کلمه جو
صفحه اصلی

looming


معنی : بلندی

انگلیسی به فارسی

قریب الوقوع (اتفاق ناخوش آیند)، اتفاق ناگهانی


سرگردان، بلندی


دیکشنری تخصصی

[نساجی] بافندگی - بافتن - نخ کشی

مترادف و متضاد

بلندی (اسم)
elevation, lift, supremacy, height, altitude, looming, eminence, sublimity, exaltation, eminency, toft

پیشنهاد کاربران

قریب الوقوع ( چیز ناخوش آیند )

ضرب العجل

فاجعه

ناگهانی ظاهر شدن

از دور نمایان شدن

ناگهانی


نوظهور
نزدیک شونده


کلمات دیگر: