کلمه جو
صفحه اصلی

pier


معنی : لنگر گاه، موج شکن، پایه پل، پرت، ستون، اسکله، جرز
معانی دیگر : (معماری)، پایه ی پل، ستون پل (که در میان دو دهانه ی مجاور هم قرار دارد و وزن دو قوس روی آن است)، (جاده ی روی آب که بر پایه های متعدد سوار است و برای تفرج و یا وصل کردن ساحل کم عمق به لنگرگاه و غیره به کار می رود) راه روآبی، فراز راه

انگلیسی به فارسی

ستون، جرز، اسکله، موج شکن، پایه پل، لنگرگاه


اسکله، جرز، پایه پل، ستون، موج شکن، پرت، لنگر گاه


انگلیسی به انگلیسی

• landing for ships, wharf; support beam, pillar; dock, platform
a pier is a large platform which sticks out into the sea and which people can walk along.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] پایه - اسکله - شمع - پلپایه
[زمین شناسی] پایه، شمع، اسکله،پل‎پایه، تونل راهنما، جرز، اسکله، موج شکن (ساحل):موج شکن، آب شکن، مول یا هر ساختار دیگر مورد استفاده برای حفاظت از لنگرگاه یا ساحل و نیز به عنوان گردشگاه یا به عنوان محل لنگر اندازی برای کشتی ها.
[آب و خاک] ستون، پایه، حائل

مترادف و متضاد

لنگر گاه (اسم)
dock, harbor, anchorage, grappling, haven, levee, dockage, harborage, berth, pier, port, riding

موج شکن (اسم)
bulwark, foreshore, breaker, breakwater, pier

پایه پل (اسم)
pier, bridge truss, dead load

پرت (اسم)
bullshit, pier, port

ستون (اسم)
slip, pile, shaft, pole, pier, column, pillar, jamb

اسکله (اسم)
pier, wharf, waterfront, quay

جرز (اسم)
pier, pillar

support; place for boats


Synonyms: berth, buttress, column, dam, dock, jetty, landing, levee, mole, pierage, pilaster, pile, piling, pillar, post, promenade, quay, slip, upright, wharf


جملات نمونه

1. the municipal pier jetties out nearly a kilometer into the lake
اسکله ی شهرداری تقریبا یک کیلو متر در دریاچه پیش می رود.

2. The ocean splashed against the pier.
[ترجمه ترگمان]اقیانوس به اسکله پاشیده شد
[ترجمه گوگل]اقیانوس در برابر اسکله پراکنده است

3. We stood on the pier and watched as they embarked.
[ترجمه تقوی] روی اسکله ایستاده بودیم و سوار شدنشان را تماشا می کردیم
[ترجمه ترگمان]روی اسکله ایستادیم و آن ها را تماشا کردیم
[ترجمه گوگل]ما روی اسکندر ایستاده بودیم و تماشا میکردیم

4. We could anchor off the pier.
[ترجمه تقوی] می توانیم در اسکله لنگر بیاندازیم
[ترجمه ترگمان] میتونیم اسکله رو خالی کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم اسکله را برداریم

5. The ship lies at the pier.
[ترجمه ترگمان]کشتی در اسکله است
[ترجمه گوگل]کشتی در اسکله است

6. We tied the boat to a pier.
[ترجمه ترگمان]قایق رو به اسکله بستیم
[ترجمه گوگل]ما قایق را به اسکله وصل کردیم

7. The river bus leaves from Pier
[ترجمه ترگمان]تخلیه اتوبوس از اسکله به اسکله
[ترجمه گوگل]رودخانه رودخانه از پارک عبور می کند

8. The truck stove in the pier of the road bridge.
[ترجمه ترگمان]کامیون کنار پل جاده بود
[ترجمه گوگل]اجاق گاز کامیون در اسکله پل جاده

9. To the east of the pier were miles of sandy beaches.
[ترجمه ترگمان]در شرق اسکله مایل ها ساحل شنی بود
[ترجمه گوگل]به شرق اسکله، مایل از سواحل شنی بود

10. The pier has cafes and restaurants.
[ترجمه فسقل] در لنگر گاه، کافه ها و رستوران ها وجود دارد.
[ترجمه ترگمان]این اسکله رستوران ها و رستوران ها دارد
[ترجمه گوگل]اسکله کافه ها و رستوران ها است

11. The warship was making towards the pier.
[ترجمه ترگمان]کشتی جنگی به سمت اسکله حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]کشتی جنگی به سمت اسکله بود

12. They walked the length of the pier.
[ترجمه ترگمان]طول اسکله را پیمودند
[ترجمه گوگل]آنها طول پیاده روی را به راه انداختند

13. The waves are breaking on to the pier.
[ترجمه ترگمان]امواج به اسکله نزدیک می شوند
[ترجمه گوگل]امواج به سوار شدن میرسند

14. The ship was making towards the pier.
[ترجمه فقط خدا] کشتی یا قایق در حال حرکت به سمت اسکله یا لنگر گاه بود
[ترجمه ترگمان]کشتی به طرف اسکله می آمد
[ترجمه گوگل]کشتی به سمت اسکله بود

15. The pier has a unique little puppet theatre.
[ترجمه ترگمان]این اسکله یک تئاتر عروسکی کوچک منحصر به فرد دارد
[ترجمه گوگل]اسکله دارای یک تئاتر عروسکی منحصر به فرد است

پیشنهاد کاربران

ستون


کوتاه اسکله

المان و عضوی که کارایی باربر و حمال دارد مثل دیوار حمال، پایه و ستون پل ، ستونهای کنار درگاهی و آرک . . . .

اسکله


اسکله ؛ ستون

– The ship lies at the pier
– We stood on the pier and watched as they embarked
– The piers of the bridge
– The truck stove in the pier of the road bridge


کلمات دیگر: