کلمه جو
صفحه اصلی

deport


معنی : تبعید کردن، اخراج کردن، نفی بلد کردن
معانی دیگر : رفتار کردن، سلوک کردن (معمولا با: oneself)، (از کشور میزبان) اخراج کردن، حمل، اخراج

انگلیسی به فارسی

تبعید کردن، حمل، اخراج


اخراج کردن، تبعید کردن، نفی بلد کردن


انگلیسی به انگلیسی

• banish, expel (from a country); send away; behave, conduct
when a government deports foreigners, it sends them out of the country because they have committed a crime or because they are there without official permission.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] اخراج کردن (از کشور)، تبعید کردن

مترادف و متضاد

تبعید کردن (فعل)
abandon, exile, displace, banish, deport, expatriate, proscribe, extrude

اخراج کردن (فعل)
deport, out, exorcise, can, oust, send down, exorcize

نفی بلد کردن (فعل)
deport

banish


Synonyms: cast out, dismiss, displace, exile, expatriate, expel, expulse, extradite, oust, relegate, ship out, transport


Antonyms: allow, permit, stay


جملات نمونه

1. they arrest and deport illegal aliens
مهاجران غیرقانونی را بازداشت و اخراج می کنند.

2. People with invalid papers are deported to another country.
[ترجمه ترگمان]افرادی که مدارک نامعتبر دارند به کشور دیگری فرستاده می شوند
[ترجمه گوگل]افراد دارای اسناد معتبر به کشور دیگری اخراج می شوند

3. Thousands of illegal immigrants are caught and deported every year.
[ترجمه ترگمان]در هر سال هزاران مهاجر غیر قانونی دستگیر و اخراج می شوند
[ترجمه گوگل]هزاران مهاجر غیر قانونی هر ساله اخراج می شوند

4. All the men were being deported even though the real culprits in the fight have not been identified.
[ترجمه ترگمان]هر چند که مجرمان حقیقی در این نبرد مشخص نشده اند، همه این افراد از کشور اخراج شده اند
[ترجمه گوگل]همه مردان در حالی که مجرمان واقعی در مبارزه شناسایی شده بودند، اخراج شدند

5. Many refugees were forcibly deported back to the countries they had come from.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پناهندگان به اجبار به کشورهایی که از آن ها آمده بودند تبعید شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از پناهندگان به زور به کشورهایی که از آن آمده بودند، اخراج شدند

6. The authorities deported her for illegal entry.
[ترجمه ترگمان]مقامات او را به جرم ورود غیرقانونی اخراج کرده اند
[ترجمه گوگل]مقامات او را برای ورود غیرقانونی صادر کردند

7. He was convicted of drug offences and deported.
[ترجمه ترگمان]او به جرائم مواد مخدر محکوم شد و از کشور اخراج شد
[ترجمه گوگل]او به جرایم مواد مخدر محکوم شده و اخراج شده است

8. The convicts were deported to a deserted island.
[ترجمه ترگمان]The به یک جزیره متروک تبعید شده بودند
[ترجمه گوگل]محکومین به یک جزیره متروکه اخراج شدند

9. He was deported on a court order following a conviction for armed robbery.
[ترجمه ترگمان]او پس از محکومیت برای سرقت مسلحانه به حکم دادگاه از کشور اخراج شد
[ترجمه گوگل]پس از محکومیت سرقت مسلحانه، او به دستور دادگاه محکوم شد

10. The refugees were deported back to their country of origin.
[ترجمه ترگمان]پناهندگان به کشور مبدا بازگردانده شدند
[ترجمه گوگل]پناهندگان به کشور خود منحرف شدند

11. He was deported from Britain last week.
[ترجمه ترگمان]او هفته گذشته از بریتانیا اخراج شد
[ترجمه گوگل]او هفته گذشته از انگلیس اخراج شد

12. Illegal aliens are usually deported to their country of origin.
[ترجمه ترگمان]بیگانگان معمولا به کشور مبدا شان تبعید می شوند
[ترجمه گوگل]بیگانه های غیرقانونی معمولا به کشور مبدا خود اعزام می شوند

13. They have deported some dissidents from the party.
[ترجمه ترگمان]آن ها برخی مخالفان را از حزب اخراج کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها برخی از مخالفان حزب را اخراج کرده اند

14. The students deported themselves in a mannerly way.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان خود را به شیوه ای مودبانه از کشور اخراج کردند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان خود را به طرز شایسته ای اعتراف کردند

15. He was deported for entering the country under false pretences.
[ترجمه ترگمان]او برای ورود به کشور تحت بهانه های واهی اخراج شد
[ترجمه گوگل]او برای ورود به کشور تحت اذیت کاذب اخراج شد

He deported himself like a gentleman.

او مثل یک آقا رفتار می‌کرد.


They arrest and deport illegal aliens.

مهاجران غیرقانونی را بازداشت و اخراج می‌کنند.


پیشنهاد کاربران

بردن کسی به همون جایی که قبلاً بود ، تبعید کردن

بُروراندن.
بازراندن.

اخراج کردن ( از یک کشور )

– He was deported from Britain last week
– The refugees were deported back to their country
– Thousands of illegal immigrants are caught and deported every year


کلمات دیگر: