کلمه جو
صفحه اصلی

overstrain


سخت به تلاش افتادن، زور زیادی زدن، به خود فشار بیش از حد آوردن، به خود فشار بیش از حد آوردن that load is too heavy; don't overstrain yourself به خودت فشار نیاور، آن بار خیلی سنگین است

انگلیسی به فارسی

سخت به تلاش افتادن، زور زیادی زدن، به خود فشار بیش از حد آوردن


فراتر رفتن


انگلیسی به انگلیسی

• excessive strain, exceeding of physical or emotional limitations
put excessive strain on, exceed physical or emotional limitations

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] تغییر شکل اضافی

جملات نمونه

1. that load is too heavy; don't overstrain yourself
به خودت فشار نیاور،آن بار خیلی سنگین است.

2. She has overstrained herself.
[ترجمه ترگمان]خودش را بیش از حد خسته کرده است
[ترجمه گوگل]او خود را تحریک کرده است

3. Overstrain had brought on tuberculosis in 1939 and I had been having a lot of trouble with my eyes.
[ترجمه ترگمان]overstrain در سال ۱۹۳۹ به سل مبتلا شده بود و من با چشمان خودم مشکلات زیادی داشتم
[ترجمه گوگل]Overstrain در سال 1939 به بیماری سل رسیده بود و من با چشم هایم مشکل زیادی داشتم

4. Don't overstrain when you feel weak.
[ترجمه ترگمان]وقتی احساس ضعف می کنی زیاد فشار نیار
[ترجمه گوگل]وقتی احساس ضعف می کنید، فراتر نرود

5. Most muscle and spinal injuries are from overstrain .
[ترجمه ترگمان]بیشتر عضلات و آسیب های نخاع از فشار زیاد هستند
[ترجمه گوگل]اکثر آسیب های عضلانی و ستون فقرات از فرورفتگی هستند

6. The doctor warned me not to overstrain my eyes in writing the report.
[ترجمه ترگمان]دکتر به من هشدار داده بود که به چشمانم فشار ندهم و گزارش را بنویسم
[ترجمه گوگل]دکتر به من هشدار داد که در نوشتن این گزارش نباید بیش از پیش به چشمانم نگاه کرد

7. Fatigue belonged to asthenic overstrain in TCM.
[ترجمه ترگمان]خستگی به asthenic زیاد در TCM تعلق داشت
[ترجمه گوگل]خستگی متعلق به حملات آستنیک در TCM بود

8. Generally the onset is related to trauma even micro trauma of shoulder or caused by the overwork excess fatigue overstrain affection of external wind-cold.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، این شروع مربوط به ضربه روحی و آسیب به ضربه و یا ناشی از فشار زیاد فشار زیاد ناشی از خستگی مفرط ناشی از باد خارجی است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، شروع این بیماری مربوط به تروما و حتی آسیب های کوچک از شانه و یا ناشی از خستگی بیش از حد اضطراری از آسیب باد سرد است

9. Both endopathic factors and exopathic factors might cause fatigue, but overstrain was the main etiology.
[ترجمه ترگمان]هم عوامل endopathic و هم عوامل exopathic ممکن است موجب خستگی شوند، اما فشار زیاد علت اصلی آن است
[ترجمه گوگل]هر دو عوامل اندوپاتیک و عوامل بیرونی ممکن است خستگی را ایجاد کنند، اما اتلاف بیش از اندازه، علت اصلی آن است

10. So the distance of the gap needs to be between the outer limits of boredom and overstrain according to Iser.
[ترجمه ترگمان]بنابراین فاصله بین فاصله بین محدودیت های بیرونی کسالت و فشار زیاد است
[ترجمه گوگل]بنابراین، فاصله بین شکاف بین حد و مرز خستگی و فرورفتگی، بر اساس ایزر است

that load is too heavy; don't overstrain yourself

به خودت فشار نیاور، آن بار خیلی سنگین است



کلمات دیگر: