1. His opinion also noted that the decision does not foreclose the act from challenge by someone who suffers " judicially cognizable injury resulting from it. "
[ترجمه ترگمان]وی همچنین یادآور شد که این تصمیم، قانون را از چالشی که فردی که از \"آسیب روانی ناشی از آن\" رنج می برد، به چالش نکشیده است
[ترجمه گوگل]نظر او همچنین اشاره کرد که تصمیم این اقدام را از سوی کسی که به علت آسیب شناختی قانونی از آن رنج می برد، محروم نمیکند '
2. The denial of a recognized nationality, just as the denial of a recognized citizenship, constitutes a legally cognizable injury-in-fact for the purpose of standing.
[ترجمه ترگمان]انکار یک ملیت شناخته شده، تنها به عنوان انکار شهروندی شناخته شده است، به طور قانونی یک آسیب جدی را تشکیل می دهد - در واقع برای هدف ایستادن
[ترجمه گوگل]انکار یک ملیت شناخته شده، همانطور که انکار شهروندی شناخته شده، به معنای آزار و اذیت قانونی شناخته شده برای حقیقت است
3. At the present time, human actual law system is far distant from the cognizable justice target.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، سیستم حقوق حقیقی بشری از هدف عدالت کیفری بسیار دور است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، سیستم حقوقی واقعی انسان بسیار دور از هدف عدالت شناختی است
4. Yet, the integration of discourse, as a subject, and the cognizable psychology of both a translator and a reader are more important.
[ترجمه ترگمان]با این حال، یکپارچه سازی گفتمان، به عنوان یک موضوع، و روان شناسی cognizable هر دو مترجم و یک خواننده از اهمیت بیشتری برخوردار هستند
[ترجمه گوگل]با این حال، ادغام گفتمان، به عنوان یک موضوع و روانشناسی قابل شناخت هر دو مترجم و خواننده مهم تر است
5. The Supreme Court apparently agreed with the lower court that" effects on human health can be cognizable under NEPA, and that human health may include psychological health".
[ترجمه ترگمان]دادگاه عالی ظاهرا با دادگاه lower موافق بود که \" تاثیرات بر سلامت انسان می تواند تحت فشار روانی قرار گیرد و سلامت انسان ممکن است شامل سلامت روانی باشد \"
[ترجمه گوگل]دیوان عالی ظاهرا با دادگاه پایینتر موافقت کرد که 'تحت تاثیر NEPA بر سلامت انسان می تواند شناخته شود و سلامت انسان ممکن است شامل سلامت روان' باشد