1. Our school exempts bright pupils from final exams.
مدرسه ما دانش اموزان تیز هوش را از امتحانات آخر ترم، معاف می کند
2. School property is exempt from most taxes.
ملک مدرسه از بیشتر مالیات ها معاف است
3. Juvenile offenders are not exempt from punishment.
مجرمین جوان از مجازات مستثنی نیستند
4. exempt from military service
معاف از خدمت نظام
5. to exempt a student from a required course
دانشجویی را از درس اجباری معاف کردن
6. ignorance of the law does not exempt one from obeying it
بی اطلاعی از قانون فرد را از اطاعت آن مستثنی نمی کند.
7. Some students are exempt from certain exams.
[ترجمه ترگمان]برخی از دانشجویان از امتحانات خاص معاف هستند
[ترجمه گوگل]برخی از دانشجویان از امتحانات معاف هستند
8. Certain charities are exempt from VAT registration.
[ترجمه ترگمان]موسسات خیریه خاص از ثبت مالیات بر ارزش افزوده معاف هستند
[ترجمه گوگل]برخی از موسسات خیریه از ثبت نام مالیات بر ارزش افزوده معاف هستند
9. Men in college were exempt from military service.
[ترجمه ترگمان]مردان در دانشگاه از خدمت سربازی معاف بودند
[ترجمه گوگل]مردان در کالج معاف از خدمات نظامی بودند
10. The interest is exempt from income tax .
[ترجمه ترگمان]سود از مالیات بر درآمد معاف است
[ترجمه گوگل]این سود از مالیات بر درآمد معاف است
11. The interest on the money is exempt from tax.
[ترجمه ترگمان]علاقه به این پول از مالیات معاف است
[ترجمه گوگل]بهره پول از مالیات معاف است
12. Children under 16 are exempt from prescription charges.
[ترجمه ترگمان]کودکان زیر ۱۶ سال از اتهامات تجویز معاف هستند
[ترجمه گوگل]کودکان زیر 16 ساله از هزینه های تجویز معاف هستند
13. She is exempt from sex discrimination laws.
[ترجمه ترگمان]او از قوانین تبعیض جنسی معاف است
[ترجمه گوگل]او از قوانین تبعیض جنسی معاف است
14. Students are exempt from some classes in the curriculum for religious reasons.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان از برخی کلاس ها به دلایل مذهبی معاف هستند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان از بعضی از کلاس ها در برنامه درسی به دلایل مذهبی معاف هستند
15. He was exempt from charges by virtue of his youth/of being so young/of the fact that he was so young.
[ترجمه ترگمان]او از اتهامات جوانی و از این که خیلی جوان بود معاف بود
[ترجمه گوگل]او از لحاظ جوان بودن / از جوان بودن / از این واقعیت که او خیلی جوان بود، از اتهامات معاف شد
16. Beer for personal use is exempt from duty.
[ترجمه ترگمان]آبجو برای مصارف شخصی از عوارض معاف است
[ترجمه گوگل]آبجو برای استفاده شخصی از وظیفه معاف است
17. Virtually all students will be exempt from the tax.
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه دانشجویان از مالیات معاف خواهند بود
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام دانش آموزان از مالیات معاف خواهند بود
18. This income is totally exempt from taxation.
[ترجمه ترگمان]این درآمد کاملا معاف از مالیات است
[ترجمه گوگل]این درآمد کاملا از مالیات معاف است
19. South Carolina claimed the power to exempt its citizens from the obligation to obey federal law.
[ترجمه ترگمان]کارولینای جنوبی این قدرت را داشت که شهروندان خود را از تعهد به پیروی از قانون فدرال معاف کند
[ترجمه گوگل]کارولینای جنوبی ادعا کرد که شهروندان خود را ملزم به رعایت قوانین فدرال می کند
20. Any profits made are totally exempt from taxation.
[ترجمه ترگمان]هر سود حاصل از مالیات کاملا معاف از مالیات است
[ترجمه گوگل]هر گونه سود حاصل از مالیات کاملا معاف است