کلمه جو
صفحه اصلی

moire


پارچه ی دارای نقش موجی (به ویژه از ابریشم)، خارا، موجدار

انگلیسی به فارسی

مویر


انگلیسی به انگلیسی

• silky or rayon-like fabric that is imprinted with a wavy design
(of fabric) wavy, watery (french)

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] موج الگوی غیر حقیقی در تصویر تلویزیونی بازسازی شده ناشی از ضربانهای تداخلی بین دو مجموعه از ساختارهای متناوب در تصویر، موجها می توانند در اثر تداخل بین الگوهایی در سوژه اصلی و شبکه هدف در ارتیکون تصویر، پایین الگوهای سوژه و الگوهای خط و نقاط فسفری لامپ تصویر رنگی ایجاد شوند .
[زمین شناسی] موجدار ،آبدارفلدسپاتی که ظاهری شبیه به ظاهر یک ابریشم آب گرفته دارد.
[نساجی] پارچه ابریشمی موج دار

جملات نمونه

1. A moire fringe unit monitors the horizontal azimuth of the beam as it sweeps so that it does not go out of alignment.
[ترجمه ترگمان]یک واحد حاشیه ای حاشیه ای، سمت افقی پرتو را در حین جاروب کردن، کنترل می کند تا از هم تراز خارج نشود
[ترجمه گوگل]یک ناحیه ی موآر، آئینه ی افقی پرتو را نظارت می کند، زیرا آن را می شکافد تا از هم ترازی خارج نشود

2. Moire pattern the result of superimposing half-tone screens at the wrong angle thereby giving a chequered effect on the printed half-tone.
[ترجمه ترگمان]الگوی Moire ناشی از اضافه کردن صفحات نیمه صدا در زاویه اشتباه است در نتیجه باعث ایجاد یک اثر مشبک بر روی نیمه صدا چاپی می شود
[ترجمه گوگل]الگوی Moire نتیجه تکمیل صفحه نمایش نیمه تون در زاویه اشتباه است و به این ترتیب یک اثر چکرز بر روی نیمه چاپ شده چاپ می شود

3. A clear moire pattern is obtained only when the model is negligible.
[ترجمه ترگمان]یک الگوی moire واضح تنها زمانی بدست می آید که مدل قابل چشم پوشی باشد
[ترجمه گوگل]الگوی مویر روشن فقط زمانی حاصل می شود که مدل ناچیز باشد

4. The computer gathers the image of moire fringe by USB camera.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر تصویر of را با دوربین USB جمع آوری می کند
[ترجمه گوگل]کامپیوتر با استفاده از دوربین USB تصاویری از نقاط موئر را جمع آوری می کند

5. The moire pattern is used to determine the strain and stress on the horizontal section through the pinhole centre.
[ترجمه ترگمان]از الگوی moire برای تعیین کشش و فشار بر روی بخش افقی از طریق مرکز pinhole استفاده می شود
[ترجمه گوگل]الگوی Muire برای تعیین فشار و فشار بر روی بخش افقی از طریق مرکز پین هاله استفاده می شود

6. Two test methods - the moire method and the photographic method were used .
[ترجمه ترگمان]دو روش آزمون - روش moire و روش عکاسی مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]دو روش آزمون - روش موریار و روش عکاسی استفاده شد

7. The feasibility of the virtual grating phase-shifting moire fringe method is achieved by comparing the results with those of ZYGO's.
[ترجمه ترگمان]امکان پذیر بودن روش حاشیه ای پنجره شبکه مجازی با مقایسه نتایج با those s حاصل می شود
[ترجمه گوگل]امکان مقایسه مجدد فریتای مجازی با روشهای موریس در مقایسه با نتایج ZYGO به دست می آید

8. Based on the Moire effect in shadow-casting of two coded masks a new kind of optical method is proposed to map phase variation on the object image with an extended incoherent illumination.
[ترجمه ترگمان]براساس تاثیر Moire در انتخاب سایه، یک نوع جدید از روش نوری برای نگاشت تغییر فازی در تصویر شی با یک روشنایی غیر همدوس طولانی ارائه شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس اثر Moire در سایه ریخته گری دو ماسک کد شده نوع جدیدی از روش نوری برای نشان دادن تغییرات فازی در تصویر شی با نور پردازی غیرمعمول پیشنهاد شده است

9. Moire pattern: Undesirable pattern caused by incorrect relative screen angle of two or more half-tone plates.
[ترجمه ترگمان]الگوی Moire: الگوی Undesirable ناشی از زاویه صفحه نمایش نسبی دو یا چند صفحه half
[ترجمه گوگل]الگوی Moire: الگوی نامطلوب ناشی از اشتباه بودن زاویه صفحه نمایش نسبی دو یا چند صفحه نیمه تن است

10. The moire fringes can be seen at an infinite distance, and its shape not only shows the direction to be corrected but also gives the deviation, distance in definite quantity.
[ترجمه ترگمان]حاشیه های moire را می توان در فواصل نامحدود مشاهده کرد و شکل آن نه تنها جهت اصلاح را نشان می دهد بلکه انحراف، فاصله در مقدار معین را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]حاشیه های مویر را می توان در فاصله بی نهایت مشاهده کرد، و شکل آن نه تنها نشان می دهد که جهت اصلاح، بلکه انحراف، فاصله را در مقدار مشخصی می دهد

11. Moire fiber grating ( MFC ) is a new kind of passive components.
[ترجمه ترگمان]شبکه فیبر نوری (MFC)یک نوع جدید از اجزای غیرفعال است
[ترجمه گوگل]فیبر موریار (MFC) نوع جدیدی از اجزای غیرفعال است

12. Door with windows, windows with Hishimonoides, moire pattern of lotus - day window lattice.
[ترجمه ترگمان]در با پنجره های باز، پنجره با پنجره های Hishimonoides، طرح ضد آفتاب نیلوفر آبی
[ترجمه گوگل]درب با پنجره ها، پنجره ها با Hishimonoides، الگوی زیبا از لوتوس - پنجره شبکه روز

13. Moire pattern caused by the cascade of periodic structures of LCD, Fresnel lens, and Lenticular lens, etc. is a key concern in designing a high quality LCD rear projection screen.
[ترجمه ترگمان]الگوی Moire ناشی از آبشاری کردن ساختارهای متناوب LCD، لنز Fresnel، و لنز lenticular و غیره یک نگرانی کلیدی در طراحی یک صفحه نمایش LCD با کیفیت بالا است
[ترجمه گوگل]الگوی Moire ناشی از آبشار ساختارهای دوره ای LCD، لنز Fresnel، و لنز Lenticular، و غیره یک نگرانی کلیدی در طراحی صفحه نمایش پروژکتور عقب با کیفیت بالا است

14. Moire because data grid overlay conflicts arising out of a smudged modules'tracking reseaus.
[ترجمه ترگمان]این مساله به این دلیل است که شبکه اطلاعاتی، تضادهای ناشی از شبکه ردیابی modules smudged را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]مایر به دلیل عدم وجود شبکه های اطلاعاتی در درگیری های ناشی از یک تحقیق در مورد نقاط ضعف


کلمات دیگر: