کلمه جو
صفحه اصلی

freestyle


(ورزش به ویژه کشتی و شنا) آزاد

انگلیسی به فارسی

آزادانه


(ورزش به‌ویژه کشتی و شنا) آزاد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a competitive swimming event in which the swimmers can use any stroke.

(2) تعریف: the crawl, in swimming.

(3) تعریف: competition in which the participants are relatively free from the required moves, styles, or ways of proceeding that are usual for that sport or activity.

- She had trouble in the required program, but she'll likely score better in the freestyle.
[ترجمه ترگمان] او به برنامه نیاز داشت، اما به احتمال زیاد در فری استایل کاری بهتر خواهد بود
[ترجمه گوگل] او مشکل در برنامه مورد نیاز بود، اما او احتمالا در آزادی آزادتر خواهد شد

• type of swim competition in which a swimmer may choose the type of stroke (from the standard groups of strokes); any improvised activity (especially in music)
freestyle refers to sports competitions, especially swimming and wrestling, in which competitors can use any style or method they like.
bohemian style, individualistic lifestyle or fashion

جملات نمونه

freestyle swimming

شنای آزاد


freestyle wrestling

کشتی آزاد


1. freestyle swimming
شنای آزاد

2. freestyle wrestling
کشتی آزاد

3. Purvis is down for the 200 metre freestyle event.
[ترجمه ترگمان]Purvis برای این رویداد ۲۰۰ متر آزاد است
[ترجمه گوگل]Purvis برای مسابقه 200 متری آزاد است

4. In competitions the categories are backst roke,breaststroke,butterfly, and freestyle.
[ترجمه ترگمان]در رقابت ها، این دسته ها عبارتند از: backst roke، پروانه، پروانه و آزاد
[ترجمه گوگل]در مسابقات دسته بندی ها عبارتند از: راک، برس، پروانه، و آزاد

5. He won the 400 metres freestyle.
[ترجمه ترگمان]او در شنای آزاد ۴۰۰ متر پیروز شد
[ترجمه گوگل]او 400 متر آزاد را برد

6. His freestyle looked soft and gentle next to all the churning power strokers.
[ترجمه ترگمان]فری استایل دوباره آرام و ملایم به همه the مواج و مواج نگاه کرد
[ترجمه گوگل]آزادی او به راحتی و با نشاط و درخشندگی در کنار همه قدرتهای قدرتمندی در حال چرخش ظاهر شد

7. It shows the world-record-setting 400 freestyle relay team on a victory stand.
[ترجمه ترگمان]این تیم رکورد جهانی شنای آزاد ۴۰۰ متر را در یک موضع پیروزی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این 400 رله آزادیخواه جهانی را در جایگاه پیروزی نشان می دهد

8. Foggo heads the women's distance freestyle category with maximum points,(sentence dictionary) her best event being the 800m.
[ترجمه ترگمان]Foggo در رده شنای آزاد زنان با بیش ترین امتیاز قرار دارد و بهترین رویداد او ۸۰۰ متر است
[ترجمه گوگل]Foggo رهبری رده آزاد آزادانه زنان را با حداکثر امتیاز (فرهنگ لغت جمله) بهترین رویداد خود را 800m است

9. She won the 800 metres freestyle.
[ترجمه ترگمان]او ۸۰۰ متر آزاد را برد
[ترجمه گوگل]او 800 متر آزاد را برد

10. I've found the sizing of the Freestyle trousers to be quite generous, which makes them a bit baggy at the waist.
[ترجمه ترگمان]من شلوار the را در نظر گرفته ام که کاملا سخاوتمند باشم، که باعث می شود آن ها کمی به کمر گشاد شوند
[ترجمه گوگل]من اندازه شلوار Freestyle را بسیار خوشایند می دانم، که باعث می شود آنها کمی کمرنگ باشند

11. Thomson launched their slightly up-market version, Freestyle, in 198
[ترجمه ترگمان]تامسون نسخه کمی از بازار را در سال ۱۹۸ شروع کرد
[ترجمه گوگل]تامسون در سال 1983 نسخه ی کم بازار خود را، Freestyle را راه اندازی کرد

12. Palmer won the 400m freestyle in 3:4 8 Foster the 50m butterfly in 2 00 and Gillingham's 2: 01 won the 200m breaststroke.
[ترجمه ترگمان]پالمر در ساعت ۳: ۴: ۴ فاستر شنای آزاد ۴۰۰ متر را برد و ۲: ۰۱ به ۲۰۰ متر پروانه رسید
[ترجمه گوگل]پالمر 400 متری آزاد را در 3: 4 8 برنده شد و پروانه 50 متری را در ساعت 00:00 به دست آورد و Gillingham 2: 01 با برتری 200 متر برنده شد

13. At age 3 he opens the 286-pound freestyle competition after carrying the flag for the United States in the Opening Ceremony.
[ترجمه ترگمان]وی پس از حمل پرچم ایالات متحده در مراسم افتتاحیه، رقابت آزاد ۲۸۶ پوند آزاد را افتتاح کرد
[ترجمه گوگل]در سن 3 سالگی، پس از حمل پرچم ایالات متحده در مراسم افتتاحیه، رقابت آزادانه 286 پوند را باز می کند

14. His time in the 25m freestyle set a national record.
[ترجمه ترگمان]زمان او در ۲۵ متر آزاد یک رکورد ملی بود
[ترجمه گوگل]زمان او در 25 متری آزادانه رکورد ملی را تعیین کرد

پیشنهاد کاربران

ورزش ( حرکات اجباری )

سبک آزاد


کلمات دیگر: