کلمه جو
صفحه اصلی

lingo


معنی : زبان ویژه، زبان صنفی و مخصوص طبقه خاص
معانی دیگر : (عامیانه) زبان (به ویژه زبان حرفه های مختلف)، زبان زرگری، پیشه گویش

انگلیسی به فارسی

زبان ویژه، زبان صنفی ومخصوص طبقه خاص


زبان، زبان ویژه، زبان صنفی و مخصوص طبقه خاص


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: lingoes
• : تعریف: language that is specialized or hard for outsiders to understand, such as a foreign language or the terms of a particular trade, study, or profession.
مشابه: argot, cant, idiom, jargon, language, patois, slang, tongue

• language used by a certain group or class of people; foreign language (derogatory)
a lingo is a foreign language, especially one which you cannot speak or understand; an informal word.
a lingo is also a range of vocabulary or a style of language which is used in a special context or by a small group of people; an informal word.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] وزنه

مترادف و متضاد

زبان ویژه (اسم)
idiom, cant, lingo

زبان صنفی و مخصوص طبقه خاص (اسم)
lingo

dialect spoken by a group


Synonyms: argot, cant, idiom, jargon, language, patois, patter, slang, speech, talk, tongue, vernacular, vocabulary


Antonyms: standard


جملات نمونه

1. lawyers' lingo
پیشه گویش وکلای دادگستری

2. i don't understand the lingo of physicians
من از زبان حرفه ای پزشکان سر در نمی آورم.

3. Don't use all that technical lingo try and explain in plain English.
[ترجمه ترگمان]تمام این زبان فنی را استفاده نکنید و در زبان انگلیسی ساده توضیح دهید
[ترجمه گوگل]از تمام لغات فنی استفاده نکنید و در انگلیسی ساده توضیح دهید

4. In record-business lingo, that means he wanted to buy the rights to the song and market it.
[ترجمه ترگمان]در زبان خود تجارت، به این معنی است که او می خواهد این حق را به آهنگ و بازار بخرد
[ترجمه گوگل]در ضبط صدای تجاری، به این معنی که او می خواست حقوق مربوط به آهنگ را بخرد و آن را به بازار عرضه کند

5. I don't speak the lingo.
[ترجمه ترگمان]من زبان عربی بلد نیستم
[ترجمه گوگل]من به حرف زدن صحبت نمی کنم

6. In Italy, of course, Stef can speak the lingo.
[ترجمه ترگمان]البته در ایتالیا، Stef می تواند زبان را به زبان آورد
[ترجمه گوگل]البته، در ایتالیا، استفان می تواند صحبت کند

7. He picked up the local lingo straight away.
[ترجمه ترگمان]زبان محلی را مستقیما از آنجا برداشت
[ترجمه گوگل]او صراحتا از زبان محلی بیرون رفت

8. He picked up the lingo right away, but I can't get any kind of fix on it.
[ترجمه ترگمان]او زبان را فورا بلند کرد، اما من نمی توانم هیچ گونه درستش کنم
[ترجمه گوگل]او صراحتا صاحب حرف زدن شد، اما نمیتوانستم هرگونه اصلاحاتی را بر روی آن انجام دهم

9. In the lingo of the Cold War, who had turned whom?
[ترجمه ترگمان]در میانه این جنگ سرد که به کی تبدیل شده بود؟
[ترجمه گوگل]در زبان جنگ سرد، چه کسی آن را تبدیل کرده است؟

10. In the lingo of modern thinking, the human is part of the loop.
[ترجمه ترگمان]در زبان نوین تفکر مدرن، انسان بخشی از این حلقه است
[ترجمه گوگل]انسان در تفکر مدرن، بخشی از حلقه است

11. "Deliver the package" is pilot lingo for dropping a bomb on a target.
[ترجمه ترگمان]\"تحویل بسته\" یک زبان آزمایشی برای انداختن بمب بر روی یک هدف است
[ترجمه گوگل]'تحویل بسته' برای یک بمب گذاری بر روی یک هدف، یک گواهینامه آزمایشی است

12. Economics is easy after you learn the lingo.
[ترجمه ترگمان]بعد از یادگیری زبان، اقتصاد آسان است
[ترجمه گوگل]پس از یادگیری زبان، اقتصاد آسان است

13. Both ActionScript and Lingo allow an object - oriented approach to programming.
[ترجمه ترگمان]هم ActionScript و هم lingo به یک رویکرد هدف محور برای برنامه نویسی اجازه می دهند
[ترجمه گوگل]هر دو ActionScript و Lingo اجازه می دهد یک رویکرد شی گرا به برنامه نویسی

14. It's fun to use the local lingo.
[ترجمه ترگمان]استفاده از زبان محلی جالب است
[ترجمه گوگل]سرگرم کننده برای استفاده از زبان محلی است

I don't understand the lingo of physicians.

من از زبان حرف‌های پزشکان سر در نمی‌آورم.


lawyers' lingo

پیشه گویش وکلای دادگستری


پیشنهاد کاربران

گویش

۱ - زبان، لهجه یا گویشی که با آن آشنا نیستید
strange or incomprehensible language or speech: such as. a : a foreign language.
It can be hard to travel in a foreign country if you don't speak the lingo.
۲ - اصطلاحات و لغات ویژه ای که در یک صنف، شغل یا حرفه خای کاربرد دارد بویژه در اینترنت و شبکه های اجتماعی
b : the special vocabulary of a particular field of interest
The book has a lot of computer lingo.

1زبان خارجه
2زبان مخصوص یک حرفه یا صنف که دارای اصطلاحات خاص خودش هست

به تعریف و تمایز جالبی د رمورد lingo و jargon برخوردم از seth godin که گفتم شاید بد نباشه اینجا مطرحش کنم:

Jargon vs. lingo
Jargon is intentionally offputting, and lingo reminds us how connected we are.

They might look similar, but the intent is what matters. Jargon is a place to hide, a chance to show off, a way to disconnect. Lingo, on the other hand, allows us to feel included.


special words that colleagues understand but other people might not

لوتره ( lowtare ) ، لُتَره، لوترا


کلمات دیگر: