1. each directive was signed by the commander himself
هر یک از دستورات شخصا توسط فرمانده امضا می شد.
2. Don't start anything without a clear directive from management.
[ترجمه ترگمان]بدون یک دستور روشن از مدیریت چیزی را شروع نکنید
[ترجمه گوگل]هیچ چیز را بدون دستورالعمل روشن از مدیریت شروع نکنید
3. Thanks to a new EU directive, insecticide labelling will be more specific.
[ترجمه ترگمان]با توجه به دستور جدید اتحادیه اروپا، برچسب زدن حشره کش خاص خواهد بود
[ترجمه گوگل]با تشکر از یک دستورالعمل اتحادیه اروپا، برچسب زدن حشره کش بیشتر مشخص خواهد شد
4. All companies must comply with the new directive.
[ترجمه ترگمان]همه شرکت ها باید با دستورالعمل جدید موافقت کنند
[ترجمه گوگل]همه شرکتها باید با دستورالعمل جدید مطابقت داشته باشند
5. Britain is adamantly opposed to the new directive.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا سرسختانه با دستورالعمل جدید مخالف است
[ترجمه گوگل]بریتانیا به طور جدی با دستورالعمل جدید مخالف است
6. They are seeking a central, directive role in national energy policy.
[ترجمه ترگمان]آن ها به دنبال نقشی مرکزی در سیاست انرژی ملی هستند
[ترجمه گوگل]آنها به دنبال نقش مرکزی و دستورالعمل در سیاست انرژی ملی هستند
7. Private health services will be allowed under the directive.
[ترجمه ترگمان]در این دستور خدمات بهداشتی خصوصی مجاز خواهد بود
[ترجمه گوگل]خدمات بهداشت شخصی تحت این دستورالعمل مجاز خواهد بود
8. The directive requires member states to designate sites of special scientific interest.
[ترجمه ترگمان]این دستور نیازمند کشورهای عضو برای تعیین مکان مورد علاقه ویژه علمی است
[ترجمه گوگل]این دستورالعمل به کشورهای عضو اجازه می دهد که سایت های مورد علاقه خاص علمی را تعیین کنند
9. The boss issued a directive about not using the fax machine.
[ترجمه ترگمان]رئیس دستور داد که از دستگاه فکس استفاده نکند
[ترجمه گوگل]رئیس دستورالعملی در مورد عدم استفاده از دستگاه فکس صادر کرد
10. They acted in accordance with the latest directive from Brussels.
[ترجمه ترگمان]آن ها مطابق با آخرین دستورالعمل از بروکسل رفتار کردند
[ترجمه گوگل]آنها بر اساس آخرین دستورالعمل از بروکسل عمل کردند
11. The team leader will have a less directive role.
[ترجمه ترگمان]رهبر تیم دارای نقش هدایتی کمتری خواهد بود
[ترجمه گوگل]رهبر تیم نقش کمتری را در اختیار دارد
12. The EU issued a new drinking water directive.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا یک دستور آب آشامیدنی جدید صادر کرد
[ترجمه گوگل]اتحادیه اروپا دستورالعمل جدید آب آشامیدنی صادر کرد
13. The proposals are contained in a European directive on wild birds.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهادها در یک دستورالعمل اروپایی بر روی پرندگان وحشی گنجانده شده است
[ترجمه گوگل]پیشنهادات در یک دستورالعمل اروپایی در مورد پرندگان وحشی آمده است
14. The directive requires member states to establish systems for the national regulation of releases.
[ترجمه ترگمان]این دستور نیازمند کشورهای عضو برای ایجاد سیستم ها برای مقررات ملی انتشار است
[ترجمه گوگل]این دستورالعمل به کشورهای عضو برای ایجاد سیستم های تنظیم ملی برای انتشار، نیاز دارد
15. If no accord is reached by Friday, the directive will die anyway, under a time limit rule.
[ترجمه ترگمان]اگر تا جمعه توافقی حاصل نشود، دستورالعمل در هر صورت زیر یک قانون محدودیت زمانی خواهد مرد
[ترجمه گوگل]اگر جمعه به توافق نرسد، دستورالعمل به هر حال تحت یک قانون محدود می شود