1. The devil can cite the Scriptures for his purpose.
[ترجمه هاله] شیطان برای رسیدن به اهدافش به کتاب مقدس استناد می کند.
[ترجمه ترگمان]شیطان می تواند کتاب مقدس را برای هدفش برساند
[ترجمه گوگل]شیطان می تواند کتاب مقدس را برای هدفش بیان کند
2. I'll just cite some figures for comparison.
[ترجمه ترگمان]من چند رقمی را برای مقایسه ذکر می کنم
[ترجمه گوگل]من فقط تعدادی ارقام برای مقایسه را ذکر می کنم
3. Can you cite another case like this one?
[ترجمه ترگمان]می تونی یه پرونده دیگه مثل این رو به خاطر بیاری؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید یک پرونده دیگری مانند این را بیابید؟
4. It is important to cite examples to support your argument.
[ترجمه ترگمان]مهم است که مثال هایی برای حمایت از استدلال خود ذکر کنید
[ترجمه گوگل]مهم است نمونه هایی را برای حمایت از استدلال خود بنویسید
5. Please cite my gratitude to him.
[ترجمه عابدی اصغر] لطفا تشکر مرا از او اعلام نمایید
[ترجمه ترگمان]لطفا از من تشکر کن
[ترجمه گوگل]لطفا از او قدردانی کنید
6. Experts cite the country as an instance where human rights violations could lead to international intervention.
[ترجمه ترگمان]کارشناسان این کشور را به عنوان نمونه مطرح کرده اند که نقض حقوق بشر می تواند منجر به مداخله بین المللی شود
[ترجمه گوگل]کارشناسان کشور را به عنوان مثال می دانند که در آن نقض حقوق بشر می تواند منجر به مداخله بین المللی شود
7. No doubt a Conservative Member will cite the 1930s, just as has happened in the past.
[ترجمه ترگمان]بدون شک یک عضو محافظه کار در دهه ۱۹۳۰ نیز همان طور که در گذشته اتفاق افتاد، اشاره خواهد کرد
[ترجمه گوگل]بدون شک یکی از اعضای کنسرواتوار 1930s را ذکر می کند، همانطور که در گذشته اتفاق افتاده است
8. Doctors are required to cite a study confirming any medical benefits of the drug and provide a written prescription.
[ترجمه ترگمان]پزشکان ملزم هستند که به مطالعه در مورد هر گونه مزایای پزشکی این دارو و ارائه یک نسخه نوشته شده اشاره کنند
[ترجمه گوگل]پزشکان باید مطالبی را تایید کنند که هر گونه مزایای پزشکی دارو را ارائه می دهند و یک نسخه کتبی ارائه دهند
9. They did, however, cite the arguments of those who did.
[ترجمه ترگمان]با این حال، آن ها از استدلالات کسانی که این کار را کردند، اشاره کردند
[ترجمه گوگل]با این حال، آنها استدلال های کسانی را که می گفتند، می خوانند
10. I need not cite the passage that contains that finding because Sir Stephen Brown P. has already cited it.
[ترجمه ترگمان]لازم نیست ذکر کنم که این یافته به این دلیل است که سر استفان براون پی قبلا به آن اشاره کرده بود
[ترجمه گوگل]من لازم نیست متن را که حاوی این یافته است را ذکر کنم، زیرا سر استفن براون P قبلا آن را ذکر کرده است
11. And in truth, it wasn't difficult to cite examples of short-sightedness, bloody-mindedness, and cynical manipulation of memberships.
[ترجمه ترگمان]و در حقیقت، ذکر نمونه هایی از کوته اندیشی، کوته اندیشی، و دستکاری cynical در عضویت، دشوار نبود
[ترجمه گوگل]و در حقیقت، نمونه هایی از بینش کوتاه، ذهنیت خونین و دستکاری غیرواقعی از عضویت ها، دشوار نبود
12. They cite numbers and percentages of casualties, they give names of comrades who lost eyesight and limbs.
[ترجمه ترگمان]آن ها آمار و درصد تلفات را ذکر می کنند و نام comrades که دید و اعضای بدن خود را از دست داده اند را اعلام می کنند
[ترجمه گوگل]آنها تعداد و درصد تلفات را ذکر می کنند، آنها نام های رفقای خود را که بینایی و اندام را از دست داده اند، می گویند
13. Social researchers cite a 44 percent increase in the number of grandchildren living in homes maintained by their grandparents since 1980.
[ترجمه ترگمان]محققان اجتماعی به میزان ۴۴ درصد افزایش تعداد نوادگان در خانه هایی که از سال ۱۹۸۰ توسط پدربزرگ و مادربزرگ خود نگهداری می شوند، اشاره می کنند
[ترجمه گوگل]محققان اجتماعی از افزایش تعداد نوزادانی که در خانه های نگهداری شده از پدربزرگ و مادربزرگشان زندگی می کنند از سال 1980 افزایش 44 درصدی داشته اند
14. One could cite numerous other passages where both terms are employed, but none is plainer than this one.
[ترجمه ترگمان]می توان از راه های متعدد دیگری که هر دو دوره در آن استفاده می شوند، اشاره کرد، اما هیچ کدام از این موارد واضح تر از این نیستند
[ترجمه گوگل]می توان تعداد بسیاری از مصاحبه های دیگر را که در آن هر دو اصطلاح مورد استفاده قرار می گیرند، ذکر می کنند، اما هیچ کدام از این ساده تر نیستند