کلمه جو
صفحه اصلی

methylation

انگلیسی به فارسی

متیلاسیون


انگلیسی به انگلیسی

• replacement of hydrogen atoms with a methyl group (chemistry)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] متیلاسیون - متیله کردن

جملات نمونه

1. AIM To investigate the relation between methylation of plasma thrombomodulin ( TM ) gene promoter and coronary heart disease ( CHD ).
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی رابطه بین متیلاسیون DNA plasma پلاسما و بیماری های قلبی عروقی (TM)
[ترجمه گوگل]AIM برای بررسی ارتباط بین متیلاسیون پروموتر ترومبومودولین (TM) پلاسما و بیماری های قلبی عروقی (CHD)

2. BACKGROUND: Gene promoter methylation is an epigenetic event leading to gene silencing.
[ترجمه ترگمان]سابقه ژن ها یک رویداد epigenetic است که منجر به خفه کردن ژن ها می شود
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: متیلاسیون پروموتر ژن یک رویداد اپی ژنتیک است که منجر به خاموش شدن ژن می شود

3. In the histone code the methylation target is known as H K where K stands for lysine.
[ترجمه ترگمان]در کد histone، هدف متیلاسیون آن به H K شناخته می شود که در آن K در lysine lysine قرار دارد
[ترجمه گوگل]در کد هیستون، هدف متیلاسیون به عنوان H K شناخته شده است که K نام آن لیزین است

4. In malignant cell the pattern of DNA methylation, as well as the set of DNA methyltransferase activities, differs from that in normal cell.
[ترجمه ترگمان]در سلول بدخیم، الگوی متیلاسیون DNA، و همچنین مجموعه ای از فعالیت های methyltransferase DNA از آن در سلول معمولی متفاوت است
[ترجمه گوگل]در سلول های بدخیم، الگوی متیلاسیون DNA و همچنین مجموعه فعالیت های متیل ترانسفراز DNA متفاوت از آنچه در سلول های طبیعی است

5. Recent studies on DNA methylation and its regulatory enzymes, seem hot to researches of epigenetics.
[ترجمه ترگمان]مطالعات اخیر در مورد متیلاسیون DNA و آنزیم های تنظیم کننده آن، به نظر گرم می رسد تا تحقیقات درباره متیلاسیون DNA را انجام دهد
[ترجمه گوگل]مطالعات اخیر در مورد متیلاسیون DNA و آنزیم های تنظیم کننده آن به نظر می رسد برای بررسی اپی ژنتیک ها بسیار داغ است

6. Some methods could also determine the pattern of methylation or the degree of pectins acetylation.
[ترجمه ترگمان]برخی روش ها نیز می توانند الگوی متیلاسیون یا درجه of acetylation را مشخص کنند
[ترجمه گوگل]برخی از روش ها همچنین می توانند الگوی متیلاسیون یا درجه استیلات پکتین را تعیین کنند

7. In this paper, the methylation of biphenyl to 4-methylbiphenyl (4-MBP) over the zeolite catalysts was studied.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، the biphenyl به ۴ - methylbiphenyl (۴ - MBP)در مورد کاتالیست های زیولیت مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در این مقاله، متیلاسیون بیفنییل به 4-methylbiphenyl (4-MBP) بر روی کاتالیزورهای زئولیت بررسی شده است

8. Analysis of the resulting cytosine methylation patterns with the highest resolution is achieved after sodium bisulfite treatment, deaminating nonmethylated cytosines to uracil.
[ترجمه ترگمان]deaminating nonmethylated cytosines با اوراسیل، تجزیه و تحلیل الگوهای متیلاسیون DNA حاصل با بالاترین رزولوشن پس از درمان bisulfite سدیم بدست می آید
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل الگوهای متیلاسیون سیتوزین با بالاترین رزولوشن پس از درمان سدیم بیسولفیت به دست می آید، از بین بردن سیتوزین غیرمتریلی به اوراسیل

9. Furthermore, CpG methylation within the NF 2 promoter region was thoroughly analyzed.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، متیلاسیون DNA در منطقه پروموتور NF، به طور کامل آنالیز شد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، متیلاسیون CpG در ناحیه پروموتر NF 2 به طور کامل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت

10. In the end, the effects of methylation on the properties of uracil and adenine-uracil base pair have been investigated.
[ترجمه ترگمان]در پایان، اثرات متیلاسیون DNA با شناسه پاب کم adenine و آدنین مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در نهایت اثرات متیلاسیون بر خواص اوراسیل و جفت پایه آدنینی اوراسیل بررسی شده است

11. This "methylation" of GR appears to make the individual more tuned in or sensitised to stress, meaning that they will react to it quicker both mentally and hormonally.
[ترجمه ترگمان]این \"متیلاسیون\" به نظر می رسد که فرد را به دقت تنظیم شده و یا به استرس تبدیل کند، به این معنی که آن ها هم در ذهن و هم از لحاظ ذهنی سریع تر واکنش نشان خواهند داد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این 'متیلاسیون' GR منجر به ایجاد تنش بیشتر در افراد یا ایجاد حساسیت به استرس می شود، به این معنی که آنها به سرعت و به صورت ذهنی و هورمونی واکنش نشان می دهند

12. Frequencies of decrease in DNA methylation sites among cultivars were in this order: V2 V and R0 V27 showing more demethylation sites.
[ترجمه ترگمان]مقادیر کاهش در جایگاه های متیلاسیون DNA در این نوع cultivars به ترتیب مورد استفاده قرار گرفتند: V۲ V و R۰ V۲۷ که تعداد بیشتری از سایت های demethylation را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]فرکانس های کاهش در مکان های متیلاسیون DNA در میان ارقام در این ترتیب بود: V2 V و R0 V27، سایت های demethylation بیشتری را نشان می داد

13. In this article, the methylation and tumor, methylation and hematologic diseases, methylation detection methods, demethylation therapy in leukemia and so on are reviewed.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، the و تومور، متیلاسیون DNA و hematologic، روش های تشخیص methylation، demethylation درمانی در سرطان خون و غیره مورد بررسی قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، متیلاسیون و تومور، متیلاسیون و بیماری های هماتولوژیک، روش های تشخیص متیلاسیون، demethylation therapy در لوسمی و غیره بررسی شده است

14. Much of the review discusses studies of mercury methylation and the opposite process demethylation .
[ترجمه ترگمان]بخش اعظم این بررسی مطالعات of جیوه و فرآیند opposite را مورد بحث و بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]در بسیاری از بررسیها، مطالعات درباره متیلاسیون جیوه و پروتئین سازی فرآیند مخالف بحث شده است

پیشنهاد کاربران

متیل دار کردن یا متیلاسیون در شیمی به معنای افزایش یا جانشینی یک گروه متیل به یک مولکول است.

متیل دار شدن


کلمات دیگر: