1. a pickup football team
تیم فوتبال مرکب از آشنایان
2. a car with good pickup
یک اتومبیل با قدرت سرعت گیری زیاد
3. That pretty girl looks like a possible pickup.
[ترجمه ترگمان] اون دختر خوشگل مثل یه وانت احتمالی به نظر میاد
[ترجمه گوگل]این دختر زیبا به نظر می رسد یک وانت احتمالی است
4. He hitched our pickup to his trailer.
[ترجمه ترگمان] He رو به تریلر خودش کشید
[ترجمه گوگل]او پیگیری ما را به تریلر خود متصل کرد
5. That lucky guy is a choice pickup for the girls.
[ترجمه ترگمان]اون مرد خوش شانس یه انتخاب انتخاب واسه دخترهاست
[ترجمه گوگل]این پسر خوش شانس انتخاب دخترانه است
6. The expected toggle switch controls the pickup selections, but in a rather cunning fashion.
[ترجمه ترگمان]سوئیچ ضامن مورد انتظار انتخاب ها را کنترل می کند، اما به شکل نسبتا حیله گرانه
[ترجمه گوگل]کلید سوئیچ انتظار می رود انتخاب انتخابات را کنترل کند، اما به شیوه ای غیر منطقی
7. A man beside a pickup truck was standing alongside the road, twirling a radio antenna.
[ترجمه زهره] اگه الآن شکست بخوری، کی میخواد کارها رو سامان بده؟
[ترجمه ارغوان] اگه الان شکست بخوری، کی میخواد جمع و جورت کنه، یا کی میخواد سر و سامونت بده.
[ترجمه ترگمان]مردی کنار وانت در کنار جاده ایستاده بود و آنتن رادیو را می چرخاند
[ترجمه گوگل]یک مرد در کنار یک کامیون وانت در کنار جاده ایستاده بود و یک آنتن رادیویی پیچیده شد
8. The labor was eased by a four-wheel-drive pickup truck, several hammers and a sagging wheelbarrow.
[ترجمه ترگمان]این کار توسط یک کامیون چهار چرخ ماشین، چندین چکش و یک چرخ اویزان شده بود
[ترجمه گوگل]کار با یک کامیون کامیون با چهار چرخ، تعدادی چکش ها و یک چرخش سرسام آور رها شده بود
9. The pickup will be sold at Chevrolet dealerships.
[ترجمه ترگمان]این وانت در نمایندگی های گسترده ای به فروش خواهد رسید
[ترجمه گوگل]وانت خواهد شد در نمایندگی شورولت فروخته می شود
10. A pickup truck passed us with three men in the back sheltering under a tarpaulin.
[ترجمه Diana] میتوانید برای من کاری انجام دهید و امروز سم را از مدرسه بیاورید؟
[ترجمه ترگمان]یک کامیون کوچک با سه نفر از پشت کامیون از کنار ما رد شد
[ترجمه گوگل]یک کامیون وانت به ما سه مرد را در پشت پناهگاه تحت تیر کابین حمل کرد
11. And the Alnico pickup sounds huge, almost like a Stratocaster neck pickup on steroids and three steaks a day.
[ترجمه ترگمان]و وانت Alnico هم مثل یک گردن Stratocaster و سه استیک در روز، بزرگ به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]و وانت Alnico برای تلفن های موبایل بسیار بزرگ است، تقریبا مانند یک دستکش گردن استروکاستر در استروئیدها و سه استیک در روز
12. The finished transducer includes a second pickup coil at right angles to the first.
[ترجمه ترگمان]مبدل نهایی شامل یک سیم پیچ ثانویه در زوایای راست به سمت اول می شود
[ترجمه گوگل]مبدل کامل شامل یک سیم پیچ ثانویه در زاویه سمت راست به اول است
13. Pickup trucks were rolling down the hill to the cove from upland.
[ترجمه سمانه] او خم شد تا دستکشش را بردارد
[ترجمه ترگمان]کامیون روی تپه سرازیر می شد و از تپه پایین می رفت
[ترجمه گوگل]کامیون های وانت کامیون ها را از قله به تپه رانده بودند
14. Jerry's car was broadsided by a pickup truck.
[ترجمه ترگمان]ماشین جری توسط یک کامیون کوچک منفجر شده بود
[ترجمه گوگل]ماشین جری توسط یک کامیون وانت جمع شده بود
15. The pupil leaned to the ground to pick up a wallet.
[ترجمه ترگمان]شاگرد به زمین خم شد تا کیف پولش را بردارد
[ترجمه گوگل]دانش آموز به جای آوردن کیف پول به زمین فرود می آید
16. If you fail now, who will pick up the pieces?
[ترجمه ترگمان]اگه الان شکست بخوری، کی تیکه هاشو برمی داره؟
[ترجمه گوگل]اگر در حال حاضر شکست بخورید، چه کسی قطعات را انتخاب خواهد کرد؟
17. The People's Front expect to pick up a lot more votes in this year's elections.
[ترجمه ترگمان]جبهه مردمی انتظار دارد در انتخابات امسال رای بسیاری کسب کند
[ترجمه گوگل]جبهه خلق انتظار دارد که در انتخابات امسال تعداد آرا بیشتر شود
18. The trucks waited at the warehouse to pick up their loads.
[ترجمه ترگمان]کامیون ها در انبار منتظر بودند تا بارشان را بردارند
[ترجمه گوگل]کامیون ها در انبار منتظر بارگیری خود بودند
19. Could you do me a favour and pick up Sam from school today?
[ترجمه ترگمان]میشه یه لطفی به من بکنی و امروز \"سم\" رو از مدرسه انتخاب کنی؟
[ترجمه گوگل]می توانید من را به نفع خود برسانید و امروز سام را از مدرسه بردارید؟
20. Can I just pick up on your first point again, please?
[ترجمه ترگمان]میشه دوباره سر اصل مطلب بیام، لطفا؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم دوباره در اولین مورد خود را انتخاب کنم، لطفا؟
21. She stooped down to pick up the child.
[ترجمه ترگمان]خم شد تا بچه را بردارد
[ترجمه گوگل]او به پایین آوردن فرزند خندید
22. She bent down to pick up her glove.
[ترجمه ترگمان]خم شد تا glove را بردارد
[ترجمه گوگل]او خم شد تا دستش را بگیرد
23. Can you pick up the pen for me?
[ترجمه ترگمان]میشه خودکار رو برام بیاری؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید قلم را برای من انتخاب کنید؟
24. When you're in town could you pick up the books I ordered?
[ترجمه ترگمان]وقتی در شهر هستید می توانید کتاب هایی را که سفارش داده بودم بردارید؟
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما در شهر هستید می توانید کتاب هایی را که من سفارش دادید را انتخاب کنم؟
25. She bent forward to pick up the newspaper.
[ترجمه ترگمان]خم شد تا روزنامه را بردارد
[ترجمه گوگل]او خم شد و روزنامه را برداشت
26. The Government's political enemies were quick to pick up on this series of disasters.
[ترجمه ترگمان]دشمنان سیاسی دولت برای غلبه بر این سری فجایع سریع بودند
[ترجمه گوگل]دشمنان سیاسی دولت در این سری از بلایای طبیعی سریع شدند
27. The train began to pick up speed .
[ترجمه ترگمان]قطار سرعت گرفت
[ترجمه گوگل]قطار شروع به گرفتن سرعت کرد
28. He knelt down to pick up his hat.
[ترجمه ترگمان]خم شد تا کلاهش را بردارد
[ترجمه گوگل]او زانو زد تا کلاه خود را بگیرد