1. loom large
(بزرگتر یا وحشتناک تر از آنچه که هست) به نظر آمدن،با هیبت ظاهر شدن
2. for men there was farming; for women, the loom
کار مردها کشاورزی بود و کار زنان بافندگی.
3. The old woman was weaving on her loom.
[ترجمه ترگمان]پیرزن سرگرم بافتن بود
[ترجمه گوگل]زن پیر بود که روی دامنش میچرخید
4. The issue of pay will loom large at this Easter's teacher conference.
[ترجمه ترگمان]موضوع پرداخت ها در این کنفرانس معلم عید پاک بزرگ خواهد شد
[ترجمه گوگل]مسئله پرداخت در این کنفرانس معلم عید پاک بزرگ خواهد شد
5. The shadow of a greater economic crisis loom large in most of the developed countries in the world.
[ترجمه ترگمان]سایه یک بحران اقتصادی بزرگ تر در بیشتر کشورهای توسعه یافته در جهان گسترده شده است
[ترجمه گوگل]سایه یک بحران اقتصادی بزرگتر در بسیاری از کشورهای توسعه یافته جهان وجود دارد
6. Food shortages loom in some parts of Africa.
[ترجمه ترگمان]کمبود مواد غذایی در برخی مناطق آفریقا در حال گسترش است
[ترجمه گوگل]کمبود غذا در بعضی مناطق آفریقا بوجود می آید
7. Two other potential problems loom large.
[ترجمه ترگمان]دو مشکل بالقوه دیگر بزرگ هستند
[ترجمه گوگل]دو مشکل دیگر بالقوه بزرگ هستند
8. Why do faces loom up in this way?
[ترجمه ترگمان]چرا این شکلی در حال شکل گیری است؟
[ترجمه گوگل]چرا چهره ها به این شکل چسبیده اند؟
9. Philomela accordingly turned to her loom.
[ترجمه ترگمان]فیلومل به طرف کارگاه بافندگی خود برگشت
[ترجمه گوگل]فیلوملا به این ترتیب به دامپینگش تبدیل شد
10. The point is simply to flag problems that loom ahead.
[ترجمه ترگمان]این نقطه به سادگی برای نشان دادن مشکلاتی است که جلو می آیند
[ترجمه گوگل]نکته این است که به سادگی پرچم مشکلی که پیش می آید
11. Giant electrical transmission towers loom over some of the bare lots.
[ترجمه ترگمان]برج های انتقال برق غول پیکر بر روی برخی از زمین های خالی ظاهر شده اند
[ترجمه گوگل]برج های انتقال الکتریکی غول پیکر بر روی برخی از قطعات لخت ظاهر می شوند
12. Ever. 22 October Tall buildings loom before me.
[ترجمه ترگمان] هیچوقت ساختمان های ۲۲ اکتبر پیش از من در حال شکل گیری است
[ترجمه گوگل]همیشه 22 اکتبر ساختمان های بلند ساختمان های قبل از من
13. The report appears content that such rhetorical gaps loom between the concrete evidence it amasses and the maxims it imparts.
[ترجمه ترگمان]این گزارش به نظر می رسد که چنین فاصله ای بین شواهد عینی و اصولی که آن بیان می کند، ظاهر می گردد
[ترجمه گوگل]این گزارش ظاهرا محتمل است که چنین شکافهای لفظی بین شواهد بنیادینی که در اختیار آنها قرار گرفته است، و معیارهایی که آن را در اختیار دارد، ظاهر می شود
14. Congressional elections loom next year; after that, maneuvering will start for the next presidential election.
[ترجمه ترگمان]انتخابات کنگره سال آینده آغاز خواهد شد؛ پس از آن، مانور برای انتخابات بعدی ریاست جمهوری آغاز خواهد شد
[ترجمه گوگل]انتخابات کنگره سال آینده؛ پس از آن، مانور برای انتخابات بعدی ریاست جمهوری آغاز خواهد شد
15. They added extensions, steam power and large loom sheds.
[ترجمه ترگمان]آن ها extensions اضافی، قدرت بخار و انبارهای بزرگ را اضافه کردند
[ترجمه گوگل]آنها افزودنی ها، قدرت بخار و انبارهای بزرگ فولادی را اضافه کردند