کلمه جو
صفحه اصلی

piling


معنی : ستون بندی، الوار یا تیر مخصوص ستون سازی
معانی دیگر : (اسکله و پل و غیره) پایه ها، خرپا بندی

انگلیسی به فارسی

ستون بندی، الوار یا تیر مخصوص ستون سازی


انگلیسی به انگلیسی

• body of buildings

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] شمعکوبی - کوبه
[زمین شناسی] شمعکوبی

مترادف و متضاد

ستون بندی (اسم)
arrangement of columns, piling, columniation

الوار یا تیر مخصوص ستون سازی (اسم)
piling

جملات نمونه

1. piling on the agony
(انگلیس - خودمانی) سوخته کنی کردن

2. the children were piling up the leaves
بچه ها برگ ها را تلنبار می کردند.

3. i saw soldiers that were piling into the movie house
سربازان را دیدم که دسته جمعی وارد سینما می شدند.

4. Children were piling out of the school bus.
[ترجمه ترگمان]بچه ها از اتوبوس مدرسه اخراج شدند
[ترجمه گوگل]بچه ها از اتوبوس مدرسه بیرون کشیدند

5. The bills are piling up .
[ترجمه ترگمان]اسکناس ها انباشته شده اند
[ترجمه گوگل]صورتحساب ها پر شده است

6. The situation is frightful, but it's just piling on the agony to keep discussing it.
[ترجمه ترگمان]اوضاع هولناک است، اما فقط دارد درد می کند تا در موردش بحث کند
[ترجمه گوگل]وضعیت ترسناک است، اما آن را فقط به دردسر می اندازد تا بحث در مورد آن را ادامه دهد

7. He was piling clothes into the suitcase.
[ترجمه ترگمان] اون داشت لباس ها رو توی چمدون ها جمع می کرد
[ترجمه گوگل]او لباس را به چمدان کشید

8. It wasn't long before the debts were piling up.
[ترجمه ترگمان]خیلی طول نکشید که debts از هم پاشید
[ترجمه گوگل]مدتها پیش بود که بدهی ها زیاد شد

9. The traffic starts piling up around this time.
[ترجمه ترگمان]ترافیک در این زمان شروع می شود
[ترجمه گوگل]ترافیک در این زمان شروع می شود

10. Evidence was piling up against them.
[ترجمه ترگمان]مدارک علیه اونا جمع شدن
[ترجمه گوگل]شواهد بر علیه آنها تکیه کرده است

11. The clouds are piling up.
[ترجمه ترگمان] ابرها دارن جمع میشن
[ترجمه گوگل]ابرها پر می شوند

12. He felt his boss was piling too much work on him.
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که رییسش خیلی روش کار می کند
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که رئیس او کارهای زیادی را روی او انجام داده است

13. Mail was still piling up at the office.
[ترجمه ترگمان]نامه ها هنوز در دفتر کار می کردند
[ترجمه گوگل]نامه هنوز در دفتر بود

14. You're really piling it on with the compliments tonight, Gareth, aren't you!
[ترجمه ترگمان]تو واقعا امشب داری این موضوع رو با تعریف و تعریف می کنی، گرث، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]شما واقعا با همکاری امشب، Gareth، این کار را انجام می دهید، Gareth، شما نیستید!

15. I know I'm piling it on a bit, but there is a serious point to be made.
[ترجمه ترگمان]می دانم که کمی آن را بر می دارم، اما نکته ای بسیار جدی وجود دارد که باید انجام شود
[ترجمه گوگل]من می دانم که من کمی آن را سرازیر می کنم، اما یک نقطه جدی وجود دارد

پیشنهاد کاربران

ستون بندی کردن، ستون بندی


کلمات دیگر: