1. a limited company
شرکتی با مسئولیت محدود
2. a limited edition of commemorative stamps
یک دوره ی معدود از تمبرهای یادبود
3. a limited monarch
پادشاه مشروطه
4. a limited number of transfers will be accepted by the college
دانشگاه شمار معدودی (دانشجوی) انتقالی را خواهد پذیرفت.
5. bears have a limited feeding season
فصل تغذیه ی خرس ها محدود است.
6. my income is not limited to my salary
درآمد من محدود به حقوق ماهیانه ام نیست.
7. the author's scan is limited
رسایی این نویسنده محدود است.
8. the number of guests was necessarily limited
تعداد میهمانان ناچارا معدود بود.
9. the young man's experience was very limited
تجربه ی مرد جوان بسیار کم (یا محدود) بود.
10. she is a fine pianist but her repertoire is limited
او پیانو نواز خوبی است ولی قطعات محدودی را می تواند بزند.
11. the main thrust of modern technology has not been limited to camputers
رانش تکنولوژی جدید محدود به رایانه (کامپیوتر) نبوده است.
12. the man of prejudice is, afortiori, a man of limited mental vision
پر واضح است که آدم متعصب،بینش ذهنی محدودی نیز دارد.
13. Most people only have a limited amount of leisure time.
[ترجمه ترگمان]اکثر مردم فقط مقدار محدودی از اوقات فراغت دارند
[ترجمه گوگل]اکثر مردم تنها مقدار محدودی از اوقات فراغت دارند
14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
15. The offer is only available for a limited period.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد تنها برای یک دوره محدود موجود است
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد فقط برای یک دوره محدود در دسترس است
16. The company's manufacturing capability is quite limited.
[ترجمه ترگمان]قابلیت تولید شرکت بسیار محدود است
[ترجمه گوگل]قابلیت تولید این شرکت بسیار محدود است
17. I had limited communion with them.
[ترجمه ترگمان]با آن ها معاشرت می کردم
[ترجمه گوگل]من با آنها ارتباط داشتم
18. In life, then boring time, also are limited edition.
[ترجمه ترگمان]در زندگی، زمان خسته کننده نیز ویرایش محدودی دارد
[ترجمه گوگل]در زندگی، زمان خسته کننده نیز نسخه محدودی است
19. The campaign to stop drink-driving had only limited success.
[ترجمه ترگمان]این مبارزه برای توقف رانندگی فقط به موفقیت محدود شده بود
[ترجمه گوگل]کمپین برای جلوگیری از رانندگی با نوشیدن تنها موفقیت کمتری داشت