیاه و سفید، گیاه سیاه، بلوط Ma، لیو پینگ گونه غالب، چهار فصل مشخص، باران فراوان و مزایای استفاده از تابستان های تابستانی بود

13. The epipharynx of the oriental migratory locust is divided into central area, peripheral within the area, peripheral area and marginal area.
[ترجمه ترگمان]هجوم ملخ ها در شرق به مناطق مرکزی، محیطی و حاشیه ای تقسیم شده است
[ترجمه گوگل]Epipharynx مأخر روستایی مورچه به منطقه مرکزی، محیطی درون منطقه، منطقه محدوده و ناحیه حاشیه تقسیم می شود

14. Is one of the worst pest of the locust tree in Mei County.
[ترجمه ترگمان]یکی از بدترین آفت درخت ملخ در بخش Mei است
[ترجمه گوگل]یکی از بدترین آفات درخت نارون در شهرستان می باشد

15. Home locust tree ah, you grew up with me, but I you are away.
[ترجمه ترگمان]locust خانه آه، تو با من بزرگ شدی، اما من از تو دور شدم
[ترجمه گوگل]آه چوب خانه، آه من با من بزرگ شدی، اما تو دور هستی

پیشنهاد کاربران

ملخ

خرملخ


کلمات دیگر: