کلمه جو
صفحه اصلی

extort


معنی : اخاذی کردن، بزور گرفتن، زیاد ستاندن، بزور تهدید یا شکنجه گرفتن
معانی دیگر : (بازور یا تهدید یا سو استفاده از مقام و غیره) گرفتن، درکشیدن، به زور ستاندن، (در فروش) اجحاف کردن

انگلیسی به فارسی

به‌زورگرفتن، به زور تهدید یا شکنجه گرفتن، اخاذی کردن، زیاد ستاندن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: extorts, extorting, extorted
مشتقات: extortive (adj.), extorter (n.)
• : تعریف: to extract or obtain (money or the like) by force, threats, or abuse of authority.
مشابه: blackmail, enforce, exact, force

- The crook found a way to extort money from the politician.
[ترجمه ترگمان] The راهی برای گرفتن پول از سیاست مدار پیدا کرد
[ترجمه گوگل] کلاهبردار راهی برای اخراج پول از سیاستمدار پیدا کرد
- The tyrant extorted land from the peasants.
[ترجمه ترگمان] ستمگر از روستاییان فرود آمد
[ترجمه گوگل] ستمگر زمین را از دهقانان بیرون راند

• obtain (money, information, etc.) through threat or intimidation, blackmail
if someone extorts money from you, they get it by using force or threats.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] اخاذی کردن، مجبور کردن، به زور اقرار گرفتن

مترادف و متضاد

اخاذی کردن (فعل)
cadge, bleed, extort

بزور گرفتن (فعل)
exact, usurp, extort, grab off, hog

زیاد ستاندن (فعل)
surcharge, extort

بزور تهدید یا شکنجه گرفتن (فعل)
extort

cheat; blackmail


Synonyms: bleed, bully, clip, coerce, demand, educe, elicit, evince, exact, extract, fleece, force, get, gouge, hold up, ice, make pay through nose, milk, obtain, pinch, pull one’s leg, put screws to, put the arm on, secure, shake down, skin, soak, squeeze, stick, sting, wrench, wrest, wring


جملات نمونه

1. they used torture to extort information from him
آنان برای گرفتن اطلاعات،او را شکنجه می دادند.

2. Police have not so far been able to extort a confession from the people accused of the bombing.
[ترجمه ترگمان]پلیس تاکنون نتوانسته است از مردم متهم به بمب گذاری اعتراف بگیرد
[ترجمه گوگل]پلیس تاکنون توانسته است اعترافاتی را از سوی افرادی که متهم به بمب گذاری شده است، تحمل کند

3. How can you extort the meaning from the word ?
[ترجمه ترگمان]چطور میتونی از این کلمه استفاده کنی؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان معنی را از کلمه بیرون کشید؟

4. The police used torture to extort a confession from him.
[ترجمه ترگمان]پلیس از شکنجه استفاده کرده تا ازش اعتراف بگیره
[ترجمه گوگل]پلیس برای اعتراف به وی از شکنجه استفاده کرد

5. But he can not extort blessings here.
[ترجمه ترگمان]اما اون نمی تونه از اینجا extort کنه
[ترجمه گوگل]اما او نمیتواند در اینجا برکتها را تحریک کند

6. There isn't the money left in Deptford to extort.
[ترجمه ترگمان]پول در Deptford باقی نمانده است تا از آن ها اخاذی کند
[ترجمه گوگل]پولی که در Deptford برای خروج از کشور وجود ندارد

7. They go to any length to extort wealth and want to become rich by any means.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای گرفتن ثروت به هر قیمتی می روند و می خواهند به هر وسیله ثروتمند شوند
[ترجمه گوگل]آنها هر قدر طول می کشد تا ثروت را بیرون بیاورند و می خواهند با هر وسیله ای غنی شوند

8. Both extort large sums of money from mines they control.
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها مبالغ هنگفتی پول از معادن که در دست دارند، می گیرند
[ترجمه گوگل]هر دو مبلغ هنگفتی را از معادن که آنها کنترل می کنند، می پردازند

9. The blackmailer tried to extort a large sum of money from him.
[ترجمه ترگمان]حق السکوت بگیر که پول زیادی از او مطالبه کرد
[ترجمه گوگل]قاتل قصد داشت مبلغ زیادی از او پول بگیرد

10. For years hehasmanaged to extort cash, oil and other goodiesforthen quietening down, only to behave evenmorethreateningly next time.
[ترجمه ترگمان]سال ها است که مردم برای گرفتن پول نقد، نفت و دیگر مواد مخدر صرف می کنند و فقط باید دفعه بعد رفتار کنند
[ترجمه گوگل]سالهاست که پول نقد، نفت و دیگر کالاهای مصرفی را تحمل می کند، فقط به دفعات بعدی، حتی به دفعات دیگر، رفتار می کند

11. How valuable is a confession extorted under such circumstances? Why does Michael extort it?
[ترجمه ترگمان]اعتراف کردن در چنین شرایطی چقدر با ارزش است؟ چرا \"مایکل\" ازش اخاذی کرد؟
[ترجمه گوگل]اعترافاتی که در چنین شرایطی اعتراف کرده است، چگونه ارزشمند است؟ چرا مایکل آن را مورد تجاوز قرار می دهد؟

12. The police used torture to extort a confession from me.
[ترجمه ترگمان]پلیس از شکنجه استفاده کرده تا از من اعتراف بگیره
[ترجمه گوگل]پلیس برای اعتراف به من از شکنجه استفاده کرد

13. Criminal groups have used such information to extort sensitive information from employees in the past.
[ترجمه ترگمان]گروه های جنایی از این اطلاعات برای گرفتن اطلاعات حساس از کارمندان در گذشته استفاده کرده اند
[ترجمه گوگل]گروه های جنایتکار چنین اطلاعاتی را برای اخذ اطلاعات حساس از کارکنان در گذشته استفاده کرده اند

14. She did at last extort from her father an acknowledgment that the horses were engaged.
[ترجمه ترگمان]سرانجام از پدرش اخاذی کرد و تصدیق کرد که اسب ها نامزد شده اند
[ترجمه گوگل]او در آخرین اخاذی از پدرش اذعان کرد که اسب ها مشغول به کار بودند

A corrupt teacher who extorted money from his students.

معلم فاسدی که از شاگردانش اخاذی می‌کرد.


They used torture to extort information from him.

آنان برای گرفتن اطلاعات، او را شکنجه می‌دادند.


پیشنهاد کاربران

به چنگ آوردن ، کسب کردن
تحمیل کردن

اخاذی کردن

اخاذی کردن , گرفتن ( به زور )

# The gang extorted a large sum of money from people
# He had been extorting money from the old lady for years
# They used torture to extort information from him
# Police extorted a confession from the people accused of the bombing


کلمات دیگر: