کلمه جو
صفحه اصلی

reforestation


معنی : احیای جنگل
معانی دیگر : احیای جنگل

انگلیسی به انگلیسی

• process of replanting trees, reestablishment of a forest

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] احیای جنگل
[آب و خاک] بازکاری جنگل

مترادف و متضاد

احیای جنگل (اسم)
reforestation

جملات نمونه

1. Government reforestation targets are not being supported by adequate funding and can not be realised, the report claims.
[ترجمه ترگمان]این گزارش ادعا می کند که اهداف احیای دولت با تامین بودجه کافی مورد حمایت قرار نمی گیرند و نمی توان آن را تحقق بخشید
[ترجمه گوگل]گزارش های ادعا می کند که اهداف جنگلداری دولت توسط بودجه کافی حمایت نمی شوند و نمی توانند تحقق یابد

2. Apart from the effects of afforestation and reforestation on flora and fauna, there are other environmental implications.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر اثرات جنگلکاری و احیای جنگل بر روی گیاهان و حیوانات، سایر مفاهیم زیست محیطی نیز وجود دارند
[ترجمه گوگل]به غیر از اثرات جنگل زدن و جنگل زدایی در فلور و جانوران، دیگر اثرات زیست محیطی وجود دارد

3. He is chair of the village reforestation committee and has been determined to set everyone else an example.
[ترجمه ترگمان]او رئیس کمیته احیای روستا است و تصمیم گرفته تا هر کس دیگری را سرمشق قرار دهد
[ترجمه گوگل]او صندلی کمیته جنگلزدایی روستایی است و مصمم است نمونه ای دیگر را برای هر کس دیگری تعیین کند

4. The reforestation programme, targeting to plant 5 million trees over a seven year period,[sentence dictionary] is on its way.
[ترجمه ترگمان]برنامه احیای جنگل با هدف قرار دادن ۵ میلیون درخت در طول یک دوره هفت ساله، [ فرهنگ لغت جمله ] در مسیر خود قرار دارد
[ترجمه گوگل]برنامه جنگلزدایی که هدف قرار دادن 5 میلیون درخت در طی یک دوره 7 ساله است، [واژه فرهنگ لغات] در راه است

5. At the same time a reforestation telethon will be broadcast live via satellite and by radio around the world.
[ترجمه ترگمان]همزمان جنگلی برای احیای جنگل از طریق ماهواره و توسط رادیو در سراسر جهان پخش خواهد شد
[ترجمه گوگل]در همان زمان، یک تله تون جنگل زدایی از طریق ماهواره و رادیو در سراسر جهان پخش خواهد شد

6. More recently, reforestation has occurred naturally on abandoned farm terraces where grazing pressures have been low.
[ترجمه ترگمان]به تازگی، احیای جنگل به طور طبیعی روی terraces که در حال چریدن هستند، به وجود آمده است
[ترجمه گوگل]اخیرا، جنگل زدایی به طور طبیعی بر روی تراس های مزرعه رها شده است که فشارهای کمتری در آن وجود دارد

7. Nearly two decades of aggressive reforestation and street sweeping has done away with much of the dust.
[ترجمه ترگمان]نزدیک به دو دهه از احیای جنگل و پاک سازی خیابان با حجم زیادی از گرد و غبار انجام شده است
[ترجمه گوگل]تقریبا دو دهه از جنگل زدایی تهاجمی و جابجایی خیابان ها با بسیاری از گرد و غبار روبرو شده است

8. Hesingle forestation singles out aggressive reforestation efforts in China and Vietnam asexamplies examples for other countries.
[ترجمه ترگمان]جنگل سازی جنگل سازی تلاش های احیای جنگل در چین و ویتنام را به عنوان مثال برای کشورهای دیگر انجام می دهد
[ترجمه گوگل]جنگل Hesingle، تلاش های جنگ زدایی تهاجمی در چین و ویتنام را به عنوان مثال برای کشورهای دیگر نشان می دهد

9. By supporting reforestation projects, we are supporting the re-creation of habitat for threatened species and ensuring their continued survival.
[ترجمه ترگمان]با حمایت از پروژه های احیای جنگل، ما از ایجاد مجدد زیستگاه برای گونه های در معرض تهدید محافظت می کنیم و بقای ادامه دار آن ها را تضمین می کنیم
[ترجمه گوگل]با حمایت از پروژه های جنگلزدایی، ما از ایجاد مجدد زیستگاه برای گونه های تهدید شده حمایت می کنیم و از بقای آنها ادامه می دهیم

10. The government has tightened logging restrictions and increased reforestation efforts, including aerial seeding of remote areas.
[ترجمه ترگمان]دولت محدودیت های قطع درختان را تشدید کرده و تلاش های احیای جنگل از جمله رده بندی هوایی مناطق دور افتاده را افزایش داده است
[ترجمه گوگل]دولت محدودیت ورود به جنگل و افزایش تلاش های جنگ های زیست محیطی، از جمله برداشت هوایی از مناطق دور افتاده را سخت تر کرده است

11. A reasonable use of forests and reforestation are the best choices in the long run.
[ترجمه ترگمان]استفاده منطقی از جنگل ها و احیای جنگل بهترین انتخاب در دراز مدت هستند
[ترجمه گوگل]استفاده مناسب از جنگل ها و جنگل زدایی بهترین گزینه ها در دراز مدت است

12. A reforestation project is being explored, asas an effort to equip houses with solar ovens.
[ترجمه ترگمان]پروژه احیای جنگل در حال بررسی است، تلاشی برای تجهیز خانه های با اجاق های خورشیدی
[ترجمه گوگل]یک پروژه جنگلزدایی در حال بررسی است، و تلاش برای تأسیس خانه با اجاق های خورشیدی است

13. Reforestation will improve China's climate and soil, and will increase her wood supply.
[ترجمه ترگمان]Reforestation آب و هوای چین و خاک چین را بهبود خواهد بخشید و تامین چوب خود را افزایش خواهد داد
[ترجمه گوگل]جنگل زدایی باعث بهبود آب و هوا و خاک چین و افزایش عرضه چوب آن خواهد شد

14. He singles over agressive out reforestation efforts in China and Vietnam as examples for other countries.
[ترجمه ترگمان]او تلاش های احیای جنگل را در چین و ویتنام به عنوان نمونه هایی برای دیگر کشورها اجرا کرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان نمونه هایی برای کشورهای دیگر، تلاش های جنگلزدایی را در چین و ویتنام نشان می دهد

15. Calophyllum polyanthum is a reforestation species of Yunnan province with the quality of straight stem and good wood quality.
[ترجمه ترگمان]Calophyllum polyanthum گونه های جنگلی استان Yunnan با کیفیت ساقه صاف و کیفیت چوب خوب است
[ترجمه گوگل]Calophyllum polyanthum یک گونه جنگل زدایی از استان یونان با کیفیت ساقه راست و کیفیت چوب عالی است

پیشنهاد کاربران

reforestation ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: بازجنگل‏کاری
تعریف: ایجاد جنگل به روش نهالکاری یا بذرکاری در عرصه‏های جنگلی

احیای جنگل

متصاد Deforestation
درخت کاری در جایی که قبلا درختانش از بین رفته


کلمات دیگر: