کلمه جو
صفحه اصلی

oxidant


(شیمی) عامل اکسید کننده، اکسید گر، اکساینده

انگلیسی به فارسی

(شیمی) عامل اکسید کننده، اکسید گر، اکساینده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: that which causes the oxidation of another chemical or compound.

• oxidizing agent, oxidizer, agent or substance causing oxidization

دیکشنری تخصصی

[شیمی] اکسنده
[عمران و معماری] اکسیدان - اکسید کننده

جملات نمونه

1. There is considerable interest in the relation between oxidant stress and the development of cancer.
[ترجمه ترگمان]میزان قابل توجهی در رابطه بین استرس oxidant و رشد سرطان وجود دارد
[ترجمه گوگل]علاقه شدید به رابطه بین استرس اکسیدان و رشد سرطان وجود دارد

2. An oxidant, ammonium persulfate(APS) and a reductant, sodium metabisulfite(SMBS) constitute the initiator.
[ترجمه ترگمان]An، آمونیوم persulfate (APS)و یک reductant، سدیم metabisulfite (smbs)آغازگر هستند
[ترجمه گوگل]یک اکسیدان، پرسیافات آمونیوم (APS) و یک کاهش دهنده، متابولیسیت سدیم (SMBS)، آغازگر است

3. A dual absorbing tower shower containing oxidant and alkaline absorbant was used for removing arsine, phosphorus, sulfur, fluorine, chlorine and oxynitrides.
[ترجمه ترگمان]یک دوش آب گرم absorbing حاوی oxidant و absorbant قلیایی برای حذف arsine، فسفر، گوگرد، فلوئور، کلرین و oxynitrides مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]برای جدا کردن آرسین، فسفر، گوگرد، فلوئور، کلر و اکسینیتریدها، حمام دو برج جذب حاوی اکسیدان و جذب قلیایی استفاده شد

4. This paper introduces three main oxidant ways of foil: auto-oxidation, light-oxidation and enzyme-oxidation, discusses theirs oxidation mechanism and main factors affecting on oxidation of oil.
[ترجمه ترگمان]این مقاله سه روش اکسید کننده اصلی را معرفی می کند: اکسیداسیون خودکار، اکسیداسیون - اکسیداسیون و اکسیداسیون - اکسیداسیون، در مورد مکانیسم اکسیداسیون آن ها و عوامل اصلی تاثیرگذار بر اکسیداسیون نفت بحث می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله سه روش اصلی اکسید کننده فتوکلیوم اکسیداسیون خودکار، اکسیداسیون نور و اکسیداسیون آنزیم، مکانیسم اکسیداسیون و عوامل اصلی تأثیرگذار بر اکسیداسیون روغن مورد بحث قرار می گیرد

5. Many combinations of fuel and oxidant are also possible.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ترکیبات سوخت و اکسید کننده نیز ممکن است
[ترجمه گوگل]بسیاری از ترکیبات سوخت و اکسیدان نیز ممکن است

6. Oxidant refers to that group of compounds in the air highly oxidative.
[ترجمه ترگمان]oxidant به این گروه از ترکیبات در هوا بسیار اکسیداتیو نشان می دهد
[ترجمه گوگل]اکسیدان به این گروه از ترکیبات در هوا بسیار اکسید کننده اشاره دارد

7. A method that green oxidant potassium ferrate oxidizes m-xylene to synthesis isophthalic acid is also put forward.
[ترجمه ترگمان]روشی که oxidant پتاسیم - زایلن به ترکیب isophthalic m - زایلن تولید می کند نیز به جلو پرتاب می شود
[ترجمه گوگل]یک روش که پتاسیم سبز اکسیدان ferrate oxidizes m-xylene به سنتز ایزوفلئیک اسید نیز ارائه شده است

8. It plays the role as oxidant and substrate respectively.
[ترجمه ترگمان]It به ترتیب نقش اکسید و substrate را ایفا می کند
[ترجمه گوگل]این نقش به ترتیب به عنوان اکسیدان و سوبسترا نقش دارد

9. Chlorine dioxide is an unstable oxidant, it used a broadly.
[ترجمه ترگمان]دی اکسید کلر یک عامل اکسید کننده ناپایدار است که به طور گسترده از آن استفاده می کند
[ترجمه گوگل]دی اکسید کلر یک اکسیدان ناپایدار است، آن را به طور گسترده استفاده می شود

10. Generally, oxygen or hydrogen peroxide, as leaching oxidant, and sodium chloride solution, as elutriant of saturated resin, have been applied to in-situ leach of uranium so far.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، اکسیژن یا هیدروژن پراکسید، به عنوان oxidant لیچینگ، و محلول کلرید سدیم به عنوان elutriant از رزین اشباع، تا کنون برای خارج از محل اورانیوم مورد استفاده قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، اکسیژن یا پراکسید هیدروژن، به عنوان محلول اکسید کننده، و محلول کلرید سدیم، به عنوان منبع از رزین اشباع شده، تا به حال به محل منبسط الیاف اورانیوم اعمال شده است

11. Excessive oxidant stress may overload the protective HMP shunt or methemoglobin reductase pathways, causing Heinz body hemolysis or methemoglobin formation, respectively.
[ترجمه ترگمان]فشار oxidant بیش از حد ممکن است بر مسیرهای حفاظتی hmp یا methemoglobin reductase اثر بگذارد که به ترتیب باعث ایجاد Heinz body و یا methemoglobin می شود
[ترجمه گوگل]استرس اکسیدان بیش از حد می تواند مسیرهای حفاظتی HMP یا مسیر متهموگلوبین ردوکتاز را بیش از حد افزایش دهد، که باعث ایجاد همولیز بدن Heinz یا تشکیل متهموگلوبین می شود

12. We propose that the oxidant is activated on active iron or copper sites with peculiar structures and oxidation states, forming active oxygen species responsible for the epoxidation of propylene.
[ترجمه ترگمان]ما پیشنهاد می کنیم که the در محل های مس یا مس فعال با ساختارهای خاص و حالت های اکسیداسیون فعال شده، و گونه های فعال اکسیژن را برای اپوکسید دار کردن پروپیلن تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]ما پیشنهاد می کنیم که اکسیدان در سایت های فعال آهن یا مس فعال با ساختارهای خاص و وضعیت اکسیداسیون فعال شود و گونه های فعال اکسیژن مسئول اپوکسید شدن پروپیلن را تشکیل دهد

13. GEN caused DNA damage but not due to oxidant effect.
[ترجمه ترگمان]GEN ناشی از آسیب DNA است، اما به علت تاثیر oxidant نیست
[ترجمه گوگل]GEN باعث آسیب DNA شد اما نه به دلیل اثر اکسیدان

14. Green Tea Extract has anti - oxidant, anti - inflammatory and astringent properties in skin and hair care product.
[ترجمه ترگمان]عصاره چای سبز خواص ضد -، ضد التهاب و سفت کنندگی در پوست و محصولات مراقبت از مو دارد
[ترجمه گوگل]عصاره چای سبز دارای خواص ضد اکسید کننده، ضد التهابی و رطوبت در محصول مراقبت از پوست و مو است

پیشنهاد کاربران

اکسنده

oxidant ( مهندسی بسپار - تایر )
واژه مصوب: اُکسنده
تعریف: ماده ای که مادۀ دیگر را اُکسید می کند

اکسیدان


کلمات دیگر: